دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوف و حزن

No image
خوف و حزن

مرحله خوف و حزن یکى از مراحل سیر سالکان کوى حق و وظایف آنهاست. خوف گاهى در کنار «خشیت» و گاهى در کنار «رهبت» یاد مى‌شود؛ خشیت و رهبت به هم نزدیک است؛ ولى خوف، از این‌ها فاصله دارد. خشیت انفعال درونى است که از اعتقاد به تأثیر و عظمت موجودى عظیم نشأت بگیرد و رهبت هم مانند خشیت است؛ اما خوف، ترتیب آثار عملى است.

از این رو موحدان هرگز از غیر خدا خشیت ندارند ولى خوف دارند؛ به این معنا که، یک موحد از مار و عقرب مى‌ترسد که مبادا گزیده بشود، ولى خشیتش مخصوص خداست.

اقسام خوف

1- خوف در مقابل حزن: خوف نسبت به آینده و حزن نسبت به گذشته است؛ اگر کسى در گذشته مطلوبى را از دست داده یا نامطلوبى دامن‌گیر او شده باشد، هم اکنون محزون و غمگین است و اگر احتمال بدهد که در آینده، مطلوبى را از دست خواهد داد یا نامطلوبى دامن‌گیرش خواهد شد، هم اکنون خائف و هراسناک است.

2- خوف در مقابل رجاء: این است که انسان از یک طرف، خائف و از طرف دیگر، امیدوار باشد؛ یعنى خوف به گونه‌اى نباشد که زمینه یأس را فراهم کند، بلکه به گونه‌اى باشد که احتمال «عدم زوال مطلوب» یا احتمال «عدم حدوث نامطلوب» در ذهن ظهور کند که در نتیجه زمینه رجاء را هم فراهم آورد. گفته‌اند خوف «سالک الى الله» نباید خوف صرف باشد؛ بلکه باید امیدوار هم باشد.

3- خوف در مقابل امن: این قسم بسیار پسندیده است؛ زیرا شخص خائف، در صدد تدارک گذشته است؛ اما کسى که اهل فکر نیست و قلبش قسى است، خود را در امان مى‌پندارد. قرآن کریم در این مورد مى‌فرماید:

«فلا یأمن مکر الله إلا القوم الخاسرون» (اعراف/99)

«تنها تبهکارانند که خود را در امان و قلعه امن مى‌پندارند.»

منشأ خوف

منشأ خوف و حزن این است که سالکان مى‌بینند در گذشته واجبى را ترک کردند و هم اکنون غمگین هستند، که چرا آن را ترک کردند و نسبت به کیفر ترک واجب نیز هم اکنون خائف هستند، که مبادا در آینده، به عذاب مبتلا شوند؛ یا معصیتى را مرتکب شدند و هم اکنون غمگین هستند که چرا گناه کردند و از کیفر ارتکاب گناه قبلى، می‌ترسند.

انسان سالک، اگر همه واجب‌ها و مستحب‌ها را انجام بدهد و از همه حرام‌ها و مکروه‌ها برحذر باشد، همه کارهاى خود را در برابر نعمت‌هاى الهى ناکافی می‌داند.

خوف و حزن ممدوح و مذموم

خوف و حزن بر دو گونه است:

1- خوف ممدوح

2- خوف مذموم

اندوه و ترس ذاتا بد یا خوب نیست؛ بلکه به لحاظ متعلق، گاهى خوب و گاهى بد است. خوف از خدا، بسیار خوب و خوف از دنیا بسیار بد است. خوف اگر براى مقام رب باشد، ستودنى است؛ چنان‌که خداى سبحان فرشته‌ها را به خوف مى‌ستاید:

«یخافون ربهم من فوقهم و یفعلون ما یؤمرون» (نحل/50)

انها تنها از پروردگارشان که حاکم بر انهاست،می‌ترسند؛ و ان چه را مأموریت دارند انجام می‌دهند.

ترس ملائکه ترس ممدوح است. آنها ترس فقدان مال و اولاد و جاه ندارند، این ترس را اولیاى الهى هم دارا هستند. قرآن کریم در آیه‌ای به عنوان صفتى برجسته، اولیاى الهى را اهل ترس مى‌داند و می‌فرماید:

«أما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى فإن الجنة هى المأوى» (نازعات/40، 41)

«و ان کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد، قطعا بهشت جایگاه اوست.»

در دعاى کمیل آمده است:

«هبنی صبرت على حر نارک فکیف أصبر عن النظر إلى کرامتک»

«خدایا! گرچه بتوانم بر آتش تو صبر کنم، مى‌ترسم که به لقاى تو، راه پیدا نکنم.»

این‌گونه خوف‌ها، خوف‌هاى ظریف وممدوح عقلى است.

ترس امید آفرین

ترس از خدا، ترسى است امیدآفرین. اگر ما این پیام را در درون خود احساس کردیم که هر گونه قهرى از خدا در سایه مهر او تنظیم مى‌شود و همه وعیدهاى الهى با وعده او تدوین مى‌گردد، معلوم مى‌شود خدا همواره به یاد ما بوده و اگر خدا همواره به یاد ماست، ما هم باید بکوشیم که همواره به یاد خدا باشیم.

لطف خدا نخست، شامل حال بنده مى‌گردد و میل و گرایشى در او پیدا مى‌شود، آنگاه او به طرف خدا حرکت مى‌کند.امیرالمؤمنین على (علیه‌السلام) در باب ذکر و یاد حق مى‌فرماید:

«الذکر لیس من مراسم اللسان و لا من مناسم الفکر و لکنه أول من المذکور و ثان من الذاکر»[1]

ذکر گرچه با زبان انجام مى‌گیرد و با فکر آمیخته و از آن نشئت مى‌گیرد؛ ولى حقیقت ذکر از زبان و فکر نیست، اول از مذکور و بعد از ذاکر است. مذکور، خداست که ما به یاد او هستیم ولى اول، او به یاد ماست و لطفش شامل حال ما مى‌شود که در نتیجه آن ما متنبه مى‌شویم و آنگاه به یاد او مى‌افتیم و آنگاه او این یاد ما را گرامى مى‌دارد و به ما پاسخ مى‌دهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

نامه 69 نهج البلاغه : نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز

نامه 69 نهج البلاغه اشاره دارد به "نامه به حارث هَمْدانى در پند و اندرز " .
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
No image

نامه 71 نهج البلاغه : سرزنش از خيانت اقتصادى

نامه 71 نهج البلاغه به موضوع "سرزنش از خيانت اقتصادى" می پردازد.
No image

نامه 72 نهج البلاغه : انسان و مقدّرات الهى

نامه 72 نهج البلاغه موضوع "انسان و مقدّرات الهى" را بررسی می کند.
No image

نامه 73 نهج البلاغه : افشاى سيماى دروغين معاويه

نامه 73 نهج البلاغه موضوع "افشاى سيماى دروغين معاويه" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

نامه 45 نهج البلاغه : نامه به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره

نامه 45 نهج البلاغه "به عثمان ابن حنيف انصارىّ حاکم بصره" می باشد.
No image

نامه 48 نهج البلاغه : اندرز دادن دشمن

موضوع نامه 48 نهج البلاغه درباره "اندرز دادن دشمن" است.
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
Powered by TayaCMS