دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دوزخ dūzax

No image
دوزخ dūzax

كلمات كليدي : دوزخ، زرتشتي، پادافراه، رستاخيزشناسي، مانوي

نویسنده : اميرعمادالدين صدري

واژه دوزخ

واژه دوزخ در اوستاییdužaŋhu- وdaožahu- و فارسی میانه زرتشتی dwšhw’ /dušox/ و فارسی میانه کتیبه‌ایdwšhwy و فارسی میانه مانوی dwšwx و پارتی مانوی dwjx/dōžax/ و فارسی‌نو «دوزخ» آمده است.

این واژه بازمانده ایرانی باستان *dušaxva- به معنای «هستی بد» است. در برهان قاطع در تعریف دوزخ آمده است که: «و آن نقیض بهشت باشد و کنایه از صحبت ناجنس است نزد ارباب معرفت، و بزم رشک حسد است نزد عشاق، و سختی و درشتی و کلفت و رنج، و محل عذاب کفار باشد.»[1]

دوزخ در اوستا

در گاهان چند بار از دوزخ و سزای نابکاران یاد شده است. در های[2] 30 بند 4 سرانجام دروغ‌پرستان زشت‌ترین مکان (دوزخ) و در های 32 بند 13 جایگاه گرهما[3] و تباه‌کنندگان زندگانی در جهان دیگر سرای زشت‌ترین منش است. در های 31 بند 20 طبق نظر "هومباخ" آمده است که: «... اما تاریکی و خوراک بد و دریغ است – به چنین هستی دینتان شما را راهنمایی می‌کند، ای دروغ‌پرستان، بخاطر کارهایتان». در های 46 بند 11 آمده است که: «کرپانها و کاویها بواسطه تسلط خویش مردم را بسوی اعمال زشت دلالت کنند تا آنکه حیات جاودانی آخرت آنان را تباه نماید روان و وجدان آنان وقتیکه بنزدیک پل چنوات رسد در بیم و هراس خواهد افتاد آنان جاویدان در خانه دروغ (دوزخ) بمانند». از گاهان در می‌یابیم که در دوزخ تاریکی و خوراک بد و دریغ وجود دارد و دوزخ جاودانه است.[4]

در "اوستای نو" کاملترین توصیف دوزخ در "هادخت‌نسک" فرگرد[5] سوم آمده است. خلاصه آن اینگونه است: در پایان شب سوم روان مرد گناهکار بادی گنده از سوی شمال حس می‌کند و دین (وجدان) او به صورت پیرزنی زشت به پیش او می‌آید. روان مرد گناهکار از او می‌پرسد کیستی و او پاسخ می‌دهد که من تو هستم ای بد اندیش بد گفتار بد کردار، که دین تو اینگونه بد است. سپس روان مرد گناهکار نخستین گام را بر اندیشه بد نهد که جایگاه اندیشه بد است و دومین گام را بر گفتار بد نهد که جایگاه گفتار بد است و سومین گام را بر کردار بد نهد که کردار بد است و چهارمین گام را بر تاریکی بی آغاز نهد. خورش او از زهر و زهرگند است.[6]

دوزخ در متون پهلوی

در نوشته‌های فارسی میانه از دو سفر روحانی به دیگرسرای و دیدار از دوزخ سخن رفته است. یکی سفر "کرتیر[7]" است که او از ایزدان برای اطمینان بیشتر درخواست نشان دادن جهان مردگان می‌کند و آنها بهشت و دوزخ را به او نشان دادند و کاملترین توصیف آن در کتیبه کرتیر در نقش رجب آمده است.

دیگری داستان سفر "ارداویراف[8]" است که در کتاب ارداویراف آمده است. در این کتاب دوزخ جایگاهی سرد و خشک و بدبو و تنگ است و در آن خرفستران روان بدکاران را بدرند و بجوند و خراب کنند. سپس پادافراه[9] هر گناهی در دوزخ توصیف شده است.[10]

به زندگی آینده در قسمتهای دیگر اوستا پرداخته می‌شود که برخی از آنها در نمود فارسی میانه در "دینکرد" حفظ شده است.

برخی از توصیفات دوزخ در این متون

در "سودگر نسک" پهلوی، دوزخ به صفاتی همچون تاریک، بی نهایت بد، تنفر برانگیز، مشمئزکننده، بسته و ترسناک وصف شده است.

روایتهای مجمل از برخی انواع مجازات گناهکاران حاکی از این است که شاید این نسک در اصل به موضوع به طور مفصل‌تری پرداخته بوده باشد. در نسخه پهلوی سپند نسک هم دوزخ در قالب بدترین جایگاهها که در آن اشرار باید بر اساس گناهانشان مجازات شوند، وصف گردیده است.

در فصل سی و چهارم بندهش توصیف شفافی از رستاخیز و تن پسین یعنی وجود محتوم موجود می‌باشد.

در هزاره دوازدهم دنیای زرتشتی مردم به تدریج اشتهای خود را از دست می‌دهند و در نهایت هنگامی که می‌توانند بدون غذا زندگی کنند، سوشیانت (منجی، از اولاد زرتشت) متولد خواهد شد و با یارانش یسنا را برقرار خواهد کرد و مرده ها را احیا خواهد نمود. آنگاه تمام افراد دنیا تحت حاکمیت ایسدواستر (نام خاص سوشیانث) در اجسام طبیعی‌شان محشور خواهند شد.

در حساب دوم، نیکان از بدان جدا خواهند شد؛ اشرار به دوزخ بازافکنده خواهند شد تا عقاب شدیدی را این بار در اجسام مادی شان برای سه روز تجربه کنند.

ایزد آذر و اییریمن حین مبعوث کردن، فلز محتوای صخره‌ها و کوهها را ذوب خواهد ساخت و این مایع در قالب رودهایی در جهان جاری خواهد شد. همه انسانها، فارغ از شایستگیشان از فلز مذاب عبور کرده و پاکیزه خواهند شد. گاو هدیوش را ذبح خواهد شد؛ از در آمیختن چربی به دست آمده از آن با هوم سفید غذای خدایان را مهیا خواهد ساخت که همه مردم آن را خواهند بلعید و بدین سبب جاودانه خواهند شد. دیوها را امشاسپندان و سروش تسخیر و نابود خواهند کرد. اهریمن و دیو آز هنگامی که هرمزد مراسم گاتیک را برگزار کند، ناتوان خواهند شد و از جهان به دخمه‌گاه تاریکی که از آن خروج کرده بودند، بیرون رانده خواهند شد. و سرانجام فلز مذاب بر دوزخ جریان خواهد یافت و ناپاکی آن را خواهد زدود. و این چنین دوزخ سترده خواهد شد و به دنیای پاک بازخواهد گشت.

ترسیمی متفاوت از درکات دوزخ

روایت منوچهر فرزند جوان جم صاحبنظر برجسته قرن نهم در داتستان دینیک در تقابل عیانی با دیگر روایتهاست که در آن طرحی دیگرگون در مورد درکات دوزخ مطرح شده است و شاید از تعالیم نیاکان برجسته او ریشه گرفته باشد.

در نسخه او، روانهای بدکاران، پس از مفارقت از اجسام طبق درجه بدیهایشان در یکی از سه مرتبه درونی (wimand) می‌مانند.

مرتبه‌ی اول: همیستگان

آنها که کردارهای بدشان بر اعمال نیکشان چیره شود، در همیستگان که جایگاه آمیختگی نیز خوانده می‌شود، مقیم خواهند شد. همیستگان آنجا جایگاهی است ترسناک، تاریک، ناخوشایند و دردناک.

مرتبه‌ی دوم: بدترین هستی

مرتبه دوم، "بدترین هستی" (waddom axwān) جایگاه دیوان دهشتناک است. آنجا مجازات محض و بدون رحمت است.

مرتبه‌ی سوم: دروجسگان

مرتبه آخر، دروجسگان ابدیت دوزخی است، جایگاه کماله دیوان؛ آنجا منزل تمامی تاریکی و شر است. در مجموع، این سه مرتبه دنیای مردگان "دوزخ" را تشکیل می‌دهد که شمالی، به سمت پایین و زیر زمین بوده به حضیض آسمان گسترده می‌شود. دروازه آن در ناحیه ارزور است که در بالاترین نقطه آن تمامی دیوان محشورند. منوچهر همچنین یک همیستگان دیگر برای صالحان را هم به توصیف می‌کشد ارواحی که اعمال صالح آنها بر گناهانشان می‌چربد اما آنقدر نیک نیستند که بی واسطه به بهشت درآیند. این مفهوم منحصر به فرد از دو همیستگان ، با تمامی تعالیم صاحبنظرانه در تناقض می‌باشد.[11]

مقاله

نویسنده اميرعمادالدين صدري
جایگاه در درختواره ادیان غیرابراهیمی - زردشتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

امکان اخص Contingency,probability

بنابراین باید امکان را مقابل ضرورت دانست؛ اما بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت.
No image

گادامر (2002-1900)

پر بازدیدترین ها

No image

حواس ظاهری و باطنی

No image

مراتب و درجات عقل

No image

عقل نظری و عملی

صفات خداوند

صفات خداوند

Powered by TayaCMS