دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دین شناسی و عقل وسطایی

به گواه تاریخ، دین شناسی و دین باوری از آغاز حیات تفکر بشری شکوفا بوده و بشر در چگونه زیستن خود در صدد کشف قوانین طبیعت و شناخت اسرار آفرینش و آفریدگار هستی برآمده است و محصول این کاوش را بعدها دین شناسی و طبیعت شناسی نامید.
دین شناسی و عقل وسطایی
دین شناسی و عقل وسطایی

به گواه تاریخ، دین شناسی و دین باوری از آغاز حیات تفکر بشری شکوفا بوده و بشر در چگونه زیستن خود در صدد کشف قوانین طبیعت و شناخت اسرار آفرینش و آفریدگار هستی برآمده است و محصول این کاوش را بعدها دین شناسی و طبیعت شناسی نامید. مباحث دینی، هزاران سال پیش از ظهور تمدن یونان در مصر و بین النهرین وجود داشت. ‌

اندیشه دینی غرب را به طور کلی در سه مقطع تاریخی پیش از قرون وسطا، عصر رنسانس و دوران جدید می‌توان جست: در دوران پیش از قرون وسطا کم تر به مسئله انتظار بشر از دین و قلمرو دین پرداخته شده است. به طور کلی تفکر فلسفی در مسائل دینی در طلیعه قرن هفتم پیش از میلاد در«ایونیا» که مستعمره یونان در آسیای صغیر بود، آغاز شد. تفکر نخستین یونان باستان، برداشت از اصل غایی نهفته در هر چیز را در آثار آناکسیماندر(متولد610ق.م) یافت که به وجود نامتناهی یا بیکرانه محیط بر همه چیز و زمینه الوهی همه هستی قائل بود.

افلاطون(متولد428ق.م) و ارسطو(متولد384ق.م) در عین آنکه منتقدان دین عامه و افسانه‌های شاعران درباره خدایان بودند، با اصالت ماده بعضی از متفکران باستان یونان و شکاکیت سوفسطاییان مخالفت ورزیده، اعتقاد به الوهیت و دین راستین را تبلیغ، و نیاز بشر به دین را در عرصه سیاست و اخلاق تثبیت کردند.

انجمن‌های شبه دینی مانند انجمن فیثاغورث با تاکید بر روش‌های گوناگون تامل، مراقبه، و وارستگی برای نیل به سعادت آغاز شد. رواقیگری نیز باپذیرش پلورالیزم دینی و اینکه فراوانی نام‌های مربوط به الوهیت، بیانگر جنبه‌ها و صفات گوناگون موجود الوهی است و همه ادیان با عبارت‌ها و تعبیر‌های مختلف از معنای واحد سخن می‌گویند، نوع دیگری از دین پژوهی را مطرح ساختند. این گروه، از روش‌های کنایی و تاویلی، فراوان بهره می‌بردند.

با این مقدمه روشن می‌شود که مسئله انتظار بشر از دین در آن دوره تاریخی چندان مطرح نبوده است.‌

انتظار بشر از دین در قرون وسطا ‌

قصه دین پژوهی در دوران قرون وسطا تغییر عمیقی یافت و کیهان شناسی، طبیعت شناسی و دین شناسی در این دوران از نظام هیئت بطلمیوس، فلسفه ارسطویی، افلاطونی و نو افلاطونی تاثیر فراوان پذیرفت. مسیحیان با روش‌های برون متونی دینی، یعنی تعقل و شهود، انتظارات گسترده ای از دین مسیحیت را می‌طلبیدند و حاکمیت دین را بر تمام شئون فردی و اجتماعی پذیرا بودند. آنها با گره زدن و همبستر کردن فلسفه و الهیات و سازگاری عقل و وحی، گستره وسیعی را برای دین ادعا کردند و گاه با توسعه بخشی به وحی، به تفسیر حداکثری از دین روی آوردند. ژیلسون(1884-1979) فیلسوف فرانسوی در این باره می‌گوید: «گروهی از متالهان مسیحی، وحی را جانشین همه معارف بشری، اعم از علوم تجربی، اخلاقی و مابعدالطبیعه می‌دانستند و بر آن باور بودند که خداوند با ما سخن گفته است و آنچه برای رسیدن به رستگاری لازم است، در کتاب مقدس آورده است؛ به همین دلیل باید صرفا شریعت را آموخت و حاجت به چیز دیگری از جمله فلسفه نیست».

زندگینامه مسیح و آموزه‌های او در مجموعه کتاب‌هایی آورده شده است که به شکل رسمی، عهد جدید نامیده و به صورت مکمل تورات و عهد عتیق نزد مسیحیان مطرخ می‌شود. عهد جدید شامل بیست و هفت نوشته و رساله و به ترتیب‌، شامل اناجیل چهارگانه یعنی متی، قرمس، لوقا، و یوحنا است. کتاب اعمال رسولان و رساله‌های پولس که در واقع 14 نامه و موعظه است: رساله یعقوب، دو رساله از پطرس، سه رساله از یوحنّا، رساله یهودا و سرانجام، رساله مکاشفه یوحنّا.‌

مردم در آغاز مسیحیت پیام مسیح را از این منظر نگریستند که مدعی رهایی انسان از فنا و مرگ است و هیچ گاه به صورت نظام نظری انتزاعی به سبک نظامهای فلسفی یونانی در نمی‌آید و در پذیرش آغازین این دین از سوی یهودی‌ها و غیر یهودی‌ها، سخن از تقابل عقل و وحی و جدا انگاری قلمرو دین از قلمرو عقل مطرح نبود. مهمترین آبی مسیحی در این دوران عبارتند از آیستئیدس، یوستنیوس، آتناگورس، تئوفیل، هیپولیت، مینوسیوس، فلیکس و ترتولیانوس که همگی نه به تقابل عقل و دین معتقد بودند و نه انتظارات بشر از دین و عقل را تفکیک کردند. آنها بیش از هر چیز به رهایی انسان می‌اندیشیدند.‌

ژیلسون در این‌باره می‌نویسد: «مسیحیت هیچ گاه به عنوان یک دین، نیازمند فلسفه نبوده است. بعضی از آبای اولیه کلیسا که به فلسفه علاقه خاصی نشان داده‌اند، در واقع هیچ گاه نخواسته‌اند آن را جایگزین دین کنند؛ بلکه گاهی برای مقابله با مخالفان و گاهی برای تعمّق بیشتر در ایمان خود آنرا لازم دانسته‌اند».

تقابل و تفکیک این دو مفوله از زمانی ظهور یافت که مسیحیت با فلسفه یونان مواجه شد و محصول بشر با مخلوق خدابه تقابل افتاد؛ آن گاه وحی عیسوی به صورت واقعیت فوق عقلانی و رابطه کششی با انسان معرفی شد. در عصر سنت آگوستین و پیش از آن، رابطه عقل و وحی این بود که وحی، واقع می‌شود و از عقل، ایمان می‌طلبد. عقل در این تفکر، هرگز به معنای امروزی، مستقل نیست؛ البته اصول و قواعدی در طبیعت نهاده شده است؛ ولی محصول خود انسان نیست، و عقل و اصول و قواعد آن، مخلوق خداوند است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب هویت دینی و آموزه های چالش  برانگیز معاصر

کتاب هویت دینی و آموزه های چالش برانگیز معاصر

این کتاب به مفهوم شناسی هویت و هویت دینی می پردازد و راهکارهای بیان شده با چگونگی اجرای رسالت مهم نظام تعلیم و تربیت در حوزه پرورش و تقویت روندهای هویت‌پذیری دینی جوانان هماهنگ هستند.

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS