كلمات كليدي : يوشع، كتاب مقدس، عهد عتيق، عهد قديم، اولين كتاب انبياي متقدم
نویسنده : هادی جهانگشای
ششمین کتاب مجموعه عهد عتیق "یوشع" است. سنت یهودی - مسیحی، نویسنده آن را، قهرمان آن یوشع(ع) میداند؛ البته کتاب به افراد متعددی نسبت داده شده است. برخی انتساب آن به یوشع(ع) را قاطعانه رد میکنند و میگویند، کتاب نویسنده معینی ندارد. مثلا میتوان اثبات کرد که صحیفه یوشع را خود او ننوشته؛ زیرا باید شخص دیگری غیر از یوشع شهادت بدهد که نام یوشع در تمامی زمین شهرت یافته است.[1] و اینکه او از هیچ یک از وصایای موسی غفلت نکرد(8: 35) و اینکه او پیر شد و ....[2] با این حال برخی دیگر نویسنده و تاریخ نگارش این کتاب را دقیقاً مشخص کرده و نویسنده آن را یوشع در 1427ق.م میدانند.[3]
نقادان جدید کتاب مقدس نظر دیگری دارند. آنان این کتاب را دنباله اسفار پنجگانه(Pentateuch) دانسته و به جای خمسه، کلمه ششگانه(Hexastich) را به کار میبرند. بنابراین تاریخ نگارش این کتاب را باید همان تاریخ نگارش تورات به حساب آورد.
این کتاب دارای 24 باب است.[4]
یوشع کیست؟
یوشعبننون هادی شهیر و ممتاز عبرانیان بود. اول اسمش هوشع(او نجات میدهد) بود؛ بعد به یهوشوع تغییر کرد.[5] یوشع یعنی "یهوه شفا دهنده است." وی پسر نون و نوه الیشمع رئیس سبط افرایم بود. نام وی اولین بار در کتاب مقدس به عنوان فرمانده پیروز در نبرد اسرائیلیان علیه عمالیقیان در رفیدیم ذکر شده است.[6] زمانی که موسی(ع) از کوه سینا برای دریافت دو لوح بالا رفت. یوشع به عنوان معاون یا خادم وی، قسمتی از راه را همراه او و اولین مخاطب موسی به هنگام بازگشتن وی بود.[7] و چون برخی میگویند این کتاب به دست او یا به فرمان او نگاشته شده به نام کتاب یوشع معروف است.
طبق نسخ عبری از کتاب مقدس و تقسیمبندی سنت یهودی، کتابهای یوشع بن نون(ع)، داوران، سموئیل و پادشاهان تحت عنوان «کتابهای انبیای متقدم» قرار دارند.[8]
محتوای کتاب
کتاب یوشع برای قوم اسرائیل داستان فتح و انجام وعده است. بعد از سالها بردگی در مصر و چهل سال سرگردانی در بیابان، بالاخره قوم اسرائیل اجازه یافت تا به سرزمینی که به پدرانشان وعده داده شده بود، وارد گردد. یوشع مسئول تحقق این وعده بود.
کتاب یوشع بعد از کتاب تثنیه آغاز میگردد. قبایل اسرائیل در سواحل شرقی رودخانۀ اردن اردو زدند. داستان با فرمان پیشروی خداوند و عبور از رودخانه به طرف سرزمین آغاز شده و بعد از آن شرح پیروزیهای به دست آمده در قسمت مرکزی، جنوبی و شمالی کنعان که باعث به دست گرفتن کنترل تمامی قسمتهای کوهستانی نگب(negb) توسط بنیاسرائیل میگردد، با تقسیم سرزمین بین قبایل ادامه مییابد و با آخرین وصایای یوشع به قوم پایان مییابد. بنابراین موضوع کتاب، ساکن شدن قوم اسرائیل در سرزمین وعده است.
گرچه این کتابها از نظر محتوایی، تاریخی محسوب میشود، ولی تنها به ثبت وقایع از دیدگاه نبوتی، از زمان توسعه قوم اسرائیل تا سقوط یهودا در سال 586ق.م نپرداخته است. این کتابها از نظر نبوتی طرق عهد بستن خدا با قوم اسرائیل در طول تاریخ؛ یعنی چگونگی به انجام رساندن و وفاداری او نسبت به وعدههایش و عکسالعمل وی نسبت به سرکشیهای قوم اسرائیل را بازگو کردهاند. در کتاب یوشع این خداوند است که پیروزیهایی را کسب میکند و تمام سرزمینی را که به پدران پیشین بنیاسرائیل وعده داده بود را به آنان میبخشید(باب21).[9]
در بابهای اول این کتاب سخن از ورود بنیاسرائیل به سرزمین و تشویق و نصایحی در جهت فتح سرزمین میباشد. در باب سوم و چهارم پیش از آنکه عبور از اردن انجام گیرد، قوم میباید خود را تقدیس نموده و خود را آماده کنند تا تابوت عهد را در جلو خود و خودشان از پشت آن رهسپار شوند و منتظر بمانند تا یهوه رود اردن را مسدود کند. از میان رود اردن 12 سنگ انتخاب شد تا هنگامی که به آن طرف اردن رسیدند یادگاری و علامتی بنا کردند. باب پنجم ختنه شدن تمام مردان در اولین اردوگاه در جلجال را عنوان میشود؛ زیرا نسل جدید، هیچ کدام در بیابان ختنه نشده بودند. باب 6 حمله سپاه یوشع به اریحا؛ یکی دیگر از نسلکشیهای بنیاسرائیل را مرور میکند.
در ادامه جنگافروزیهای بنیاسرائیل، شهر دیگری به نام عای هم ویران میشود. در باب 8 یوشع به سپاهیان اسرائیل چنین دستور میدهد و چون شهر را گرفته باشید، پس شهر را بسوزانید(8:8) و در باب نهم مردم جبعونیان از ترس اینکه مثل مردم اریحا و عای قتل عام و غارت نشوند خودشان با یوشع و سپاهیان بیعت کردند. باب 10 آیه 40 نیز چنین بحثی را دنبال میکند. البته یوشع به عنوان پیامبر خدا بر بنیاسرائیل حکومت میکرد.
باب 12 اسامی پادشاهان مغلوب و بابهای بعدی تقسیم زمینهای تصرف شده را بین اسباط بنیاسرائیل و مرز بندهای اسرائیل را بیان میکنند!
یوشع در پایان عمرش بنیاسرائیل را نسبت به وفاداری به یهوه نصیحت و تشویق کرد. یوشع(ع) این قوم را به پرستش خدای یگانه و دوری از شرک و بتپرستی و اطاعت از خدا و احکام تورات توصیه اکید میکند.[10] او اسباط اسرائیل را به شکیم جایی که تجدید عهد به عمل آمده، فرا خواند.
در آخرین کتاب آمده: «و بعد از این امور واقع شد که یوشعبننون بنده خدا چون صد و ده ساله بود، مُرد».[11]