دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

موسیقی Music

No image
موسیقی Music

كلمات كليدي : موسيقي، ارتباطات، ملودي، تن، نت، اتنوموزيكولوژي

نویسنده : قاسم كرباسيان

واژه "Music" را برخی از ریشه یونانی و برخی سریانی دانسته‌اند. بنابر قولی که این واژه را یک لغت یونانی می‌داند مشتق از کلمه (Mousika) یونانی بوده و ریشه آن (Musa) یا به زبان فرانسه (Muse) می‌باشد. موز در یونان باستان به هر یک از نه رب‌النوع حافظ و حامی شعر و ادب و موسیقی گفته می‌شد. یونانیان باستان که برای هر پدیده‌ای رب‌النوعی قائل بودند، اعتقاد داشتند که نه فرشته وجود دارند که همگی دختران «زئوس» خدای خدایان محسوب شده و هر کدام الهه یکی از این موارد یعنی موسیقی، تاریخ، کمدی، تراژدی، رقص، غزلیات، نجوم، آوازها و شعر حماسی محسوب می‌شوند. وظیفه این نه فرشته اجرای موسیقی، خواندن آواز و رقصیدن بود که با این اعمال اسباب شادی و لذت خدایان را فراهم می‌ساختند.[1]

برخی دیگر این واژه را مرکب از "مو" که در زبان سریانی به معنای هوا می‌باشد و "یسقی" که به‌معنای گره و قید بوده می‌دانند. بر این مبنا گویا نوازنده با ابتکار عمل و دقت نظر خود در هوا ایجاد گره کرده و صوت خوش تولید می‌کند.[2]

بیشتر کتاب‌های لغت موسیقی را به‌معنای «لحن» یا «نغمه‌های موزون اثرگذار» دانسته‌اند. «نفائس الفنون» می‌نویسد: «معنای موسیقی در لغت یونانی، لحن است، لحن عبارت است از اجتماع نغمه‌های گوناگون که آن را ترتیبی محدود باشد و بعضی این قید را زیاد کنند که کلام مفید، بدان مقرون بود». [3]

در اصطلاح علم ارتباطات موسیقی را هنری دانسته‌اند که از طریق آن، مصنّف یا خالق اثر به‌واسطه یک اجراکننده (اجراکنندگان) یا بازآفرین اثر، با شنوندگان و مخاطبان ارتباط برقرار کرده و احساس، اندیشه و ذهنیات خود را به آن‌ها منتقل می‌کند.[4]

اصطلاح‌شناسی موسیقی

موسیقی علم و هنری یا صنعتی وسیع و جهان‌شمول بوده که بنابر نظر فلاسفه از شعب علوم ریاضی محسوب می‌شود. ارتباط داشتن این هنر با روح بشر که هنوز در پاره‌ای از ابهام به سر می‌برد و برداشت‌های خاصی که هر یک از افراد انسانی در مورد موسیقی دارند، در کنار اختلاف اقوام و ملل و تحول فرهنگ‌هایی که در تأثیر انسان از موسیقی‌ها نقش مهمی ایفاء می‌کنند، باعث شده تا ارائه تعریفی جامع و مانع در مورد موسیقی با دشواری ویژه‌ای توأم گردد.[5] در عین حال صاحب‌نظران تعاریف مختلفی برای موسیقی ذکر کرده‌اند که برخی از آن‌ها بدین قرارند:

1. موسیقی علم تألیف الحان و ادوار و نغمات می‌باشد.[6]

2. هنری که از تنظیم و ترکیب اصوات به وجود می‌آید.

3. آهنگ دادن به اشعار موزون از راه تقطیع آوازها به نسبت‌های منظم و معلومی که هر آواز آن هنگام قطع شدن، توقیع کامل پدید می‌آورد و آنگاه یک نغمه تشکیل می‌یابد.

4. معرفت احوال الحان.[7]

5. ابوعلی سینا نیز در «الشفاء» ضمن برشمردن احوال نغمه‌ها و اوزان آن‌ها به‌عنوان موضوع علم موسیقی در توضیح موسیقی می‌آورد: «موسیقی یکی از شاخه‌های علم ریاضی است که در آن از احوال نغمه‌هایی از جهت ملایمت و مناخرت آن‌ها بحث می‌شود و نیز در آن از احوال زمان‌هایی که بین نغمه‌ها فرا می‌گیرد بحث می‌شود تا اینکه چگونگی پیدایش لحن دانسته شود؛ لذا در تعریف موسیقی می‌توان گفت که شامل دو فرض است: فن تألیف، که در آن از احوال نغمه‌ها و فن ایفاع، که در آن از احوال زمان‌ها بین نغمه‌ها بحث می‌شود».[8]

با دقت و توجه در تعاریف و توصیفات مذکور مشخص می‌شود آنچه که روح کلی حاکم بر روند جهانی هنر و موسیقی را تشکیل می‌دهد همان چیره شدن بعد و قالب محسوس هنر و موسیقی و بعد تکنیکی آن بر جنبه روحی و معنوی آن است و در واقع بُعد معنوی آن که مربوط به احساسات، عواطف و اندیشه‌های والا یا منحط هنرمند خواهد بود کمتر مورد توجه قرار گرفته است، و این در حالی است که موسیقی با استفاده از تن یا الحان گوناگون در ترکیب با تلفیق شعر و شکل‌بندی‌های ریتمیک و عواملی دیگر، احساس و ذهنیات خالق اثر را بیان می‌دارد.[9]

پیشینه موسیقی

این هنر، از جمله هنرهایی است که بشر از طبیعت فرا گرفته و در واقع نواهای موجود در طبیعت اولین آموزگار انسان در آموختن هنر موسیقی بوده است. انسان‌های اولیه، به‌تدریج و در اثر میل طبیعی به تقلید از صداهایی پرداختند که در طبیعت وجود داشت و شنیده می‌شد. انسان آن دوران با تقلید از صدای حیوانات توانست صدایی را که تا حدی شبیه به صدای آنان بود از حنجره خود خارج کند، که این عمل در حقیقت پایه اولیه آواز محسوب می‌شود.[10] بشر در دوران پارینه‌سنگی (حدود 500000 هزار تا 12000 هزار سال قبل از میلاد) با قرار دادن هماهنگی میان اصواتی که از حنجره خود خارج می‌کرد، و تنظیم ریتم آن‌ها با سرعت و کندی ضربات فعالیت جسمی خود، ترانه و آواز ابتدایی را به وجود آورد و این آوازهای ریتمیک آغازگر موسیقی در تاریخ بشریت شد. پس از آن بشر شاهد دوران میانه‌سنگی (حدود 12000 تا 6000 سال قبل از میلاد) شد که در آن دوران بشر موفق به ساختن برخی سازها با استفاده از تنه درختان و ابزاری نظیر زه کمان و یا شاخ گردید و موسیقی حاصل از این ادوات مختلف را برای رساندن پیام‌های متفاوت استفاده کرد. پاگذاردن انسان به عصر نوسنگی (حدود 6000 تا 3000 سال قبل از میلاد) مصادف با بهره‌گیری از موسیقی برای جلب توجه رب‌النوع‌ها و خدایانی شد که برای عوامل طبیعی مانند باد، باران، خورشید و ... قائل بودند و از این دوره به بعد بود که موسیقی در خدمت ادیان قرار گرفت و آوازهای کلیسایی شکل گرفتند.[11]

موسیقی در مغرب‌زمین، با مسیحیت شکل دیگری به‌خود گرفت و بعد از آن به دوران‌هایی تقسیم شد که عبارت‌اند از:

1. دوران کهن؛ این دوران خود به دو دوره تقسیم می‌شود:

الف) ارس آنتیکا: شامل دعاها، زبورها و نیز موسیقی مردمی این دوران بوده و در واقع غرب در این دوره با نوعی موسیقی تک‌صدایی روبرو بوده است. لازم به ذکر است این دوران تا قرن 12 به طول انجامید.

ب) آرس نوا: اولین حرکت‌های چندصدایی شدن موسیقی در این دوران که تا اواخر قرن 13 ادامه می‌یابد، شکل گرفت.

2. دروان رنسانس؛ از اوایل قرن چهاردهم تا اواخر قرن پانزدهم را دربر می‌گیرد. شایان ذکر است که تقریباً از اوایل این دوران بود که پایه‌های اساسی موسیقی هنری در اروپای کنونی شکل گرفت.

3. دوران باروک؛ از اوایل قرن شانزدهم تا اواسط قرن هجدهم را دربر می‌گیرد.

4. دوران کلاسیک؛ دوران کلاسیک در حقیقت دارای زمان مشخصی برای موسیقی نیست و این اصطلاح در اصل در رابطه با آهنگسازان کلاسیک وین (هایدن، موتسارت و بتهوون) که در قرن 18، موسیقی به ارث رسیده از زمان باروک را توسعه دادند، به کار رفت. پیشتاز و احیاءگر موسیقی کلاسیک که مربوط به اواسط قرن هیجدهم تا اوایل قرن نوزدهم می‌باشد، شخصی به نام «گلوک» بوده است.

5. دوران رومانتیک؛ دوره رومانتیک تحت تأثیر افکار آزادی‌خواهانه انقلاب فرانسه قرار داشت. در این زمان کنسرت که تا آن موقع تقریباً مختص به طبقه خاصی بود، توسط افراد عادی مورد استقبال قرار گرفت و بسط ارکستر نیز در پی بی‌پروایی در بیان خواسته‌های آهنگسازان رومانتیک، به وقوع پیوست. این دوران حدوداً از دهه دوم قرن نوزدهم تا اواخر همان قرن را در خود جای می‌دهد.

6. دوران مدرن؛ این دوران که از اوایل قرن بیستم شروع شد شاهد دگرگونی در فرم موسیقی و تکامل تکنیکیی بود که ابعاد جدیدی در موسیقی را به وجود آورد.[12]

شایان توجه است که در میان کشورهای مغرب‌زمین، یونان و پس از آن روم (ایتالیا) را جزء پیشگامان موسیقی دانسته‌اند، که در هر کدام به ترتیب حدود 800 و 300 سال قبل از میلاد مسیح موسیقی رواج داشته است؛ همچنان که به گفته برخی پژوهشگران نخستین نشانه‌های مشخص رشد و توسعه موسیقی شرق در بین‌النهرین و نزد اقوام سومری، آشوری، بابلی و کلدانی و پس از آن در مصر، هند و چین مشاهده شده است. بنابر برداشت برخی از آثاری که از تمدن ملل قدیم به یادگار مانده است می‌توان گفت که در میان ملل شرق ایران در موسیقی از کشورهای معاصر خود مانند سومر، بابل، مصر و یونان عقب‌تر بوده است و به گفته «هردوت» مورخ یونانی، بعد از حمله اسکندر در زمان سلوکیان و اشکانیان در موسیقی ایرانی تحولی صورت گرفت. مدارکی وجود دارد که در ایران باستان خنیاگری و موسیقی نه‌تنها در میان خواص بلکه عموماً نزد همگان به‌نوعی حضور داشته و ایرانیان باستان برای تعلیم کودکان خود از شعر آوازگونه و با همراهی چنگ استفاده می‌کرده‌اند و علاوه بر آن مداحی، ندبه، مرثیه‌خوانی و جشن و سرور و ترانه‌های عاشقانه و موسیقی عمومی در مراسم جشن‌ها و شکارها به ثبت رسیده است.[13]

البته در مقابل این نظریه نیز برخی از صاحب‌نظران سابقه تاریخی موسیقی ایرانی را به قدیمی‌ترین دوره‌هایی که تاریخ آن در دست است برگردانده و معتقدند این هنر از ایران به سایر ملل شرقی نفوذ کرده و موسیقی ایرانی اصل و اساس موسیقی مشرق‌زمینی بوده است و با توجه به قدمت دو هزارساله موسیقی ایرانی باید گفت که موسیقی ایرانی بر موسیقی غرب نیز مقدم بوده و ملت ایران سال‌ها قبل از ملل جدید اروپایی با این هنر آشنا بوده‌اند.[14] راجع به موسیقی در تمدن اسلامی نیز باید دانست که اعراب پس از حمله به ایران در موسیقی تحت تأثیر هنر ایران و روم قرار گرفتند و موسیقی از ایران راهی عربستان شد.[15]

عناصر موسیقی

عناصر موسیقی عبارت‌اند از:

1. تن (Tone)؛ اساسی‌ترین عنصر موسیقی یکی از انواع پدیده‌های روانی- فیزیکی به نام "صدا" است، که از طریق ارتعاش در فضا از گوش به مغز منتقل می‌شود. این ارتعاشات اگر منظم و خوشایند گوش باشند دارای شخصیت موسیقی هستند، در غیر این صورت اگر نامنظم باشند به آن‌ها صداهای غیرموسیقی یا نویز (Noise) گفته می‌شود.

2. ملودی؛ یکسری تن معنی‌دار، مکمل، برانگیزنده احساس و دارای بافت است که اگر تنها باشد «مونوفونیک» (تک‌صدایی) و اگر توسط ماده هارمونیک فرعی (آکورد) همراهی شود بافت «هوموفونیک» (هم‌صدایی) خوانده می‌شود. هنگامی که دو ملودی یا بیشتر دارای اهمیت کم و بیش یکسان، همزمان به صدا درآیند بافت به دست آمده را «پولی‌فونیک» (چندصدایی) می‌نامند. لازم به توضیح است که ملودی مایه اصلی موسیقی بوده و در تعریف عبارت از اصوات موزون و متوالیی است که شنیده می‌شوند.

3. ریتم؛ ریتم، روح موسیقی و سازمان دهنده آن است که با ضرباهنگ‌ها زمان و فضا را در موسیقی تقسیم می‌کند. ریتم که در واقع می‌توان آن را توالی ضربات آهنگ دانست برای موزون کردن نوای موسیقی به کار می‌رود.

4. ‌هارمونی؛ اثر شنیدن تن‌ها در ترکیب و یا هنر به‌کارگیری ترکیب اصوات انسانی و آلات و ابزار موسیقی است. در ‌هارمونی دستورها و قواعد مدونی وجود دارد که بین اصوات مختلف در یک قطعه چندصدایی توافق برقرار می‌کند.[16]

انواع موسیقی

موسیقی را می‌توان بر اساس ملاک‌های زیر تقسیم‌بندی کرد:

الف) کلام؛ بر این اساس موسیقی به دو دسته باکلام و بی‌کلام تقسیم می‌شود:

1. موسیقی باکلام: مجموعه‌ای است که در آن ساز یا سازها همراه با خواننده یا گروه خوانندگان یک اثر موسیقی را اجرا می‌کنند.

2. موسیقی بی‌کلام: مجموعه‌ای است که به کمک ساز یا گروهی از سازها، ایده و احساس مورد نظر بیان می‌گردد.[17]

ب) منبع؛ از آنجا که نغمه و آهنگ‌های موزون که در مفهوم موسیقی وارد شده است اختصاص به نغمه‌های به‌دست آمده از استعمال آلات موسیقی نداشته، بلکه نغمه‌های انسانی را نیز شامل می‌شود، می‌توان موسیقی را بر اساس منبع و محل تحصیل آن به دو دسته تقسیم کرد:

1) سازی: موسیقی که از آلات موسیقی به دست می‌آید.

2) آوازی: نغمه‌های موزونی که انسان با استفاده از صدای خود تولید می‌کند. البته باید دانست که برخی صوت انسانی را از مقوله موسیقی خارج می‌دانند و این در حالی است که ظاهر متون و تعاریف علمی موسیقی شامل آن می‌شود.[18]

ج) فرم؛ فرم‌های مختلفی از موسیقی وجود دارند که بنا به ضرورت نیازهای اجتماعی در جوامع گوناگون پدید آمده و رشد و توسعه یافته‌اند. معروف‌ترین این فرم‌ها که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرند عبارت‌اند از:

1. موسیقی نظامی: این نوع موسیقی که با کمک ساز‌های پرصدا و قدرتمند اجراء می‌گردد برای تحریک حس میهن‌پرستی، ایجاد احساسات خاص وطن‌خواهی، ایجاد شجاعت، تهور و غرور ملی استفاده می‌شود.

2. موسیقی مذهبی: موسیقی‌های مذهبی عموماً آهنگ‌های سنگین و موقری هستند که در مساجد، کلیساها و عبادتگاه‌ها اجرا می‌شوند. از جمله این موسیقی‌ها، موسیقی کلیسایی یا روحانی است که بیشتر به منظور ایجاد حس دولتی و شفقت و همین‌طور حس نوع‌دوستی، خداجویی و حالات روحانی و معنوی ساخته و اجراء می‌شوند. شایان ذکر است که امروزه موسیقی مذهبی ایرانی نیز از جمله موسیقی‌های مذهبی است که به طور کلی می‌توان آن را به سه بخش تقسیم کرد:

أ‌.انواع موسیقی و سرودهای مذهبی که الهام گرفته از روحیات و خصوصیات مذهبی مردمند

ب‌. موسیقی استفاده شده در تعزیه خوانی، روضه خوانی، نوحه خوانی و عزاداری‌ها

ت‌. انواع تک خوانی بدون ساز که در خواند مناجات نامه‌ها، مرثیه‌های، اجرای اذان و تلاوت قرآن با آهنگی مطبوع و دلنشین صورت می‌گیرد.[19]

3. موسیقی فولکلوریک (محلی): این نوع موسیقی دربرگیرنده قطعات، آهنگ‌ها، آوازها و ترانه‌هایی است که مربوط به مردم یک منطقه و محل خاص که بیشتر در مناطق دور از شهرها زندگی می‌کنند، می‌باشد. مانند موسیقی محلی لری یا کردی.

4. موسیقی پاپ: این نوع موسیقی از نواهای ساده و زودفهمی تشکیل گردیده که دربر دارنده ترانه‌ها و تصنیف‌هایی است که اکثر مردم جامعه به‌سادگی آن را فرا می‌گیرند. موسیقی پاپ معمولاً فاقد ریشه‌ای پابرجا و رابطه‌ای بنیانی با مسائل عمده اجتماعی است و همراه مسائل و حوادث زودگذر و پدیده‌های کم‌عمر جامعه به وجود می‌آید و پس از مدتی که مسأله مورد بحث اعتبار خود را از دست داد، این فرم موسیقی هم موضوعیتش را از دست می‌دهد و فراموش می‌شود.

5. موسیقی کلاسیک: موسیقی کلاسیک اصطلاحاً به موسیقی علمی اروپایی اطلاق می‌گردد که حدوداً شامل آثار آهنگسازان قرون هفدهم و هیجدهم میلادی می‌شود. این نوع موسیقی که در آن عامل زیبایی و تناسب حرف اول را در مقام بیان احساس می‌زند، در مقابل موسیقی رمانتیک، قرار می‌گیرد که پس از موسیقی کلاسیک شکل گرفت.

6. موسیقی مدرن: این نوع موسیقی که حدوداً از اواسط قرن نوزدهم بنیان گذاشته شد فارغ از قوانین مسلم کلاسیک بوده و آهنگساز با آزادی عملی بیشتری به نوشتن موسیقی می‌پردازد.

7. موسیقی الکترونیک: این موسیقی که از پدیده‌های قرن بیستم می‌باشد از ابزارهای مدرن و پیچیده الکترونیکی بهره گرفته و سعی می‌کند تا بیانی افکتیو را در قالب موسیقی نمایان سازد.

8. موسیقی سنتی: این نوع موسیقی ریشه در سنت قومی ملت‌ها و تمدن‌ها با فرهنگ‌های متغیر شده یا پیشرفته شده دارد. به طور کلی موسیقی مدون و کلاسه شده هر ملتی را که شامل خصایص عمومی موسیقی‌های آن ملت باشد را موسیقی سنتی می‌گویند.

موسیقی سنتی هر کشور از نواهای مشخص و معینی تشکیل یافته که با شیوه‌ای خاص اجرا و عرضه می‌گردند. به طور مثال موسیقی سنتی ایرانی مجموعه‌ای بزرگ از آهنگ‌های کوچک است که با ترتیب و نسبتی خاص کنار همدیگر قرار گرفته و کلیتی بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند.

9. موسیقی کامپیوتری: این نوع موسیقی از کامپیوتر در زمینه ساخت موسیقی بهره می‌گیرد.[20]

لازم به ذکر است در کنار این فرم‌های نه‌گانه با فرم‌های دیگری از موسیقی نیز روبرو می‌باشیم که از این میان می‌توان به موسیقی یکنواخت، موسیقی توصیفی، موسیقی دراماتیک، موسیقی باستانی، موسیقی نمایشی، موسیقی الکترواکوستیک، موسیقی تصادفی و موسیق جاز (موسیقی سیاهان آمریکایی) اشاره کرد.[21]

موسیقی نظری (تئوریک)

موسیقی نظری شامل مجموعه قواعد و علائمی است که به وسیله آن‌ها ما قادر به ثبت و نوشتن اصوات شده و از طریق این علایم و زبان خاص می‌توانیم اصوات را نظم داده و با یکدیگر ترکیب و تلفیق نمائیم. به عبارت دیگر، موسیقی نظری علمی است که از قواعد و اصطلاحات موسیقی گفتگو می‌کند. مهم‌ترین فصول مورد بحث در موسیقی نظری که بدان تئوری موسیقی نیز گفته می‌شود عبارت‌اند از:

1. قواعد و علائم نت‌نویسی و نت‌خوانی؛ الفبای موسیقی هفت حرف دارد که به هر یک، نت گفته می‌شود. نت در واقع نماینده یک صدای موسیقی بوده و علامتی است که یک صدای موسیقیایی را از صداهای ناهنجار دیگر متمایز می‌نماید. نت‌های الفبای موسیقی عبارتند از: "دو"، "ر"، "می"، "فا"، "سل"، "لا" و "سی".

2. علم فیزیک صدا و صوت‌شناسی و آکوستیک؛

3. علم هماهنگی هارمونی و ترکیب اصوات؛

4. علم سازشناسی؛ این علم دو بخش را دربر دارد: یکی، شناخت ساختمان و ساختار و چگونگی کارآیی ساز و دیگری، نحوه به‌کارگیری و استفاده از هر ساز. البته علوم متفرقه دیگری مانند آهنگسازی، ارکستراسیون، آواشناسی، کامپوزیشن، تاریخ‌نگاری موسیقی و ... نیز در تئوری موسیقی مطرح می‌باشند.[22]

اتنو موزیکولوژی (Ethnomusicology)

اتنوموزیکولوژی (موسیقی‌شناسی قومی)، علمی است که به بررسی موسیقی اقوام و ملل مختلف پرداخته و موسیقی همه فرهنگ‌ها را در مراحل بدوی و پیشرفته بررسی می‌کند. مباحث اصلی این علم که موضوعاتی از قبیل بررسی مراحل تکامل موسیقی، سیم‌های تنال موسیقی، اساطیر سازها و نحوه نواختن آن‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد، عبارت‌اند از: 1. موسیقی فرهنگ‌های بدوی 2. موسیقی محلی یا بومی 3. موسیقی سنتی.[23]

موسیقی و ارتباطات

موسیقی یکی از اصیل‌ترین ابزارهای ارتباطی انسان خصوصاً در مواردی که برقراری ارتباط به دلیل مرزهای نمادین و اجتماعی با اختلال یا ممانعت روبروست، می‌باشد. در چنین شرایطی، موسیقی قادر است به بیانی برای هویت‌های فردی تبدیل شده و افراد می‌توانند از موسیقی برای رساندن پیام هویتی خود استفاده کنند. انسان‌ها قادراند برای رساندن پیام خود و اثرگذاردن بر مخاطب از موسیقی استفاده کنند، چنان‌که نمونه‌های تاریخی زیادی نیز گواه بر این مدعاست و از جمله آن می‌توان به استفاده سیاهان آمریکایی از موسیقی جاز برای رساندن پیام‌هایی در زمینه مقاومت سیاسی و بازسازی جایگاه اجتماعی خود، اشاره داشت. موسیقی که به دلیل نداشتن واژه یا تصاویر عکس‌مانند درون‌گراترین هنر بوده و در عین حال به لحاظ ایجاد نوعی آگاهی بر خویشاوندی در میان شنوندگان اجتماعی‌ترین هنر نیز به شمار می‌رود، صرفاً نوعی ارتباط عاطفی نبوده بلکه ارتباط فکری یا پنداری را نیز دربر می‌گیرد. لازم به ذکر است که موسیقی علاوه بر آنکه ابزاری برای بیان هویت‌هاست، همزمان هویت‌سازی نیز می‌کند و با به‌کارگیری موسیقی می‌توان همزمان هویت‌های جنسی، جوانی، ملی، مخالف سیاسی و ... را ساخت و منتقل کرد.

"تیادی نورا" در این زمینه معتقد است که عمل کاملاً شخصی گوش دادن به موسیقی بخشی از ساختن ذهنیت فردی است.[24]

مقاله

نویسنده قاسم كرباسيان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

توده Mass

No image

مدل لاسول Lasswell Model

سیبرنتیک Cybernetics

سیبرنتیک Cybernetics

No image

مطالعه موردی Case Study

Powered by TayaCMS