كلمات كليدي : مريم مجدليه، هفت ديو، مسيح، رستاخيز، اناجيل
نویسنده : انسيه شيرخدائي
مریم مجدلیه تنها زن در میان پیروان مسیح است، که انجیلی به نام خود دارد. وی در انجیل خویش (که صفحات اولیهی آن که دربردارندهی بابهای اول تا سوم بوده است، مفقود شده، و متن موجود این انجیل از صفحهی هفتم آغاز میگردد)، خود را یکی از پیروان عیسی مسیح معرفی میکند که تعالیم او را به خاطر میسپارد.[1] و همچون مفسری، به بیان تعالیم مسیح و رسالات پولس میپردازد. او در گفتگویش با حضرت عیسی، از اشعیا، امثال و ... پرسش میکند. وی از با فراستترین و فهیمترین پیروان مسیح میباشد. او در فصل اول انجیل خود، به بیان گفتگوی خویش با عیسی میپردازد. و این فصل، محوریترین بخش انجیلش میباشد.[2]
مریم مجدلیه همچنین در اناجیل توماس، فیلیپ و اولین آپوکریفای جیمز، که از قرن دوم و سوم یافت شده است، بعنوان یکی از پیروان و شاگردان عیسی مسیح یاد شده است. [3]
مریم اهل مجدل
واژهی مجدلیه در نام وی اشاره به شهری به نام "مجدله" در کرانهی غربی دریاچهی تیبریاس دارد.[4] او به "سن مری مگدلین" نیز معروف است. از برجستهترین پیروان و شاگردان زن عیسی مسیح بوده است.[5] در مسیحیت از وی با عنوان قدیسه [6] یاد میشود. وی همچنین به عنوان نماد "گناهکار پشیمان" در میان مسیحیان شهرت یافته است. [7]
مریم مجدلیه در اناجیل
وی از جمله کسانی است که نظرات مختلفی پیرامون شخصیتش وجود دارد. چنانکه برخی از مسیحیان مانند گریگوری کبیر در اظهارات خویش مصرانه میخواهند مریم مجدلیه را با زن گناهکاری که با عطر پاهای عیسی را تدهین نموده یکی قلمداد کنمد. در حالیکه براساس گزارشات اولیهی کلیسا، آنچه دربارهی مریم مجدلیه در اناجیل آمده است، در سایهی ابهام قرار دارد. [8]
در انجیل لوقا آمده است، که مجدلیه، همان زنی است که عیسی مسیح، هفت دیو را از کالبد وی خارج کرده است.[9] به گفتهی "ویل دورانت" او زنی بود که از بیماریها و قبضههای عصبی _ جن زدگی _ رنج میکشید. این حالات مریم در حضور مسیح از بین رفته و تسکین مییافت. به همین دلیل مجدلیه، عیسی را همچون کسی که او را حیاتی دوباره بخشید، تکریم مینمود[10] و وجود و حضور مسیح را برای تندرستی و رهایی خویش از گرداب هولناکی که به آن گرفتار بود، ضروری میدانست و به همین دلیل در زمرهی ایمانداران و پیروان وی درآمده بود.[11]
او اغلب همراه با دو مریم دیگر _ مریم باکره و مریم مادر سالومه و یوشا [12]_ در کنار عیسی بود[13] و با وی از شهری به شهر دیگر سفر میکردند.
گویند مریم همان کسی است که در انجیل یوحنا [14]، یهودیان او را بعنوان زنی بدکاره برای اجرای حد نزد عیسی مسیح بردند. طبق گزارش انجیلها، یهودیان در این ماجرا خطاب به وی (عیسی) گفتند که این زن باید طبق شریعت موسی، سنگسار شود؛ تو چه دستور میدهی؟ عیسی در حالی که خم شده بود و با انگشت بر زمین چیزهایی مینوشت، ایستاد و به آنها گفت: از میان شما کسی که بی گناه است، اولین سنگ را بزند و دوباره خم شده، و شروع به نوشتن کرد. یهودیان وقتی این سخن را شنیدند، همگی متفرق شدند. و بزرگان ایشان نخستین کسانی بودند که از حضور عیسی خارج شدند. بدین ترتیب عیسی با آن زن تنها ماند. عیسی مسیح ایستاد و جز آن زن کسی را ندید. پس گفت ای زن، آنهایی که به تو تهمت میزدند، کجا رفتند؟ آیا هیچ کس تو را محکوم نکرد؟ آن زن گفت: هیچ کس، ای آقا. عیسی به او گفت: من هم تو را محکوم نمی کنم. برو و هرگز به گناه بازمگرد.
براساس آنچه در اناجیل ثبت است، مجدلیه یکی از زنانی است که به هنگام مصلوب شدن [15]، تدفین [16] و رستاخیز [17] مسیح حضور داشته است.
مریم مجدلیه، نخستین گواه رستاخیز مسیح
مریم مجدلیه همراه با دو مریم دیگر بر سر قبر مسیح رفتند. در حالی که مریم گریان بود، به سوی قبر خم شد. دو فرشته را که لباس سفید بر تن داشتند، مشاهده کرد. ایشان به او گفتند: ای زن! علت گریهی تو چیست؟ گفت: خداوند مرا بردهاند، و من نمیدانم که او کجاست.[18] ناگاه متوجه پشت سر خویش شد.[19] مردی _عیسی_ را ایستاده دید، او را نشناخت. مرد به او گفت: برای چه میگریی؟ به دنبال چه کسی میگردی؟ مریم که گمان میکرد او فردی باغبان است؛ به او گفت: آقا، اگر تو او را برداشتهای به من بگو او را کجا بردهای، تا من او را بیابم. مرد گفت: ای مریم، عیسی برگشته است. در اینجا مریم، عیسی مسیح را شناخت. و او را ربونی _ ای معلم من _ خطاب نمود. عیسی به او گفت: نزد برادرانم _حواریون_ رفته، و به ایشان بگو که «نزد پدر خود و پدر شما، خدای خود و خدای شما میروم.»
مریم شتابان نزد حواریون رفت و آنها را از ماجرای ظهور باخبر ساخت. به ایشان اطلاع داد که مسیح پیش از آنها به جلیل میرود و او را در آنجا خواهند یافت.[20] آنان چون شنیدندکه عیسی زنده شده است و بر مریم ظاهر گشته است، باور نکردند[21] و سخنان ایشان را هذیان پنداشتند... .[22]
مریم مجدلیه و پطرس
بنابر منابع قبطی انجیل یوحنا و بر اساس انجیل مریم مجدلیه[23]، پطرس[24] از مریم میخواهد تا سخنان عیسی مسیح _ناجی_ را برای ایشان بازگو کند. پطرس، به مریم گفت: خواهر، ما میدانیم که نجاتدهنده، تو را از دیگر پیروانش بیشتر دوست داشت.[25] حال سخنان عیسی مسیح را برایمان بیان کن.
مریم میگوید، استاد به من گفت: من، شما را تعلیم خواهم داداز آنچه که بر شما پنهان است... (که این خود بیانگر آن است که عیسی به بیان دانشی رمزی پرداخته است).
آندریاس برادر پطرس، به سخنان مریم اعتراض کرده و او را متهم به دروغگویی میکند و میگوید: من باور ندارم که منجی [26]_عیسی مسیح_ چنین حرفهایی را به تو زده باشد؛ و تو خود اینها را بافتهای؛ چرا که این آموزهها، اندیشههایی حیرت آورند.
پطرس نیز همچون برادرش، مریم را انکار نمود. و گفت: آیا به راستی، او با زنی در خلوت، بیآنکه ما بدانیم، سخن گفته است؟ آیا باید از راه خود بازگشته، همگی به او گوش فرادهیم؟ آیا منجی او را برتر از ما دانسته است؟ آنگاه مریم از سخنان ایشان گریست. چرا که اتهامات پطرس و برادرش نادرست و ناعادلانه بودند.
مریم به پطرس گفت: برادرم، پطرس! بر چه گمانی؟ آیا بر این گمانی که این سخنان را، از خود ساختهام، یا در باب منجی دروغ میگویم؟
لاوی _ یکی از حواریون _ خطاب به پطرس گفت: تو همواره زودخشم بودهای و اکنون میبینم که با این زن، همانند دشمنان، مجادله میکنی. اگر منجی او را شایسته دانسته باشد، کدامیک از شما به راستی نمیپذیرید؟ بیشک، منجی او را بسیارخوب میشناخت. به همین خاطر او را بیش از ما دوست میداشت. ما باید از خود شرم کرده، و مانند انسان کامل عمل کرده و از او که منجی خواسته، پیروی کرده و شریعت و قانونی، ورای آنچه منجی آورده، نگذاریم.[27]
حتی پیش از جریان رستاخیز مسیح، پطرس از عیسی مسیح میخواهد که مریم مجدلیه را از جمع شاگردان خویش بیرون کند. به این علت که زنان از نظر پطرس، ظرفیت و استعداد حیات روحانی را ندارند. اما، مسیح به او میگوید: من او را رهبری خواهم کرد، تا او مرد گردد. چراکه ممکن است مریم روحی زنده گردد، همانند شما مردان. زیرا هر زنی که خود را مرد گرداند، در ملکوت آسمانها داخل خواهد شد.[28]
مریم مجدلیه در جهان مسیحیت
از آنچه بیان شد چنین برداشت میشود که مریم نه تنها در زمرهی زنان پیرو مسیح بوده است، بلکه نخستین گواه بر رستاخیز وی نیز میباشد که این خود تأثیر بسزایی در ایمان کلیسای شرقی داشته است.