24 آبان 1393, 14:8
كلمات كليدي : گاهانبار، جشن، آفرينش، اوستا، پهلوي
نویسنده : اميرعمادالدين صدري
نام "گاهانبار" در کتاب "اوستا"، بهصورت yāirya ratavō آمده است که صفتی به معنی «سالی و فصلی» است. این واژه در پهلوی بهشکل gāhānbār ذکر شده که بخش نخست آن gāh بازمانده gātu-اوستایی به معنی گاه و هنگام است. در "برهان قاطع"، دو واژه "گاهبار" و "گاهنبار" آمده است. گاهانبارها شش جشن فصلی زرتشتی است که زرتشتیان شش زمان آفرینش میدانند.[1]
نام شش گاهانبار عبارتند از (ماهها سی روزه است): 1- "میدیوزرم" (اوستایی maiδyō.zarəmya-، پهلوی mēdyōzarm) به معنای میان بهار است و در ویسپرد کرده یکم با صفت شیرهآور توصیف شده است. این جشن از یازدهم تا پانزدهم اردیبهشت است. 2- "میدیوشم" (اوستایی maiδyō.šəma-، پهلوی mēdyōšam) به معنای میان تابستان است و در ویسپرد کرده یکم با صفت علوفه درو شونده توصیف شده است. این جشن از یازدهم تا پانزدهم تیر است. 3- "پیتیه شهیم" (اوستایی paitiš.hahya-، پهلوی pēdišah) به معنای دانهآور است و در ویسپرد کرده یکم با صفت خرمن توصیف شده است. این جشن از بیست و ششم تا سیام شهریور است. 4- "ایاسریم" (اوستایی ayāθrima-، پهلوی ayāsrim) به معنای بازگشت (از خانه) است و در ویسپردکرده یکم با زمان جفتگیری گوسفندان توصیف شده است. این جشن از بیست و ششم تا سیام مهر است. 5- "میدیارم" (اوستایی maiδyāirya-، پهلوی mēdyārim) به معنای میان سال است و در ویسپرد کرده یکم با صفت سرد توصیف شده است. این جشن از شانزدهم تا بیستم دی است. 6- "همسپتمدم" (اوستایی hamaspaθmaēdaya-، پهلوی hamspasmēdim) معنای آن معلوم نیست و در ویسپرد کرده یکم با زمان اجرای تکالیف دینی توصیف شده است. این جشن در زمان پنجه اندرگاه است.[2]
بنابر نوشته "بندهش"، هرمزد شش آفرینش را به شش گاه گاهنبار آفرید(ماهها سی روزهاند): «نخست، آسمان را آفرید به چهل روز که از روز هرمزد (روز نخست)، ماه فروردین تا روز آبان (روز دهم)، ماه اردیبهشت است. پنج روز درنگ کرد تا روز دی-بمهر (روز پانزدهم). آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوزرم است. دیگر، آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از روز مهر (روز شانزدهم) ماه اردیبهشت است تا روز آبان، ماه تیر، پنج روز درنگ کرد تا روز دی بمهر (روز پانزدهم). آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم. سدیگر، زمین را به هفتاد روز آفریدکه از روز مهر (روز شانزدهم)، ماه تیر تا روز ارد (روز بیست و پنجم)، ماه شهریور است. آن پنج روز را درنگ کرد تا روز انغران (روز سیام). آن پنج روز گاهنبار و او را نام پدیشهه است. چهارم، گیاه را آفرید به بیست و پنج روز (که از روز هرمزد، ماه مهر، تا روز ارد است.) پنج روز درنگ کرد تا روز انغران. آن پنج روز گاهنبار و او را نام ایاسریم است. پنجم، گوسفند را آفرید به هفتاد و پنج روز که از روز هرمزد، ماه آبان، تا روز دی-بمهر، ماه دی است. پنج روز درنگ کرد تا روز بهرام (روز بیستم). آن پنج روز گاهنبار و او را نام مدیاریم است. ششم، مردم را آفرید که کیومرث است، به هفتاد روز که از روز رام (روز بیست و یکم)، ماه دی، تا روز انغران (سیام)، ماه سپندارمد است.»[3]
در میان زردشتیان برگزاری آئین گهنبارها و شرکت در آنها از واجبات و ترک آن موجب گناه بوده است. در صدر بندهش آمده: «... اول گاهنبار در اردیبهشت ماه بود پنج روز خور روز تا دی بمهر روز، این روز ایزد تعالی آسمان داد. چون مردمان در این پنج روز گاهنبار کنند، چندان کرفه (ثواب) مزد باشد که هزار میش از جهت روان خویش به اشو (پرهیزگار) یا ارزانیان (مستحقان) داده بود. دوم گاهنبار، در تشتر ماه (تیرماه) باشد پنج روز خور روز (روز یازدهم) تا دی بمهر روز (روز پانزدهم) در این روز دادار اورمزد، آب داد و آفرید، چون مردمان در این پنج روز گاهنبار کنند، چندان کرفه باشد که کسی هزار گاو با گوساله به درویشان و ارزانیان دهد. سوم گاهنبار در شهریور ماه باشد، پنج روز اشتاد (روز بیست و ششم) تا انیران روز (روز سی ام) بدین وقت دادار اورمزد زمین داد. چون مردمان در این پنج روز گاهنبار کنند، چندان کرفه باشد که کسی هزار اسب با کره از جهت روان خویش به ارزانیان داده باشد. چهارم گاهنبار در مهرماه باشد، اشتاد روز (روز بیست و ششم) تا انیران روز (سی ام) دراین وقت دادار اورمزد اورور (گیاه) داد، از هرگونه، چون دراین پنج روز گاهنبار کنند و سازند چندان کرفه باشد که هزار شتر باکواده به اشو (پرهیزگار) از جهت روان خویش داده باشد. پنجم گاهنبار در دیماه باشد، روز مهر (شانزدهم) تا روز بهرام (بیستم) در اینوقت دادار اورمزد حیوان داد، گاو و گوسفند، چون مردم در این پنج روز گاهنبار کنند، چندان کرفه باشد که کسی هزار گاو و هزار اسب به اشو (پارسا) از جهت روان خویش به ارزانیان داده باشد. و ششم گاهنبار در آخر اسفندماه باشد، از روز اهنودگاه (روز اول پنجه اندرگاه) تا روز وهیشویشت (روز آخر پنجه اندرگاه) در این وقت دادار اورمزد مردم داد، چون مردمان درین پنج روز گاهنبار کنند چندان کرفه مزد باشد که جمله عالم و هرچه در وی است به اشو (پارسا) از جهت روان خویش بداده باشند. و اگر این شش وقت گاهنبار نکند، اگر درویش بود به جایگاهی که گاهنبار کنند نه شود، گناهی عظیم باشد تا آنحد که بسته کستیان (زردشتیان) با وی نشاید که گیرد و خورد و در خانه وی شوند. یا او را در خانه آورند و یاری وی دهند و گواهی وی پذیرند، ماننده این تفسیر گاهنبار است.»[4]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان