دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مسأله شر

مسأله شر
مسأله شر

كلمات كليدي : شرّ، خير، شرور، خيرات، خير طبيعي، شر طبيعي، خير اخلاقي، شر اخلاقي

نویسنده : احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

شرّ در لغت به معنای بدی، زشتی و... در مقابل خیر به معنای خوبی، زیبایی و... به کار برده می‌شود اما برای دریافتن حقیقت معنای خیر و شرّ[1] می‌توان از دقت در ویژگی‌های مشترک میان مصادیق آنها کمک گرفت. مثلاً سلامتی، علم و امنیت از مصادیق واضح خیر و بیماری و جهل و ناامنی از مصادیق واضح شرّ محسوب می‌شوند.

تعریف خیر و شرّ

با دقت در مصادیق خیر و شرّ معلوم می‌شود عنصر مطلوبیت و عدم مطلوبیت از مقوّمات این دو مفهوم محسوب می‌شوند. بنابراین هنگامی که در رابطه با انسان واژۀ خیر و شرّ به کار برده می‌شود مراد از خیر، آن چیزی است که مطلوب انسان باشد و به عبارتی اگر چیزی با خواسته‌های انسان موافق باشد خیر و اگر مخالف بود آن را شرّ می‌نامند. همچنین هنگامی که خیر و شرّ در مورد هر موجود ذی شعور به کار برده می‌شود باز «خیر» مساوی با شیء مطلوب آن موجود ذی شعور و «شرّ» مساوی با شیء نامطلوب آن موجود می‌باشد.

زمانی که این دو واژه درباه اعیان به کار برده می‌شود (مثلاً گفته می‌شود سر سبزی، خرمی و....خیرند و زلزله و سیل و....شرّ هستند) مطلوبیت و عدم مطلوبیت آنها تابع کمال و نقص آن اعیان است. زمانی که واژه‌های فوق دربارۀ افعال به کار برده می‌شود تابع مطلوبیت و عدم مطلوبیت نتایج آن افعال می‌باشند.

خلاصه آنکه این دو مفهوم از جمله مفاهیم فلسفی و معقولات ثانیه فلسفی[2]می‌باشند که عقل آنها را از دیدگاه‌های معیّنی، از وجودهای خاصّی انتزاع می‌کند و تنها منشأ ‌انتزاع خارجی دارند اما مابازاء عینی ندارند.[3]

تقسیم خیر و شرّ

خیر و شرّ در یک تقسیم به دو دسته تقسیم می‌شوند:[4]

1- خیر و شرّ اخلاقی: به آن دسته از خیرات و شروری گفته می‌شود که عامل انسانی در آنها دخالت دارد و به عبارتی اگر شخصی از افراد انسان آن فعل را انجام نمی‌داد ، آن خیر یا شر هم اتفاق نمی افتاد. مانند احسان به دیگران (در مورد خیر) و قتل (درمورد شر)

2- خیر و شر طبیعی: به آن دسته از خیرات و شروری گفته می‌شود که عامل انسانی در آنها دخلی ندارد و به عبارتی اگر شخصی از افراد انسان نیز آن فعل را انجام نمی داد آن خیر یا شر اتفاق می‌افتاد. مانند زلزله (در مورد شر) و سرسبزی و خرّمی (در مورد خیر)

نکته

فلاسفه تقسیم بندی فوق را فقط دربارۀ شرور آورده‌اند اما با یک تحلیل عقلی می‌توان آنها را به خیرات هم تعمیم داد (چنان که در تقسیم بندی فوق آمده است.)

شبهه

خداوند دارای صفات «کمال مطلق»، «قدرت مطلق» و «خیر خواهی محض» است. وجود شرور (اعم از طبیعی و اخلاقی) در عالم با این صفات خداوند ناسازگار است. زیرا از آنجا که او کامل مطلق است نباید هیچ گونه نقص و شری در افعال او باشد و از آنجا که قادر مطلق است می‌تواند جهان را به گونه‌ای خلق کند که شرور در آن وجود نداشته باشند و از آنجا که او خیر محض است پس باید این کار را برای انسان‌ها انجام دهد. با این وجود سرّ وجود این همه شرّ در عالم چیست؟[5] پیداست که این شبهه حتی با تعریف شرور به «امور عدمی» نیز باز قابل طرح است. چون مستشکل می‌گوید همان امور عدمی را که شما قائلید زندگی انسان‌ها را مختل کرده است و شبهه تکرار می‌شود که آیا خدا نمی‌توانست جهان را به گونه‌ای خلق کند که این امور عدمی، وجودات باشند.

پاسخ

در پاسخ به شبهه فوق باید ابتدا بین شرور طبیعی و شرور اخلاقی تفکیک کرد و هر کدام را جداگانه پاسخ داد.

شرور اخلاقی:

شرور اخلاقی لازمۀ اختیار انسان‌اند. به این بیان که خداوند اراده کرده است که انسان‌ها افعال خود را با اختیار انجام دهند (که این خود یکی از بالاترین کمالات است) و لازمۀ اختیار انسان این است که خداوند به انسان اجازه دهد با اختیار خود، کارهایش را انجام دهد و اگر بناست که انسان با اختیار خود افعالش را انجام دهد در بین افعال او یک دسته شرور اخلاقی هم وجود خواهند داشت. مثلاً انسان قتل هم انجام می‌دهد یا دزدی هم می‌کند و... پس نکتۀ اساسی در پاسخ دادن به این شبهه نسبت به شرور اخلاقی این است که این دسته از شرور، لازمه بالاترین کمال انسان یعنی مختار بودن اوست.

شرور طبیعی:

نسبت به شرور طبیعی، شبهه به طور جدّی تری مطرح می‌شود به گونه‌ای که برخی از غربی‌ها، با استفاده از این شبهه، وجود این شرور را دلیلی بر نفی وجود خدا گرفته‌اند یا گروهی در صفات خداوند تصرف کرده و او را کامل مطلق و خیر محض یا قادر مطلق نمی‌دانند[6]

نسبت به این دسته از شرور پاسخ‌های متفاوتی داده‌اند که برخی از آنها را مطرح می‌کنیم:

1- شرور طبیعی، لازمۀ لاینفک جهان مادی است. به این بیان که تأثیر و تأثرات موجودات مادّی در یکدیگر و تغییر و تحول و تضاد و تزاحم، از ویژگی‌های ذاتی جهان مادّی است. به گونه‌ای که اگر این ویژ‌گی‌ها نبود، جهان مادّی پدید نمی‌آمد. پس باید گفت: جهان مادّی، با همین نظام موجود، یا باید به وجود بیاید یا اصلاً به وجود نیاید. علاوه بر اینکه فیاضیّت خدا اقتضای ایجاد چنین عالم و نظامی را دارد، ترک ایجاد آن، خلاف حکمت خدا نیز هست. زیرا خیرات عالم مادی، به مراتب بیش از شرور آنهاست.[7]

2- هر موجود برای خودش «خیر» است و شرور، امور عرضی هستند. مثلاً خیریت زنبور عسل، این است که نیش داشته باشد اما شرّ بودن آن زهر، برای انسان یا موجودات دیگر است.[8]

3- شرّ ناشی از جزئی‌نگری است. به عبارتی اگر یک موجود را به تنهایی و به صورت جزئی بنگریم ممکن است به شرّ بودن آن حکم کنیم اما اگر به همه عالم مادّی بصورت یکپارچه بنگریم آنگاه چنین قضاوتی نخواهیم داشت. انسان در این قضاوت مانند کسی است که فقط چاه فاضلاب را می‌بیند و حکم به شرّ بودن آن می‌کند اما اگر همۀ ساختمان را بصورت یکپارچه بنگرد آن گاه چاه فاضلاب را هم خیر می‌داند.[9]

4- شرور با این وجود، فواید بسیاری نیز دارند که برخی از آنها از این قرار است:

الف- شرّ عاملی برای بیداری انسان از غفلت است. مثلاً وقتی انسان متوجه می‌شود که در گوشه‌ای، زلزله‌ای آمده است و عده‌ای مرده‌اند، ممکن است از خواب غفلت بیدار شده و آن را هشداری برای خود بداند.

ب- شرور آزمون الهی هستند. گاهی خدا انسان را با امتحانات فراوان، می‌آزماید تا مؤمنان راستین را از غیر آنها بازشناسد.[10]

ج- در عین حال اگر انسان، همۀ مصیبت‌ها و سختی‌هایی که از ناحیۀ شرور طبیعی (و حتی شرور اخلاقی) به او می‌رسند را در مسیر هدایت و سعادت خود و با قصد قربت بنگرد همه آنها خیرخواهند بود. مثلاً حضرت زینب(س) بعد از آن همه مصیبت شهدای کربلا و اسارت اهل بیت و... وقتی از او پرسیده می‌شود: این مصیبت‌ها را چگونه یافتی؟ در پاسخ می‌فرماید: «ما رأیتُ إلا جمیلاً» (من جز زیبایی چیزی ندیدم) و این پاسخ با توجه به اینکه همۀ این مصیبت‌ها را در مسیر سعادت و با قصد قربت تحمل می‌کند کاملاً جوابی منطقی و معقول است.

مقاله

نویسنده احسان ترکاشوند(عضو هیئت علمی دانشگاه ملایر)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

حواس ظاهری و باطنی

No image

مراتب و درجات عقل

صفات خداوند

صفات خداوند

No image

مُثُل افلاطونی

Powered by TayaCMS