دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید ابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره الحسینی الحلبی

No image
سید ابوالمکارم حمزه بن علی بن زهره الحسینی الحلبی

ابن زهره

متوفاى 585 هـ .ق.

ستاره حلب

غلامحسین خدادادى

مقدمه

از آن هنگام که امام صادق(علیه السلام) در کوفه اقامت گزید دانشمندان بسیارى در محضر او پرورش یافته و شیعه شوکت و عظمت بسیارى یافت. احمد بن محمد بن عیسى اشعرى([1]) ـ که خود از راویان و اصحاب ائمه(علیهم السلام) است از حسن بن على بن زیاد وشّاء،([2]) از بزرگان اصحاب امام رضا(علیه السلام)ـ نقل مى کند که: مسجدکوفه را در حالى مشاهده کردم که نهصد (900) عالم و راوى حدیث در آن از امام صادق(علیه السلام) روایت نقل مى کردند.

جهاد فرهنگى امام صادق(علیه السلام) نقش بسزایى در گسترش تشیع در جهان آن روز داشت تا آنجا که در بعضى از مناطق و شهرها محوریّت با شیعیان بود، خصوصاً در قرن سوم و به بعد، در منطقه شامات که مرکز حکومت اموى بود. با این که حاکمان بنى امیه با پیروان اهل بیت(علیهم السلام) در ستیز بودنداما هیچ شهر و روستایى نبود، مگر این که یکى از عالمان شیعه در آنجا مردم را به پیروى از اهل بیت(علیهم السلام) دعوت مى نمود. سخنان رسول خدا و خاندان پیامبر(علیهم السلام)در قلوب مسلمانان تأثیر خاصى داشت، به همین علت تشیع و پیروى از اهل بیت(علیهم السلام) حتى در مناطقى که دشمن بر آن تسلط داشت گسترش یافته بود.

از جمله مناطقى که از دیر باز، تشیع را در آغوش گرم خود جاى داده است، مناطق سوریه و به خصوص شهر حلب را مى توان برشمرد.

موقعیت حلب

صاحب معجم البلدان درباره حلب چنین آورده است:

حلب شهر بزرگى است با هوایى پاکیزه، همراه با آب و میوه هاى فراوان. شاعران و ادیبان در اشعار و نوشته هاى خود زیبایى ها، و آب ها و مناظر طبیعى آن را توصیف کرده اند.([3])

در روضات الجنات به نقل از کتاب تلخیص الآثار چنین آمده است:

حلب شهر بزرگى است در منطقه شام با خیر فراوان، هوایى پاکیزه و... .

گویا حضرت ابراهیم(علیه السلام) مدتى در این شهر زندگى مى کرده است. وى گوسفندانش را مى دوشید و در روز جمعه از شیر آنان صدقه مى داد. در این شهر دو مقام براى حضرت ابراهیم(علیه السلام) وجود دارد که هم اکنون زیارتگاه است.([4])

تشیّع در حَلَب

گرایش به تشیع در شهر حلب به قبل از حکومت حمدانیان (293 ـ 392) باز مى گردد و لکن در عهد این سلسله گسترش بیشترى داشته است. شیعه در این زمان قدرتمند شد و گسترش یافت. علت این گسترش و اقتدار، شیعى بودن دولت حمدانى و افتخار حاکمان دولت حمدانى به شیعه بودن است. حاکمان این سلسله، ادیبان، شاعران، دانشمندان و حدیث شناسان شیعه را گرامى مى داشتند و آنانى را که شیعه بودن خود را پنهان نمى کردندبیشتر تکریم نموده و بزرگ مى داشتند.([5])

آل زُهره در حلب

اقامت آل زهره در شهر حلب بدین جهت بود که یکى از فرزندان یا نوادگان اسحاق، فرزند امام صادق(علیه السلام) جدّ اعلاى ابن زهره، از مدینه کوچ کرده و در دهکده «حرّان»([6]) واقع در حومه حلب رحل اقامت افکند.([7]) نیاى دوم زهره، ابوابراهیم محمد بن احمد بن محمد بن حسین حرّانى حجازى، مردى دانشمند و شاعر و معاصر و ممدوح ابوالعلاى مَعَرّى (متوفاى449 هـ .ق.) بود. وى درحرّان توانگر و نیرومند گردید و به حلب کوچ کرد. گفته اند: وى نخستین فرد این خاندان است که وارد حلب شده و تشیع را با خود به حلب ـ که مردمش حنفى مذهب بودند ـ برده است.([8])

سخاوى، وى را نخستین کسى مى داند که در زمان سیف الدوله حَمدانى (356 ـ 303) نقابت (ریاست) علویان حلب را بر عهده گرفت. این مقام را در آن روزگار، علویان بر عهده داشته اند. البته این سِمَت به شریف ترین فرزندان امیرالمؤمنین(علیه السلام) تعلق مى گرفت. این مقام تا اواخر قرن دهم به عهده این خاندان بوده و از روز شروع این مسؤولیت، اساس این خاندان بلند پایه پى ریزى گردیده است. از آن به بعد پیوسته منصب ریاست علمى و دینى شیعه در آن سامان به افراد نامى این دودمان اختصاص یافته و آنان همواره مورد احترام و تجلیل عامه مردم بوده اند.([9])

خاندان ابن زهره

پیش از طلوع ابوالمکارم، این دودمان اصیل به خاطر نام «اسحاق مؤتمن همسر سیده نفیسه نوه امام حسن مجتبى(علیه السلام) و عمه حضرت عبدالعظیم حسنى» که نام جدّ اعلاى آن ها بوده است اسحاقیین خوانده مى شدند، ولى بعدها ابوالمکارم و پدرش «على» و سایر دانشمندان این طایفه به خاطر نام زهره ـ جدّ آن ها ـ بنى زهره نامیده شدند. از نوشته هاى دانشمندان و تاریخ نگاران شیعه و سنى استفاده مى شود: از روزى که این دودمان عظیم الشأن، حلب را به عنوان وطن انتخاب کردندهمواره شعاعِ علم، فضل و دیانت آنان بر مردم شیعه حلب و سایر آن نواحى تابیده است و همه از نعمت وجود آن ها برخوردار بوده اند. علاوه بر آن دانشمندان بزرگ و فقیهان نامى و نوابغ عالیقدرى از میان آن ها برخاسته اند و آثار علمى گران بهایى در تمام رشته هاى علوم اسلامى به یادگار گذارده اند.([10])ابوالمحاسن زهرة بن على، جدّ ابوالمکارم، از عالمان بزرگ حلب و از شاگردان ابن قولویه به حساب مى آید. بعضى نقل کرده اند که وى از صدوق نیز روایت نقل کرده است. على بن زهره (پدر ابوالمکارم) از بزرگان علماى حلب به شمار مى آمده و از پدر خود، زهرة الحلبى روایت نقل مى کند و ابوالمکارم از او آموخته است.

حتى پس از درگذشت ابن زهره در فاصله سال هاى (585 ـ 511) این امر ادامه داشته است و با این که سختى ها و ظلم هاى فراوانى بر این شهر و شیعیان این خاندان تحمیل شدلکن در طول تاریخ، در تربیت نوابغ علم و قهرمان فقه، موفق بوده اند. شاهد بر این مدعا استجازه گروهى از بزرگان خاندان ابن زهره از علامه و فقیه آن زمان، حسن بن یوسف بن مطهر حلّى، (648 ـ 726) مشهور به علامه حلى است.([11])

نسب خانوادگى

تمام نسب شناسان بر این باورند که نسب ابن زهره (ابوالمکارم) به امام صادق(علیه السلام) منتهى مى شودامّا در تعداد واسطه ها اختلاف کرده اند و هر کدام سلسله اجداد این عالم بزرگوار را بنا بر اعتقاد خود ذکر کرده اند و براى اثبات آن، نسب را برشمرده اند تا آن که منتهى به امام(علیه السلام)شده است. میرزا عبدالله افندى تبریزى، نسب ایشان را چنین آورده است:

السید عزالدین أبوالمکارم حمزة بن على بن أبى المحاسن زهرة بن أبى على الحسن بن أبى المحاسن زهرة بن أبى المواهب على بن أبى سالم محمد بن ابراهیم محمدالنقیب بن على، بن أبى على أحمد بن أبى جعفر محمد بن أبى عبدالله الحسین بن أبى ابراهیم اسحاق المؤتمن بن أبى عبدالله جعفر بن محمد الصادق(علیه السلام) الحسینى الحلبى.([12])

وى مى افزاید:

آنچه که ما ذکر کردیم، نسب موجود در کتب معتبره است امّا در آخر کتاب غنیه نسبى ذکر شده است که با واسطه کمترى به امام(علیه السلام)مى رسد. و مرحوم شیخ آغا بزرگ طهرانى هم همین نسب را آورده است.([13])

صاحب روضات الجنات مى نویسد:

نسب سید بن زهره حلبى با دوازده واسطه به امام جعفر صادق(علیه السلام) مى رسد که همگى از سادات بزرگوار هستند.([14])

سید محسن امین(رحمه الله) از کتاب سیر اعلام النبلا چنین نقل مى کند که: سنگ قبرى که در جمادى الاولى سال (1297 هـ .ق.) از مزار ابن زهره کشف شدبا خط زیبایى بر آن نگاشته شده است:

بسم الله الرحمن الرحیم

این مرقد بزرگ یگانه، رکن الدین أبى المکارم حمزة بن على بن زهرة بن على بن محمد بن أحمد بن محمد بن الحسین بن اسحاق بن جعفر الصادق صلوات الله علیه و على آبائه و ابنائه الائمة الطاهرین است و وفات آن بزرگوار در ماه رجب سال (585 هـ .ق.) بوده است.([15])

بنابراین نسب ابوالمکارم، ابن زهره با 9 واسطه به امام صادق(علیه السلام) مى رسد.

ابوالمکارم

اسم شریفش: حمزة بن على بن زهره، کنیه اش ابوالمکارم و معروف به سید ابوالمکارم ابن زهره است. مى توان گفت این سید بزرگوار و عظیم الشأن از بزرگان عالمان شیعه و از عالم ترین و معروف ترین عالمان خاندان ابن زهره است. وى فقیه، اصولى، متکلم، نحوى و از ثقات و نقیب سادات حلب و معروف ترین فرد این خاندان بوده استتا آن جا که هر گاه «ابن زهره» بدون قرینه اى به کار رود مقصود اوست و کنیه ابن زهره انصراف به ایشان دارد. عالمان و دانشمندان بزرگ و تراجم نویسان، همه از ابن زهره به نیکى یاد کرده اند. سخن چند تن از ایشان را به عنوان نمونه مى آوریم: ابن شهرآشوب (488 ـ 585) آورده است:

حمزة بن على بن زهرة الحسینى الحلبى، صاحب کتاب «قبس الانوار فى نصرة العترة الاخیار» و «غنیة النزوع» فرد نیکویى است.([16])

علامه حلى:

حمزة بن على بن زهرة الحسینى الحلبى سید سعید صفى الدین معد مى گوید: کتاب قبس الانوار فى نصرة العترة الاطهار و کتاب غیبة النزوع از اوست.([17])

زبیدى صاحب تاج العروس:

الشریف ابوالمکارم حمزة بن على معروف به شریف الطاهر از فرزندان على است.

و ابن عدیم در تاریخ حلب مى گوید:

او فقیه و اصولى دقیق و صاحب نظر از علماى امامیه مى باشد.([18])

در سیر اعلام النبلاء آورده است:

شریف حمزة بن زهرة الاسحاقى الحسنى، ابوالمکارم سید بزرگوار و گرانقدر و بزرگ مرتبه، دانشمند کامل و برجسته و مجتهد و صاحب تصنیفات نیکو، چندین کتاب تألیف کرده است.([19])

شیخ حر عاملى درباره اش چنین آورده است:

او شخصى فاضل و عالمى بزرگ مرتبه، مورد اعتماد است و تصنیفات زیادى دارد.([20])

دیگر بزرگان همچون قاضى نورالله مرعشى در مجالس المؤمنین([21])، مرحوم علامه مجلسى([22])، خوانسارى([23])، محدث نورى([24])، مرحوم محدث قمى([25])، مدرس تبریزى([26]) و دیگر تذکره نویسان، همگى ابن زهره را: عالمى سترگ و از فقیهان نامور و کتاب هایش را معتبر و مشهور دانسته اند. مخصوصاً کتاب گران سنگ او «غنیة النزوع» را ستوده اند.

استادان

بسیار طبیعى است که شخصیتى همانند ابن زهره، که در خانواده علم و فضل به دنیا آمده و رشد کرده در نزد بزرگان این خاندان آموزش ببیند و به درجات کمال برسد. استادانى که ابن زهره در خدمت آنان تلمذ کرده است، تا آنجا که بدان خبر یافتیم عبارتند از:

1. على بن زهرة الحلبى، پدر ابن زهره.

2. السید ابوالمحاسن زهرة الحلبى، جد ابن زهره.

3. أبو منصور محمد بن الحسن بن منصور نقاش موصلى

وى از شاگردان أبوعلى (پسر شیخ الطائفه) است. ابن زهره با یک واسطه از ابوعلى، پسر شیخ طوسى، اجازه روایت یافت. و نیز النهایه شیخ طوسى را بر حاجب حلبى خواند.

4. ابوعبدالله حسین بن طاهر بن حسین، که از شیخ ابوالفتوح نقل روایت کرده است.

شاگردان

1. عبدالله بن على بن زهره، برادر ابن زهره.

2. سید محى الدین محمد بن عبدالله، برادرزاده اش.

3. شادان بن جبرئیل قمى، که در سال 584 در قید حیات بوده است.

4. شیخ محمد بن جعفر مشهدى، صاحب کتاب مشهور «المزار».

5. شیخ معین الدین سالم بن بدران مصرى مازنى.

6. محمد بن ادریس الحلى، مؤلف کتاب «السرائر».

7. عزالدین ابوالحرث محمد بن حسن بغدادى وى از ابن زهره اجازه راویت دریافت نموده است.

آثار

یکى از بهترین نشانه هاى بیانگر شخصیت، بالندگى فکر و وسعت اطلاعات هر شخصى آثارى است که از او به جاى مى ماند. ابوالمکارم آثار ارزشمند و جاودانه اى از خود به جاى نهاده که با گذشت قرن ها از یاد نرفته و تازگى و طراوت خود را از دست نداده است و کتاب هایش جزء مصادرى است که از زمان تألیف تا کنون، مورد مراجعه فقیهان بوده است. کتاب گران قدر «غنیة النزوع» مدت ها به عنوان کتاب درسى در حوزه هاى علمیه تدریس مى شده و مورد استفاده قرار مى گرفتهتا آن جا که محقق طوسى این کتاب را نزد معین الدین مازنى مصرى قرائت کرده است.([27])

نزدیک به 20 کتاب، رساله و نامه به ابن زهره نسبت داده شده است. تنوع موضوعات این آثار نشان دهنده وسعت دامنه دانش اوست. علاوه بر کتاب غنیة النزوع، آثار دیگرى از ابن زهره به جاى مانده است که عبارتند از:

1. الاعتراض على الکلام الوارد من حمص([28])

2. الجواب عمّا ذکره مَطْران([29])

این کتاب جواب اشکالاتى است که ابن زهره به رئیس کاهنان داده است.

3. الجواب عن الکلام الوارد من ناحیة الجبلجواب از کلامى است که از ناحیه جبل عامل آورده اند.

4. جواب المسائل الواردة من بغدادجواب مسائلى است که از بغداد آمده است.

5. قبس الانوار فى نصرة العترة الاخیار

بعضى از مخالفین معاصر علامه حلى بر این کتاب ردّیه اى به نام «المقتبس» نوشته اند و یکى از عالمان شیعه، به نام شیخ على بن هلال بن فضل، ردّى بر این مخالفان نوشته است. با نام «الانوار الجالبه لظلام الغلس من تلبیس صاحب المقتبس».

6. جواب الکتاب الوارد من حمصجواب نامه اى است که از شهر حِمص آمده است.

7. مسائل فى الرّد على المنجمینمسائلى در رد نظریه ستاره شناسان که به بیست و یک مسئله مى رسد.

8. نوشته اى در بررسى مسئله تفکر و تعقل و این که آیا این مسأله به تنهایى در تحصیل معارف عقلیه کفایت مى کند؟

9. بررسى این مسئله که رؤیت ظاهرى حق تعالى براى انسان امکان ندارد.

10. بررسى این که خداوند متعال جبار و حى است.

11. مسأله نیت وضو هنگام مضمضه و استنشاق

12. بررسى و رد نظریه کسانى که گمان کرده اند تفکر به تنهایى در شناخت خداوند متعال کافى نیست.

13. مسأله تحریم فقاع (آبجو)

14. بررسى و ردّ نظریه کسانى که اعتقاد دارند که حسن و قبح فقط شنیدنى است نه عقلى.

15. بررسى و رد قائلان به این که در دین اسلام قیاس قابل قبول است.

16. النکت(در علم نحو)

17. بررسى مسأله جواز نکاح متعه

18. نقض اشکالات فلاسفه

19. غنیة النزوع الى علمى الاصول و الفروع.

با این که مرحوم ابن زهره داراى تألیفات زیادى استاما با کمال تأسف تنها «غنیة النزوع الى علمى الاصول و الفروع» وى در دست است و کتاب هاى دیگر این دانشمند بزرگ در دسترس نیست. این کتاب گران بها و ارزشمند در سال هاى اخیر یا نظارت و اشراف استاد عالى قدر حضرت آیت الله حاج شیخ جعفر سبحانى (دام عزه) همراه با مقدمه([30]) ایشان و تحقیقات مفیدِ محقق گرامى، حجت الاسلام و المسلمین بهادرى چاپ شده است.

غنیة النزوع

کتاب (غنیة النزوع الى علمى الاصول و الفروع) کتابى است جامع و ارزشمند که پس از قرن ها هنوز مباحث آن تازگى دارد و طراوت خود را از دست نداده است، به همین علت سزاوار است نکاتى را در مورد آن یادآور شویمتا تذکارى باشد براى استفاده بردن از این گوهر گران بها که به فراموشى سپرده شده است. این کتاب در 3 موضوع بحث مى کند 1. اصول دین (مهم ترین مسائل کلامى) 2. اصول فقه (مشتمل بر قواعد اصولیه که احکام شرعیه از آن استنباط مى شود. 3. فروع و احکام شرعیه (مشتمل بر یک دروه فقه استدلالى مختصر، که در آن، به کتاب و سنت نبوى و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) استدلال شده است).

ابن زهره در این کتاب یک دوره فقه استدلالى را به طور مختصر بحث کرده است که داراى امتیازات ویژه اى است از آن جمله:

1. در استدلال ها از آیات قرآن کریم استفاده نموده و تقریباً به دویست و پنجاه آیه از قرآن شریف در موارد مختلف استدلال کرده است.

2. اعتماد در استدلال بر احادیث نبوى(صلى الله علیه وآله) به صورت دلیل بر مطلوب یا احتجاج بر مخالف. در بحث اصول فقه هم بحث مفیدى در مسأله قیاس، انجام داده و بررسى دلایل قائلین به قیاس و مخالفان آن ها را به طور کامل آورده است.

3. ابن زهره با تسلط کامل و گسترده اى که بر فقه اهل سنت و فقه شیعه داشته، توانسته است کتاب فقهى جامعى تدوین کند و خلأ موجود در آن زمان را پر نماید.

در بین دانش هاى اسلامى بحث فقه اکبر (اصول دین و مسائل کلامى از توحید تا معاد) از اهمیت خاصى برخوردار است که در این کتاب مطرح شده است. در بین مباحث کلامى اى که در این کتاب شریف آمده، شاید بتوان گفت یکى از شیرین ترین بحث ها که نسبتاً به تفصیل هم آورده شده، بحث امامت است. در این بحث مطالب و مباحث ارزشمندى، همراه با استدلال به آیات شریفه قرآن و احادیث نبوى در مورد ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) و ردّ کسانى که برایشان مقدّم شده اند آمده که بسیار حائز اهمیت بوده و شایسته است که با دقت مورد مطالعه قرار گیرد تا بهره لازم از آن به دست آید.

بحران در حلب

ابن کثیر شامى نقل مى کند:

هنگامى که صلاح الدین ایوبى از تسلط برمصر فراغت یافت و از اوضاع آنجا اطمینان حاصل کرد، تصمیم گرفت بر شهرهاى شام هم مسلط شود. وى به سوى حلب حرکت کرد و بر کوه جوشن تسلط یافت. در آن روزگار «ابن الملک نورالدین» بر حلب حکومت داشت. پس همه اهل حلب در میدان باب العراق جمع شدند و ابن الملک با مهربانى با آنان سخن گفت و حتى در برابر آنان گریه کرد و آنان را تشویق به جنگ با صلاح الدین ایوبى نمود همگان اجابت کردند و لکن شیعیان که مدت ها تحت ستم بودند براى این که از شهر دفاع کنند و در مقابل نیروهاى مهاجم ایستادگى نمایند، پنج شرط قرار دادند که در حقیقت با انجام این شرایط شیعیان حلب یک نحوه استقلال و رسمیت ـ پس از سال هایى که تحت فشار و اذیت بودند ـ پیدا مى کردند، و به یک پیروزى بزرگ مى رسیدند.

پیش شرط شیعیان

پیش شرط شیعیان عبارت بود از:

1. اذان باید با همان روش قبلى ـ یعنى همراه با «حى على خیرالعمل» ـ گفته شود.

2. هنگام تشییع جنازه، اسامى دوازده امام(علیهم السلام) در جلوى جنازه گفته شود.

3. در نماز میت پنج تکبیر گفته شود، (طبق نظر شیعیان).

4. قسمت شرقى مسجد جامع حلب براى شیعیان باشد و به آنان اختصاص داده شود.

5. صیغه هاى عقد نکاحِ شیعیان را ابوالمکارم حمزة بن زهره الحسینى جارى کند.

تمام این شروط پذیرفته شد و حاکم حلب قبول کرد که آن ها را اجرا کند.([31]) و در حقیقت شیعیان مى توانستند سنت ها و احکامى را که مجبور به ترک آن شده بودند، دوباره انجام دهند و بر طبق مذهب خود عمل کنند و این خود یک پیروزى بزرگ براى آنان به شمار مى آمد.

مزارِ ابن زهره

کوه جوشن، در غرب حلب و مشرف بر این شهر است. در پایین آن مقابر و مشاهد شیعه بنا شده است و شاعران حلب درباره آن سروده هاى زیادى آورده اند. این کوه حاوى معدن مس بوده و از آن برداشت نیز مى شده است.

نقل شده است:

زمانى که اسیران کربلا را از آن منطقه عبور مى دادند ـ ظاهراً در برگشت از شام به طرف مدینه منوره ـ فرزند امام حسین(علیه السلام) در این مکان سقط شد.در آن وضعیت سخت، براى مادرِ بچه سقط شده، از کارگرانى که در این کوه مشغول استخراج مس بودند درخواست نان و آب کردند و آنان در مقابلِ درخواست ایشان و کمک کردن به اسیران زبان به طعن گشودند.

در این حال همسر امام حسین(علیه السلام) بر آنان نفرین نمود. در اثر نفرین این بانوى مکرمه از آن زمان تا به حال، هر کس در این معدن مشغول به کار شده سودى نبرده و هم اکنون این معدن به صورت تعطیل درآمده است.

از آن زمان در این منطقه مکانى است که معروف به «مشهد السقط» است و «مشهد الدکّه» نیز نامیده مى شود. این سقط را محسن بن الحسین(علیه السلام) نامیده اند.

در ضمن مرقد عالم جلیل القدر ابن شهرآشوب مازندرانى در همین مکان قرار دارد.

وفات

أبوالمکارم ابن زهره در رمضان سال (511 هـ .ق.) به دنیا آمد و در ماه رجب سال (585 هـ .ق.) به جهان باقى شتافت. خدایش رحمت کند و در فردوس برین در کنار اجداد طاهرینش جاى دهد. هم اکنون قبر سید شریف ابوالمکارم ابن زهره، در کوه جوشن قرار دارد و زیارتگاه عاشقان و زائران او است.([32])


[1]. معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 296قاموس الرجال، ج 1، ص 630.

[2]. همان، ج 5، ص 34همان، ج 3، ص 307.

[3]. معجم البلدان، ج 2، ص 286 ـ 282.

[4]. روضات الجنات، ج 2، ص 115.

[5]. غنیة النزوع، ج 1، ص 6.

[6]. حرّان: روستایى از حلب بوده. مراصد، ج 1، ص 389. البته حرّان مورد بحث غیر از حرّان (شهر معروف) است که در بین رَها و رقّه واقع بوده است.

[7]. مفاخر اسلام، ج 3، ص 482.

[8]. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 2، ص 15 ،به نقل از اعلام النبلاء، ج 5، ص 373.

[9]. مفاخر اسلام، ج 3، ص 482.

[10]. مفاخر اسلام، ج 3، ص 3 و 482، على دوانى.

[11]. بحارالانوار،، ج 104، ص 61 و 62، مرحوم مجلسى متن اجازه را همراه با مضامین عالیه آورده است.

[12]. الریاض، ج 2، ص 202، افندى تبریزى.

[13]. طبقات اعلام الشیعه، طهرانى، ص 87.

[14]. روضات الجنات، ج 2، ص 374.

[15]. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 6، ص 249.

[16]. معالم العلماء، ابن شهرآشوب، ص 46 و 303.

[17]. ایضاح الاشتباه، علامه حلى، ص 168 و 169.

[18]. تاج العروس، ماده زهر، ج 3، ص 249.

[19]. اعلام النبلاء. اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج 6، ص 249.

[20]. امل الآمل، ج 2، ص 105، رقم 293.

[21]. مجالس المؤمنین، مرعشى، ج 1، ص 508.

[22]. بحارالانوار، ج 1، ص 21 و 40.

[23]. روضات الجنات، ج 2، ص 375، رقم 235.

[24]. مستدرک، الخاتمه، ج 3، الفائدة الثالثه، ص 475.

[25]. الکنى و الالقاب، ج 1،ص 294.

[26]. ریحانة الادب، ج 7، ص 550.

[27]. غنیة النزوع، المقدمه، ص 23.

[28]. حمص: با کسره «حاء» و سکون «میم»، اسم شهر معروف و قدیمى اى است که ما بین دمشق و حلب قرار دارد. (معجم البلدان، ج 2، ص 302الذریعه، ج 5، ص 185).

[29]. مطران: با فتح «میم» و سکون «طا» اسم رئیس کاهنان است و رتبه او بالاتر از اُسقف است. المنجد مادة «مطر».

[30]. در این نوشتار، از مقدمه کتاب گفته شده بسیار استفاده بردیم و کمال تشکر و امتنان را از استاد ارجمند اعلام مى داریم.

[31]. البدایة و النهایة، ج 12، ص 355 حوادث سال 570مجالس المؤمنین، ج 1، ص 63.

[32]. معجم البلدان، ج 2، ص 186.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام حمزة بن على بن زهره
نام خانوادگی الحسینى الحلبى
نام پدر على
نام معروف ابن زهره ،سید ابوالمکارم ابن زهره
کنیه ابوالمکارم
خاندان ابن زهره
نسب امام جعفرصادق علیه السلام
تاریخ تولد (شمسی) 496
تاریخ تولد (قمری) 511
مکان تولد عراق،حلب
تاریخ فوت (شمسی) 568
تاریخ فوت (قمری) 585
مکان فوت عراق،حلب
مکان دفن عراق،حلب

تالیفات

No image

بررسى

No image

بررسى و رد

No image

النکت(در علم نحو)

No image

نقض اشکالات فلاسفه

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد چهارم

کتاب گلشن ابرار - جلد چهارم

مجموعه گلشن ابرار خلاصه ای از زندگی و شرح حال علمای اسلام است که اثری است که در چندین جلد توسط جمعی از پژوهشگرن حوزۀ علمیۀ قم زیرنظر پژوهشکدۀ باقرالعلوم (علیه السّلام) تألیف شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حسین اردبیلی

محمد ابراهیم اعرافی

محمد ابراهیم اعرافی

No image

ابراهیم ابن هلال ثقفی

ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال ثقفى اصفهانى، تاریخ نگار، راوى حدیث، مفسّر قرآن و داناى به فقه و احکام، از علماى نام آور شیعى در قرن سوم هجرى و دوران غیبت صغرى است.

پر بازدیدترین ها

ابراهیم امینی (آیت الله امینی)

ابراهیم امینی (آیت الله امینی)

ابراهیم حاج امینى، معروف به امینى، در سال 1304 ش. مصادف با 1345 ق. در شهر نجف آباد پا به عرصه گیتى نهاد. پدرش، حسین، کشاورز بود و قطعه زمین کوچکى داشت که با زراعت و فروش محصولات مزرعه و باغ خویش، زندگى خود و خانواده اش را تأمین مى کرد. ابراهیم فرزند آخر خانواده بود. او از همان کودکى تحت تربیت مادرى پاکدامن و پدرى پارسا و پرهیزگار رشد و نمو کرد و در خانواده اى صمیمى و باصفا، روز به روز بزرگ و بزرگ تر شد.
Powered by TayaCMS