كلمات كليدي : عناديه، اتفاقيه، حقيقيه، مانعه الجمع، مانعه الخلو
نویسنده : مهدي افضلي
قضایای منفصله به اعتبارهای مختلف تقسیمات متعددی دارد. منطقدانان دو لحاظ را مهمتر از بقیه دیده و قضایای منفصله را به اعتبار هریک تقسیم کردهاند که در زیر این اقسام با معیار تقسیم بندی بیان میشود:
تقسیم منفصله به اعتبار تنافی بین دو طرف
بر اساس اینکه تنافی دو طرف قضیه منفصله با یکدیگر تنافی واقعی است یا اتفاقی آنرا به دو قسم عنادیه و اتفاقیه تقسیم کردهاند:
1) منفصله عنادیه: قضیهای است که میان دو طرف قضیه تنافی و عناد وجود دارد، هر یک دیگری را به طور کامل نفی میکند، اگر یکی باشد دیگری حتما نخواهد بود. از باب نمونه وقتی گفته میشود "عدد صحیح یا زوج است"، فرد بودن و زوج بودن با یکدیگر تنافی حقیقی دارند، هیچگاه نمیشود که یک عدد هم زوج باشد و هم فرد.
2) منفصله اتفاقیه: بر خلاف عنادیه، منفصله اتفاقیه قضیهای است که میان دو طرف تنافی حقیقی وجود ندارد، بلکه به دلیل یک امر بیرون از ذات و به طور اتفاقی دو چیز به گونهای شده که هرگاه یکی تحقق داشته باشد دیگری نیست. از باب نمونه در "سعید یا فیلسوف است یا ریاضیدان"، بین ریاضی دان بودن و فیلسوف بودن هیچ تنافی ذاتی وجود ندارد.
تقسیم منفصله به اعتبار نوع تنافی
از این منظر منطقدانان سه نوع مختلف را برای قضیه منفصله بیان کردهاند:
1) حقیقیه
قضیهای است که در آن به انفصال و عناد دو طرف حکم شده به گونهای که نه اجتماعشان ممکن است و نه ارتفاعشان. مانند اینکه گفته شود؛ "هر عددی یا زوج است یافرد"، که محال است عددی داشته باشیم که نه زوج باشد و نه فرد و همینطور محال است عددی باشد که هم زوج باشد و هم فرد.
2) منفصله مانعه الجمع
قضیهای است که در آن به انفصال و عناد دو طرف حکم شده به گونهای که اجتماعشان محال است، ولی ارتفاعشان ممکن است. از باب نمونه وقتی گفته میشود این فرد یا سبزواری است یا سمرقندی، در این صورت نمیشود که شخص نامبرده هم سمرقندی باشد و هم سبزواری، ولی میشود که هیچکدام نباشد، بلکه بلخی باشد.
3) منفصله مانع الخلو
قضیهای است که در آن به انفصال و عناد دو طرف حکم شده به گونهای که در ارتفاع شان محال است، از باب نمونه وقتی گفته میشود؛ "برای ایجاد شب و روز یا خورشید دور زمین حرکت میکند یا زمین دور خود"، در این صورت محال است که نه زمین حرکت کند و نه خورشید و در عین حال توالی شب و روز پدید آید. برای پدید آمدن توالی شب و روز تحقق یکی از این دو حرکت ضروری است، ولی به این معنا نیست که هر دو نتوانند جمع شوند، بلکه هر دو نیز میتوانند حرکت کنند.