نویسنده: معصومه عبادی صائنی
چکیده
نویسنده مقاله «نگاهی به مقاله خدمت ناخواسته ولایت فقیه به سکولاریسم» ادعایی کلی را دنبال میکند مبنی بر اینکه شیعیان از افزودن اصل امامت به اصول دین، در صدد بودند که وجوهات شرعی را از مردم گرفته و به این وسیله نفوذ و اقتدار خود را بر حکومتها حاکم نمایند. وی در ضمنِ این ادعا در اصل پیدایش مذهب تشیع و اصول اختصاصی ایشان تشکیک میکند و تشیع را در تضاد با اسلام و همچنین سران شیعه را افرادی خشونتطلب، قدرتمدار و دنیادوست معرفی مینماید. در نوشتار پیش رو ضمن واژه شناسی شیعه، تاریخ تشیع بررسی شده و پیرامون دو مساله امامت و ولایت فقیه مطالب بیان خواهد شد.
مقدمه
حقیقت تشیع و مبدأ پیدایش آن همواره از سوی دشمنان، مورد هجمه بوده است و این دشمنی، قدمتی بس طولانی دارد. از همان زمان پیامبر(ص) کینهتوزیها نسبت به امام علی(ع) شروع شد و در سقیفه به اوج خود رسید. دشمنان که هرگز توان مقابله با منطق قوی شیعه را نداشتند سعی کردند با وارد ساختن اتهاماتی بیاساس به این مذهب به شکلهای گوناگون، اذهان دیگران را نسبت به آن مشوش کنند. دشمنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران - که نمونه یک حکومت دینی است - دچار ترس و وحشت مضاعف شدند؛ چرا که از آن پس شاهد اوج قیامهایی ضد استکباری بودند. پس بر شدت حملات خود به تشیع (که ایران نماد اصلی آن است) افزودند و نمونه این تلاش نافرجام مقاله مورد نظر است.
بطور کلی میتوان محورهای مقاله مزبور را در موارد ذیل خلاصه نمود:
1.تشیع مذهبی نو ظهور در اسلام و مخالف با آن است؛
2. شیعیان از افزودن اصل امامت به اصول دین، در صدد بودند که وجوهات شرعی را از مردم گرفته و به این وسیله نفوذ و اقتدار خود را بر حکومتها حاکم نمایند؛
3. آخوندها طایفهای بیکاره، خودخواه، بیثمر و قدرتطلب هستند؛
4. شیعه همه مسلمانان دیگر را کافر و ریختن خونشان را در بسیاری از موارد واجب شمرده است که نمونه آن حکومت شیعی اثنا عشری صفوی است؛
5.گرفتن خمس و زکات در زمان کنونی هیچ وجه شرعی ندارد.
در ادامه به نقد و بررسی سه محور نخستین خواهیم پرداخت.
مفهومشناسی شیعه
واژه شیعه در لغت به دو معنا به کار رفته است:
الف) مشایعت؛ یعنی پیروی نمودن، یاری نمودن، ولایت کسی را داشتن.[1]
ب) جماعتی که بر امری اجتماع کنند.[2]
شیعه در اصطلاح مورخان و محققان، اینگونه معرفی شده است: «به کسانی که فقط از علی(ع) پیروی نموده و امامت و خلافت او را به سبب نص و وصیت پذیرفتهاند، شیعه اطلاق میشود»؛[3] برخی دیگر نیز گفتهاند: «به علی و اولاد او شیعه اطلاق میشود».[4] همچنین در تعریف شیعه و تشیع گفته شده است: «ایمان به وجود نص از جانب پیامبر(ص) بر امامت امام علی(ع) و خلافت او، بی آنکه در حق او یا فرزندانش غلو شده باشد».[5]
پیدایش تشیع
در مورد پیدایش تاریخی شیعه و ظهور آن نظرات گوناگونی از سوی مورخین ارائه شده است؛ اما شیعیان تاکید دارند که بذر اولیه تشیع را خداوند در قرآن کریم نشاند و پیامبر اکرم(ص) آن را به ثمر رساند تا آنجا که حتی در زمان پیامبر هم عدهای به این عنوان مشهور بودند از جمله: سلمان فارسی، ابوذر غفاری و... .[6] شیعیان باور خود را با مراجعه به آیات قرآنی همراه با روایات نبوی به اثبات رساندهاند[7] و با تمسک به همین ادله نقلی در کنار براهین عقلی به این باور گراییدند که تشیع ادامه نهال نوپای اسلام است و نباید آن را جدای از آن دید. در روایتی از جابر (صحابی مشهور پیامبر) آمده است که نزد پیامبر(ص) بودیم که علی(ع) از دور نمایان شد. در این هنگام پیامبر(ص) فرمود:
«سوگند به کسی که جانم به دست اوست؛ این شخص و شیعیانش در قیامت رستگار خواهند بود.»[8]
همچنین پیامبر(ص) مصداق آیه «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أُوْلَئکَ هُمْ خَیرُْ الْبرَِیةِ»[9] را امام علی(ع) و شیعیانش معرفی میکند.[10]
نیز "ام سلمه" همسر باوفای رسول الله(ص) در حدیثی از پیامبر نقل میکند که فرمود : «پیروان علی تنها کسانیاند که در روز قیامت اهل نجاتند.»[11]
اصول و فروع دین
دین اسلام از دو بخش کلی اصول و فروع تشکیل شده است. «اصول دین» شامل مجموعه عقاید و باورهای اعتقادی که حکم پایه و اساس حقانیت اسلام را دارد میباشد و «فروع دین» مجموعه قوانین و احکامی که هر مسلمان بایست طبق آن رفتار نماید را شامل میشود.
ادیان آسمانی و توحیدی دارای سه اصل مشترک «توحید، نبوت و معاد» هستند؛ ولی میتوان عقاید دیگری را - که از تحلیل آن سه اصل کلی به دست میآیند و در واقع از توابع آنها میباشند - جزو اصول دین به شمار آورد؛ مثلا عدل که یکی از لوازم توحید است را، اصلی مستقل به حساب آورد و یا امامت که یکی از توابع نبوت است را یک اصل مستقل دانست.[12] اگر شیعه اصل عدل و امامت را به عنوان اصلی مستقل بیان نموده است به دلیل اهمیت اساسی آنها در مجموعه باورها بوده است. مرحوم مظفر در کتاب عقاید امامیه چنین میگوید: «ما معتقدیم که امامت اصلی از اصول دین است و ایمان جز با آن تمام نمیشود و تقلید در آن صحیح نیست و واجب است که انسان شخصاً درباره آن تحقیق کند همچون توحید و نبوت».[13] این ادعا ریشه در آیات قرآنی و روایات نبوی دارد؛ آیاتی که ولایتپذیری امام علی(ع) را در صدر آموزههای دینی قرار داده، اتمام وظیفه نبوت را بدون آن نفی میکنند:
«اى پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است[از اعلام ولایت علی(ع)]، کاملا (به مردم) برسان و اگر نکنى، رسالت او را انجام ندادهاى.»[14]
و روایاتی که ولایتپذیری امام علی(ع) را در کنار ولایتپذیری یامبر(ص) قرار داده است:
«هر کس که من مولای اویم پس علی مولای اوست.خدایا هر که با او دوستی کند دوستش بدار و هر که با او دشمنی کند دشمنش باش.»[15]
در کنار آیات و روایاتی که به اثبات اصل امامت و معرفی امامان پرداختهاند تحلیل عقلی نیز اصل ضرورت ولایت و امامت پس از نبی مکرم اسلام را بیان مینماید. دین مقدس اسلام، دین همگانی، جاویدان و جهان شمول است و پیامبر اسلام خاتم انبیاست. ختم نبوت زمانی با بعثت انبیا سازگار است که پاسخگوی تمامی نیازهای بشر باشد. با توجه به دوره کوتاه بعثت پیامبر و مشکلات فراوانی که در این مدت پیش پای رسول الله(ص) بود تمامی احکام و قوانین اسلام بیان نشد و طبعا نصب جانشینی شایسته که به جز وحی، دارای دیگر ویژگیهای یک رهبر آسمانی است لازم مینمود. انسانی قوی، عالم و به دور از گناه و اشتباه تا بتواند حقایق دین را با تمام ابعاد و دقایقش بیان کند.
ناگفته نماند که اهمیت دادن به امامت، اختصاص به شیعیان ندارد. از میان اهل سنت، فرقه اشاعره و برخی از معتزله، امامت را جزء فروع دین میدانند و برخی از معتزله همچون "قاضی عبد الجبار"[16] و "ابن ابی الحدید"[17] نیز، اصول دین را پنج قسم میدانند و امامت را جزء اصول دین مطرح میکنند.
ولایت فقیه در نگاه شیعه
شیعه همانگونه که باور به امامت را با تمسک به ادله عقلی و نقلی در طول نبوت میداند ولایت فقیه را نیز ادامه ولایت ائمه معصوم(ع) دانسته، همهی ادلهای که دربارهی نبوت و امامت عامه در مباحث کلامی اقامه شده است را در زمان غیبت امام معصوم(ص) و یا عدم دسترسی به او، شامل ولایت فقیه میشمرد.
برهان عقلی بر ولایت فقیه در واقع در طول برهان عقلی بر ضرورت وجود امام و نظام امامت پس از نبی اکرم است. همانطور که در بحث امامت اشاره شد امت اسلامی پس از رسول خدا(ص) نمیتواند به حال خود رها شده باشد و همین امر ایجاب میکند که امت اسلامی در عصر غیبت امام معصوم و یا عدم دسترسی به او، احکام و معارف دینی خود را از متخصص دین که مورد تایید امام معصوم باشد دریافت نماید.[18] حتی در زمان حضور ائمه به علت پراکندگی شیعیان، امامان معصوم(ع) افرادی را برای تدبیر امور دینی و تعاملات اجتماعی مردم منصوب میکردند تا امور شیعیان مختل نماند؛ با این حال آیا امکان دارد که در عصر غیبت این مهم، مهمل گذاشته شود؟[19]
در حدیثی از عمربنحنظله چنین آمده است که از امام صادق(ع) درباره دو نفر از دوستانمان (یعنى شیعه) که نزاعى در مورد قرض یا میراث بینشان بود و براى رسیدگى به قضات (حکومت طاغوت) مراجعه کرده بودند، سؤال کردم که آیا چنین کارى رواست یا خیر؟ امام فرمود:
«هر که در مورد دعاوى حق یا ناحق، به ایشان [حکومت طاغوتی] مراجعه کند، در حقیقت به طاغوت (یعنى حکومت نامشروع و ناروا) مراجعه کرده است؛ و هر چه را که به حکم آنها بگیرد در حقیقت بهطور حرام مىگیرد؛ گرچه آنچه را که دریافت مىکند حق ثابت او باشد؛ زیرا که آن را با رأى طاغوت گرفته است در حالی که خدا دستور داده نسبت به آن کافر شود [یعنی طاغوت را نپذیرد].»
پرسیدم چه باید بکنند؟ امام فرمود:
«باید نگاه کنند ببینند از شما [شیعیان] چه کسى است که حدیث ما را روایت کرده و در حلال و حرام ما مطالعه نموده و صاحب نظر شده و احکام و قوانین ما را شناخته است. بایستى او را به عنوان قاضى و داور بپذیرند؛ زیرا من او را حاکم بر شما قرار دادهام.»[20]
و در حدیثی دیگر چنین آمده است:
«در هر واقعهای که برای شما پیش آید، به راویان احادیث مراجعه کنید؛ بدرستی که آنها حجت من بر شما و من حجت خدا بر ایشان هستم.»[21]
در نتیجه باور شیعیان به ولایت فقیه ناشی از باور آنها به امامت و باور آنها به امامت ریشه در باورشان به اسلام دارد. ناگفته نماند که ولی فقیه خصوصیاتی دارد که در روایات به آنها اشاره شده است. به عنوان مثال: امام حسن عسگری(ع) در حدیثی میفرماید:
«از میان فقها کسی که دارای صیانت نفس، حافظ دین، مخالف هوای نفس و مطیع اوامر شرع باشد، اطاعت و تقلید کنید.»[22]
به این ترتیب زعامت شیعیان در زمان عدم حضور امام معصوم به عهده فقهای عادل و پرهیزگار است نه انسانهای ظالم و قدرتمدار و دنیاپرست. این سخن نویسنده که آخوندها طایفهای بیکاره و بیثمر هستند علاوه بر صرف ادعا بودن، حاکی از عدم شناخت وی از حوزه و حوزویان (یا انکار غرضمندانه آن) است. امروزه روحانیون در مجامع دانشگاهی کرسیهای بسیاری را در زمینه علوم انسانی به خود اختصاص دادهاند. همچنین پایاننامههای بسیاری را در موضوعات مختلف ارائه دادهاند که بخشی از آنها در پایگاه اطلاعرسانی حوزه به ثبت رسیده است. حوزههای علمیه در طول قرنها فعالیت خود، هزاران فیلسوف، فقیه، متکلم، ادیب، مفسر، ریاضیدان، منجم، اصولی و ... به جهان دانش ارائه داده است. حوزویان امروزه پاسخگوی نیازهای مختلف عقیدتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... در سطح جوامع دینمدار هستند و تاثیر شگرفی در علوم داشتهاند.
نتیجهگیری
شیعه اثنیعشری هرگز یک فرقهی انحرافی نبوده است؛ بلکه همزمان با رسالت پیامبر(ص) تشکیل شده و در طول نبوت پیامبر بوده است. خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده و پیامبر(ص) هم بر آن تصریح نموده است. ولایت فقیه در دوران غیبت عهدهدار اداره جامعه مسلمین است؛ ولی با نصب عام؛ یعنی به حکم امام معصوم و با صفات لازم برای تصدی این مقام همچون عدالتمداری و زهد و پرهیزگاری.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- 1. ابن ابی الحدید، عزالدین ابو حامد؛ شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1337ق.
- 2.ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو؛ تفسیر ابن کثیر، بیروت، 1419ق.
- 3.ابن منظور؛ لسان العرب، بیروت، دار احیاء التراث العربیه، 1995م.
- 4. الاسد آبادی، قاضی عبدالحسن عبد الجبار؛ المغنی فی ابواب التوحید و عدل، بحث فی الامامه، مصر، بینا، بی تا.
- 5. بحرانی، سیدهاشم و خسرو شاهی، سیدباقر؛ غایه المرام و حجه الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، تحقیق: سید رضا صدر، نشر دانش حوزه، بی جا، 1385ش.
- 6. بروجردی، سید محمدحسین؛ البدر الزاهر فی صلاه الجمعه و المسافر، تقریر: حسینعلی منتظری، قم، 1367.
- 7. الجوهری، اسماعیل بن الحمار؛ الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، تحقیق: احمد عبد الغفور عطار، بیروت، دار للملایین، 1987م.
- 8.الحر العاملی، محمد حسین؛ وسایل الشیعه، بیروت، بیتا.
- 9. حسینی فیروز آبادی، سید مرتضی؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته، نشر فیروز آبادی، بی جا، 1387ش.
- 10.رضوانی، علی اصغر؛ دفاع از تشیع و پاسخ به شبهات، قم، مسجد مقدس جمکران؛ 1385ش.
- 11.سیوطی، جلال الدین؛ الدر المنثور فی تفسیر الماثور، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی، 1404ق.
- 12.شهرستانی، ابوالفتح محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل، تخریج محمد بن فتح الله بدران، الشریف الرضی، قم، 1367ش.
- 13.طباطبایی، محمدحسین؛ شیعه در اسلام، قم، دار التفسیر، 1379ش.
- 14.طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تحقیق: محمد جواد بلاغى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372 ش.
- 15.طبری، ابوجعفر محمد بن جریر؛ جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، 1412ق.
- 16.عبدالرحمان بن خلدون؛ مقدمه ابنخلدون، مترجم: محمد پروین گنابادی، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، 1362ش.
- 17.کلینی، محمدبن یعقوب؛ اصول کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
- 18.محمدی ری شهری؛ فلسفه امامت و رهبری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1364ش.
- 19.مصباح یزدی، محمدتقی؛ آموزش عقاید دوره کامل سه جلدی؛ تهران، چاپ و نشر بینالملل سازمان تبلیغات، چاپ 5، 1380ش.
- 20.مکارم شیرازی، ناصر [و همکاران]؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
- 21.واعظی، احمد؛ حکومت دینی، تاملی در اندیشهی سیاسی اسلام، قم، مرصاد، 1378ش.
مطلب مرتبط :