دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوار شمردن و سرزنش دیگران در سیره و کلام نبوی(ص)

No image
خوار شمردن و سرزنش دیگران در سیره و کلام نبوی(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، خوار شمردن، تحقير، ملامت، سرزنش كردن

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

خداوند میان مسلمانان اخوت برقرار کرده و برای استقرار و دوام آن به اموری فرمان داده و از آن‌چه که این رابطه را تباه می‌نماید، نهی کرده است؛ از جمله چیزهایی که این پیوند را سست و گسسته می‌سازد، تحقیر و خوار شمردن دیگران است.

خوار شمردن دیگران در سیره و کلام نبی خاتم(ص)

در سیره رسول خدا(ص) تعامل و برخورد با مردم بر مبنای عزت و کرامت صورتمی‌گرفت و کرامت‌مداری‌شان در زندگی تا بدان پایه بود که آن حضرت(ص) از هر صورت و سیرتی که نمادی از زیر پا گذاشتن کرامت و حرمت مردمان و تحقیر شخصیت ارجمند انسانها در آن وجود داشت، برائت می‌جست و آن را رسماً زیر پا می‌گذاشت. نقل شده ایشان در طول ایام حیاتشان اجازه دست‌بوسی و پابوسی به کسی ندادند[1] و هیچ‌گاه مردم را هر چند بی‌بضاعت و تنگدست، با دیده حقارت ننگریست؛ دعوت بندگان را می‌پذیرفت.[2] دعوتی که غذای سفره‌اش گاه به نانی جوین و دنبه‌ای بوناک شده خلاصه شده بود؛[3] اما هرگز کسی را بخاطر آن‌چه که از او دعوت به عمل آورده بود، تحقیر نکرد؛[4] برای احترام به اصحاب، آنان را به کنیه صدا می‌زد و آنان را به نامی می‌خواند که بیشتر دوست می‌داشتند.[5] ایشان(ص) اسامی و کنیه‌های حقارت‌آور و نامناسب مسلمانان را تغییر می‌دادند[6] و برای کسانی که کنیه نداشتند، کنیه قرار می‌دادند؛ مردم نیز به همان کنیه صدایشان می‌زدند؛ حضرت(ص) برای زنان و کودکان نیز کنیه قرار می‌دادند.[7] ایشان در طول ایام حیاتشان هرگز مسلمانی را نفرین نکرد[8] و به کسی ناسزا نگفت و دشنام نداد[9] و خدمتکار یا همسری را نزد.[10]

در محضر رسول خدا(ص) کسی حقیر شمرده نمی‌شد و در مجلسش آبروی کسی ریخته نمی‌شد[11] و مسکینی به خاطر تهیدستی و یا بیماری‌اش کوچک شمرده نمی‌شد؛[12] هر آنچه را که خدا حقیر می‌دانست، او نیز حقیر می‌شمرد.[13] می‌فرمود: «هر کس مرد یا زن مؤمنی را به سبب تهیدستی یا کم‌بضاعتی خوار و حقیر شمارد خداوند متعال در روز قیامت او را انگشت‌نمای مردم ساخته، رسوایش می‌کند.»[14] ایشان(ص) مسلمانان را نیز از تحقیر مردم برحذر داشته می‌فرمود: «مبادا فردی از مسلمانان را کوچک بشمارید و تحقیر کنید، چرا که کوچک آنان نیز نزد خداوند بزرگ است.»[15] هم‌چنین می‌فرمود: «برای مرد همین شر بس که برادر مسلمان خویش را تحقیر کند.»[16] ایشان بزرگترین گردن‌فرازی و تکبر را خوار شمردن مخلوق می‌دانستند و می‌فرمودند: «ان اعظم الکبر غمص الخلق و سفه الخلق.»[17]

سرزنش دیگران

از زشت‌ترین اوصاف و حالاتی که نفس آدمی، می‌تواند بدان مبتلا ‌گردد خصلت زشت سرزنش و نکوهش دیگران به سبب گرفتاری و مصیبت وارده به آنان است. در سیره رسول خدا(ص) سرزنش و نکوهش مذمومی از سوی ایشان گزارش نشده است؛ نقل شده ایشان نسبت به مردم از سه چیز به شدت پرهیز داشتند: «کسی را نکوهش و سرزنش نمی‌فرمود و لغزش‌های کسی را جستجو نمی‌نمود و عیب کسی را پی نمی‌گرفت.»[18] هیچ‌گاه کسی را در حضور آن حضرت(ص) سرزنش نکردند جز آن‌که می‌فرمود: «رهایش کنید و به او کاری نداشته باشید»[19] انس بن مالک نقل کرد:

«ده سال خدمتگزاری رسول خدا(ص) را کردم، در این مدت هرگز دشنامم نداد تنبیه‌ام نکرد، سرزنشم ننمود و برایم چهره درهم نکشید و در کاری که مرا فرمان داده بود و من کوتاهی کرده بودم، مؤاخذه‌ام نکرد؛ زمانی که یکی از اهل خانه وی، مرا به سبب کاری مورد مؤاخذه قرار می‌داد آن حضرت(ص) می‌فرمود: رهایش کن که اگر شدنی بود، انجام گرفته بود.» [20]

ایشان مسلمانان را نیز از سرزنش و ملامت دیگران برحذر داشته فرمودند: «هر کس مؤمنی را به چیزی(به خاطر گناهی) ملامت کند نمیرد تا آن‌که خودش مرتکب آن کار شود.»[21]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS