بين النهرين، مسوپوتاميا، جزيره، ربيعه، مضر، بكر، حسونا، تل صوان، مندلي و چغامامي، سومريان، حمورابي، دجله، فرات
نویسنده : عنايت الله رضا
بِیْنَ النَّهْرِیْن
سرزمینی در غرب آسیا در حوضۀ رودهای دجله و فرات میباشد، این سرزمین مثلثی است به وسعت 200 هزار کیلو متر مربع که بخشهایی از ترکیه، سوریه، عراق و ایران در این مثلث واقع شدهاند.
در متون یونانی نام این سرزمین به صورت «مسوپوتامیا» به معنای میان دو رود آمده است.
در آثار مؤلفان مسلمان، این سرزمین «جزیره» نامیده شده است. عربها قسمت شمالی بینالنهرین را جزیره، و قسمت جنوبی آن را عراق مینامیدند که معنی آن چندان روشن نیست. بعضی این نام را به معنای صخرههای کنار دریا، و برخی به معنای ساحل دانستهاند.
جلگه یا دشت بینالنهرین و نیز فلات جزیره در محدودۀ بینالنهرین واقع شدهاند و در مجموع اراضی عراق، بخشی از سرزمین ایران و کویت را نیز در برمیگیرند. جلگۀ مذکور که در بخش جنوبی حوضۀ رودهای دجله، فرات و کارون واقع است، تا کرانههای خلیجفارس امتداد دارد، چنانکه شهرهای بغداد، بصره و نیز آبادان در محدودۀ جلگۀ بینالنهرین واقعاند.
بینالنهرین علیا به سه دیار تقسیم میشد که عربها آنها را ربیعه، مضر و بکر مینامیدند.
آب و هوای مرکز و جنوب بینالنهرین خشک و به تقریب استوایی است در تابستان دمایی برابر 50 درجه سانتی گراد داشته و میانگین بارندگی آن کمتر از 25 سانتیمتر میباشد. آبیاری از دجله و فرات تنها وسیلۀ کشاورزی در آن سرزمین است. اراضی شمال بینالنهرین کوهستانی است. در شمال بینالنهرین از فراسوی کوههای عبدالعزیز و سینجار تا دامنۀ کوههای توروس، دشتی است که در آن فاصلۀ رودهای دجله و فرات به 400 کیلومتر میرسد. در این سرزمین میانگین سالانۀ باران 30 تا 64 سانتیمتر است. وجود علفزارهای وسیع در این نواحی وضع مساعدی برای دامداری فراهم میآورد.
باستانشناسان به نمونههایی از مراحل تمدن و فرهنگ در این نواحی دست یافتهاند که از آن جمله آنها فرهنگ حسّونا (حسّونه) در جلگۀ شمالی آشور و جلگههای شمال و جنوب کوه سینجار در غرب موصل، فرهنگ سامره در نواحی تل صوان، مندلی و چغامامی، فرهنگ حلف در شمال سوریه، فرهنگ عبید در جنوب عراق و فرهنگ عُویْلی در محل باستانی شهر سومری اریدو، میباشد.
از زمان اختراع خط و شناخت پیوندهای زبانی در عراق باستان، به وجود گروههای مهاجر سومری، بابلی، کلدانی در جنوب، و آشوری، هوری و آرامی در شمال و غرب برمیخوریم.
تا پایان هزارۀ 3 ق.م، سومریان و اکدها که از اقوام نواحی شرقی بودند. در این بخش از بینالنهرین سکنا داشتند.
زبان اکدی کهنترین زبان سامی و شامل دو گویش بابلی و آشوری بود.
اوایل هزارۀ 2 ق.م، دولت بابل در بخش جنوبی بینالنهرین پدید آمد که تا 539 ق.م،استقلال داشت که در دوران سلطنت حمورابی به یکی از مراکز مهم سیاسی – فرهنگی عصر خود در آسیای مقدم بدل گشت.
از سدۀ 16 ق.م، در شمال بینالنهرین در اراضی سوریه، دولتی به نام دولت میتانی پدید آمد. ساکنان این منطقه هوریان و سامیان بودند که بنا به نظر دیاکونف محتمل است. از اقوام هند و ایرانی بوده باشند.
در 539 ق.م کورش بزرگ، شاهنشاه هخامنشی وارد بابل شده و بینالنهرین را به تصرف درآورد.
در 535 ق.م استان متحدی شامل بابل وابرنهر ( غرب رود فرات ) پدید آمد که سراسر بینالنهرین واراضی غرب فرات از جمله فینیقیه، سوریه و فلسطین را در برمیگرفت و تابع دولت هخامنشی بود.
پس از سقوط دولت هخامنشی، بینالنهرین در سدۀ 4 ق.م، تابع دولت اسکندر مقدونی، و از سدۀ 3 تا 4 ق.م تابع دولت سلوکی شد.
از سدۀ 3 ق.م، بینالنهرین به تابعیت دولت پارتی (اشکانی) درآمد و در 12 م، اردوان در تیسفون تاج بر سر نهاد.
در 113م ترایانوس (تراژان) امپراتور روم به شرق لشکر کشید که در تاریخ بینالنهرین نقشی عمده داشت. از نیمۀ سدۀ 3 ق.م تا ربع اول سدۀ 3م بینالنهرین، بخشی از دولت پارتی بود.
جریان انحطاط و زوال دولت پارت از سدۀ 3م پس از جنگهای سخت میان ایران و روم آغاز گردید.
بینالنهرین در عهد نخستین فرمانروایان ساسانی یکی از مراکز آیینهای گنوستیک بود. در اینجا آیین مانی رواج و اعتبار یافت. راه بازرگانی ایران که از سوریه و بینالنهرین آغاز میشد، از سلوکیه (تیسفون) و سراسر آسیا میگذشت و تا چین امتداد داشت.
عربها بینالنهرین را به دو ناحیۀ سفلی و علیا تقسیم میکردند و بینالنهرین سفلی را عراق، و بینالنهرین علیا را جزیره مینامیدند. خلفا و امپراتوران روم شرقی، مدتها بر سر بینالنهرین تسلط کامل پیدا نکردند؛ تنها در همین سده که خلافت عباسیان رو به انحطاط داشت، ترکان سلجوقی در آن نواحی اقامت گزیدند و آسیای صغیر را از تصرف رومیان خارج کردند، بدینسان، سرزمین روم شرقی در قلمرو حکومت مسلمانان قرار گرفتند.
از 1048 ق/ 1638م، عراق و جزیره در تابعیت دولت عثمانی قرار گرفت. این وضع تا پایان جنگ جهانی اول ادامه داشت. پس از جنگ، امپراتوری عثمانی تجزیه شد و بخشی از بینالنهرین که امروزه در خاک عراق واقع است در 1920م تحت قیومت بریتانیا قرار گرفت. در 1300ش/1921م دولت عراق تأسیس گردید، بینالنهرین به سبب وجود منابع نفت آن، از اهمیت جهانی برخوردار است.