24 آبان 1393, 14:8
كلمات كليدي : سُدره، شبيگ، كُستي، نهانﺟامه، سُدرهﭘوشي
نویسنده : مجيد طامه
آیینﻫای تشرف و ورود به دورهﻯ بلوغ، در نزد اقوام و ادیان مختلف به اشکال گوناگون جلوهﮔر بوده و همواره این آیینﻫا با یکسری رمز و راز و رفتارهای اسرارآمیز و نمادین همراه میﺑاشند و برپایهﻯ همین آیینﻫاست که فرد به عنوان عضوی مسئول در جمع بالغان پذیرفته میﺷود. در سنت مزدیسنان نیز سدرهﭘوشی و کُستیﺑستن از جملهﻯ این آیینﻫا به شمار میﺭود.[1]
واژهﯼ "سُدره" را که به این نامﻫا نیز مشهور است: سَدره (sadreh)، شبیگ (shabig)، شیب (shib)، نیمک (nimak)، نَمَک (namak) و پیراهن برخی از کلمهﯼ اوستایی وَستره (vastra) به معنی رخت و جامه میﺩانند؛ اما "وست"[2] آن را از کلمات فارسی سود و ره به معنی «راه سودمند» دانسته است. "کانگا"[3] آن را از کلمهﯼ عربی ستره که به معنی «پوشاک» است، میﺩاند. "پورداود" معتقد است با فرض پذیرش عربی بودن این واژه، بهتر آن است که این واژه را از صدره به معنی «سینهﭘوش و نیمﺗنه و پیراهنی که در زیر خفتان پوشند»، بدانیم.[4] از سدره یا پیراهن دینی در اوستا مستقیماً یادی نشده است؛ اما در متون دینی فارسی میانه شبیگ (šabīg) خوانده شده و برخی آن را با کلمهﯼ فارسی شبی به معنی «پیراهن شب» یکی دانستهﺍند.[5]
سُدره عبارتست از پیراهنی سفید، نُه تکه، ساده، گشاد، بدون یقه با آستین کوتاه که تا به حد زانو میﺭسد و چاکی در وسط دارد که تا به انتهای سینه میﺭسد و در آخر آن چاک، کیسهﯼ کوچکی دوخته شده که حدود دو تا سه سانت طول دارد و آن را کیسهﯼ کرفه (ثواب) گویند و آن جایگاهی است نمادین برای انباشتنِ اندیشهﯼ نیک، گفتار نیک و کردار نیک آدمی که در طول روز انجام میﺩهد. گاهی در قسمت پشت پیراهن، مماس با گردن، کیسهﯼ کوچک دیگری نیز میﺩوزند که مکانی برای کردارهای نیک بالقوه است.[6]
بنابر کتاب "شایست و ناشایست"، سُدره میﺗواند که از پوست، پشم، مو، پنبه و یا ابرشیم باشد؛ اما امروزه معمولاً سُدره از پارچهﯼ سفید از جنس پنبه است. سُدره باید در تماس مستقیم با تن باشد و در روی جامهﯼ دیگر پوشیده نشود و سپس کُستی بر روی آن بسته شود. بنابر کتاب "نیرنگستان"، سُدره باید به اندازهﺍی بلند باشد که کارگری را که باید کار ایستاده انجام دهد به زحمت نیاندازد. و بنابر کتاب شایست و ناشایست درازای آن بایستی از پیش و پس مناسب تن باشد.[7]
بستن کُستی و سُدرهﭘوشی لازم و ملزوم هم و در واقع یک امر است که هر فرد زردشتی در پانزده سالگی طی تشریفاتی باید این کار را انجام دهد و اگر نکند مرتکب گناه شده و متدین محسوب نمیﺷود. در کتاب نیرنگستان به صراحت آمده که بیﺩین و کافر کسی است که شبیگ (سُدره) و کستی ندارد و گاهان نمیﺧواند و نیایش آب و آتش نمیﻛند. در "ارداویراف نامه" نیز آمده که کسانی که در زندگی پیراهن سُدره و کُستی نپوشیده باشند، عذابﻫای سختی متحمل میﺷوند. در "مینوی خرد"، آمده که بدون کُستی و سُدره راه مرو تا از تو به دوپایان و چارپایان و فرزندان گزند نرسد. در بندهش نداشتن کُستی و شبیگ از کارهای اَندَر دیو یاد شده است.[8]
بنابر متون دینی، هنگام خفتن باید با سُدره و کُستی خوابید، چرا که آن برای تن نگهبان است و برای روان کِرفه دارد. اگر کسی با آن بخوابد و هنگام خفتن یک اَشمﻭُهو[9] بخواند در هر دَم و بازدمی کرفه و ثواب برایش باشد و اگر در خواب بمیرد، ثواب آن را بر او نویسند که پِتیت[10] (توبه) کرده باشد. بنابراین سُدره و کُستی، آدمی را از همۀ بدیﻫا، گناهان و آزار دیوان در امان نگاه میﺩارد و از آن به عنوان "نهان جامه" یعنی «جامهﺍی که زیر همهﯼ جامهﻫا میﭘوشند»، یاد شده است. این اشاره به نهان جامه یا سُدره همان است که در کتاب "دادستان دینی" به اندرونیﺗرین توصیف شده است.[11]
نشانهﻫای نمادین این جامه بسیار است. سفیدی آن نمایانگر لزوم سادگی، پاکی و رفتار بیﺁلایش در این زندگی است. جنس پنبهﺍی آن یادآور تقدس مرحلهﯼ آفرینش گیاه است. گاه در انتهای این جامه چین و درزهایی افزوده میﺷود که نشانگر برخی از وظایف آدمی است: چینﻫای سمت راست در جلوی جامه یادآور وظیفهﯼ انسان در نگهداری و مراقبت از جانوران اهلی است و چینﻫای مقابل آن در پشت به یادآورنده وظیفهﯼ انسان در کشتن خرفستران[12] (حیوانات موذی) است و چینﻫای سمت چپ در هر دو سوی نشانگر وظیفهﯼ هر فرد در کسب دانش و هنر و نیالودن زمین و آب است. در مجموع این جامه همراه با کُستی که بر روی آن بسته، میﺷود نماد «زره خداوند» است که جنگاوران مینویی جهان روشنی پوشیدهﺍند.[13]
نُه تکه بودن سُدره، به مراتب نُهﮔانهﯼ عالم وجود اشاره دارد که بنابر بند نخست یسنه 55 عبارتند از: گیتی، تن، استخوان، جان، پیکر، توش (دین و وجدان)، بوی (دراکه)، روان، فروهر. نداشتن یقه اشاره به این است که انسان در این جهان، بند هوی و هوس را از گردن خود دور سازد و با پیروی از دستورات دینی از هر بندی که باعث ذلت و زحمت است آزاد باشد. چاک پیراهن به این اشاره دارد که انسان پردهﻫای اوهام را پاره کند و چاک بزند و از زیر حجاب نادانی و بیﺩینی خارج شود و وارد عالم مینوی شود. دو آستین کوتاه بیانگر این است که آدمی در هر جای و مقامی که هست، پایبند آز و جاه نشود، آستین سمت راست رمز دوری از آز و جاه و مقام و آستین سمت چپ به معنای میانهﺭوی است.[14]
جشن کُستیﺑندی و سُدرهﭘوشی یکی از بزرگترین رخدادهای عمر یک زردشتی است، زیرا از این روز به بعد یک جوان، جزو جمع بهدینان بهشمار میﺭود و زندگانی نویی از سر میﮔیرد. امروزه سُدرهﭘوشی در سنﻫای بین هفت تا پانزده سالگی انجام میﺷود و نوباوگانی که با اصول دین مزدیسنی آشنایی پیدا کردهﺍند، طی مراسمی که شامل چهار مرحله میﺑاشد، آزمون دینی را گذرانده و مفتخر به پوشیدن سُدره و کُستی میﺷوند. مرحلهﯼ اول شامل شستن تن و جان است که در ضمن انجام این مرحله، دعاهایی به زبان اوستایی خوانده میﺷود. در مرحلهﯼ دوم، نوآموز با خواندن دعای "اَهونَوَر"، سُدره به تن میﻛند. مرحلهﯼ بعد برخوانی و همنواخوانی نوآموز است در خواندن دعای کُستی با موبد که در این هنگام موبد کمربند موسوم به کُستی را به دور کمر نوآموز و روی سُدره میﺑندد. در مرحلهﯼ چهارم موبد و نوآموز رو در روی یکدیگر قرار میﮔیرند و دست در دست هم ابتدا موبد پیمان دین را میﺧواند و نوآموز همان را تکرار میﻛند. سرانجام موبد با دعای تندرستی ورود جوان را در گروه بهدینان اعلام میﻛند.[15]
سدره شبیه زیرپیراهنﻫای مقدس دیگر دینﻫا ، مانند "تالیت کتان"[16] یهودیان، پیراهن فرقهﯼ مورمنﻫا و پیراهن مقدس سیکﻫا است. دلیل پوشیدن آن اغلب یکی است، اما در آیین یهودیان تنها مردان ملزم به پوشیدن آن هستند.[17]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان