دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

صراط

No image
صراط

كلمات كليدي : صراط، گذرگاه

نویسنده : محسن فتاحي اردكاني

صراط در لغت از ریشه صراط به معنای طریق و راه است[1] صاحب مجمع البحرین نیز صراط را به معنی راه گرفته است او در این باره می‌گوید: صراط مستقیم همان دین حق است و دین صراط و راه نامیده شده چون هر کس آن را بپیماید به بهشت رهنمون می‌شود همانگونه که هر کس راه و صراط را بپیماید به مقصد می‌رسد.[2]

یکی از بحث‌های دیرینه در بین مفسرین و متکلمان اسلامی بحث صراط است که روایات فراوانی دلالت دارد بر اینکه در قیامت صراط و گذرگاه و پلی است که همه اهل محشر چه مومن و چه کافر باید از آن عبور کنند در قرآن نیز مفسرین آیات سوره مریم را ناظر به صراط در روز قیامت می‌دانند خداوند در قرآن می‌فرماید:

« فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیَاطِینَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِیًّا...وَإِن مِّنکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا کَانَ عَلَى رَبِّکَ حَتْمًا مَّقْضِیًّا » (مریم/ 68-71)

«قسم به خدای تو که همانا آنان را با شیاطین در قیامت محشور می‌گردانیم سپس همه را در دور جهنم در حالیکه به زانو در آمده‌اند جمع می‌کنیم... و هیچ کس از شما باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود و این حکم قطعی پروردگار توست.»

البته در اینکه مقصود از کلمه درود در آیه چیست مفسران دو نظر دارند:

1. اینکه مقصود از ورود به دوزخ اشراف و نزدیک شدن به آن است نه داخل شدن به آن

2. اینکه ورود در آیه به معنای دخول است به معنا اینکه همه اهل محشر داخل دوزخ می‌شوند جمعی نجات پیدا کرده و عدهّ‌ای در آن رها می‌شوند اما به هر حال برای یک فرد مسلمان چاره‌ای جز اعتقاد به وجود صراط در قیامت نیست و اینکه صراط راهی است که مؤمن را به سوی بهشت و کافر را به سوی جهنم می‌کشاند.[3]

علاّمه حلی در این باره می‌گوید: صراط و میزان از جمله اموری است که واقع شدن آنها امکان دارد و آیات و روایاتی هم دلالت بر این مطلب می‌کند و لذا تصدیق و قبول کردن آنها واجب است.[4]

اما اینکه مقصود از صراط و طریق یاد شده که بر متن دوزخ نصب می‌شود و همه اهل محشر باید از آن عبور کنند چیست در اینجا دو احتمال وجود دارد:

1- مقصود معنی ظاهری آن است یعنی پل یا راهی نظیر آنچه در دنیا می‌باشد در سرای دیگر بر جهنم نصب می‌شود.

2- مقصود این است که صراط اخروی تجسم و تبلور همان صراط دنیوی است و صراط مستقیم در دنیا که پرهیزگاران برگزیده‌اند تجسّم و تجلی اخروی آن این است که آنان را به بهشت می‌رساند و از طرفی راههای باطل که ستمکاران در این دنیا پیموده‌اند در سرای دیگر تجسم و تبلور اخروی یافته و آنان را داخل دوزخ می‌نماید.

گروهی که بیشتر به ظواهر اعتماد می‌نمایند نظریه نخست را پذیرفته‌اند و گروه دوم که با استفاده از قراین و شواهد نقلی و علی از مرز ظواهر گذشته و به باطن این گونه تعابیر نیز نظر می‌نمایند نظریه دوم را برگزیده‌اند.

اگر چه داوری در این قبیل مطالب کار دشواری است ولی آنچه از مجموع روایات و تعبیرات معصومان در زمینه صراط و راه وصول به دوزخ و بهشت به دست می‌دهد همان نظریه دوم است و در اینجا خطبه‌ای از امیرالمومنین نقل می‌نماییم که مؤید نظریه دوم است امام درباره تقوا و فرجام پرهیزگاری و نیز برگزیدن راه خطا و منحرف از مسیر تقوا چنین می‌فرماید:

« ألا وانّ الخطایا خَیْلٌ ثُمُلٌ حُمِل علیها أهُلها وخُلِعَت لُجُمُها فَتَقَّحَمَتْ بهم فی النّارِ ألا وَانّ التّقوی مَطایا ذُلُلٌ حُمِلَ أهْلُها وأعْطُوا أزِمَّتَها فَأوَرَدَتْهُمُ الجّنة »

«آگاه باشید همانا گناهان چون مرکب‌های بدرفتارند که سواران خود را عنان رها شده در آتش دوزخ می‌اندازند اما تقوا چونان مرکب‌های فرمانبرداری هستند که سواران خود را عنان بر دست دارد بهشت جاویدان می‌کنند»[5]

از این روایت به خوبی استفاده می‌شود که راه بهشت و دوزخ در حقیقت از هم اکنون در این دنیا شروع می‌شود و در نهایت به بهشت و دوزخ منتهی می‌گردد و نه چنین است که در قیامت راه دیگری ورای آن بر جهنم نصب می‌گردد و اهل محشر مکلف به عبور از آن می‌شوند بلکه آن کس که در همین دنیا صراط مستقیم تقوا را برگزیده در سرای دیگر و با تجسم اخروی او را وارد بهشت می‌نماید و آن کس که راه نافرمانی را برگزیده و از طریق وسطی که کتاب و سنّت ترسیم‌گر آن است به ؟؟یمین و شمال منحرف گردد در جهان دیگر تجسم اخروی آن همان سقوط در درکات دوزخ خواهد بود و در عین حال نمی‌توان این خطبه و امثال آن را گواه قاطع بر نفی نظریه نخست گرفت زیرا کلام امیرالمومنین مهو است از مجاز و استعاره و کنایه و ممکن است بخشی از این تعبیرها یک نوع استعاره باشد که با هر دو نظریه سازگار باشد»[6] همین معنی را محقق لاهیجی در مورد صراط به کار برده است او می‌گوید: صراط همان طریق و حدّ وسط بین افراط و تفریط است که هیچ گونه میلی و انحرافی به یکی از دو طرف ندارد و اینکه صراط مستقیم حد وسط بین اخلاق متضاد می‌باشد چنانکه حدّ وسط بین نجل و تبذیر که از صفات انسانی است سخاوت است چرا که شخص نحی نه نجیل است و نه مبذر و خداوند همواره آدمی را به حد وسط در امور تکلیف کرده است.[7]

محقق حلّی نیز بعد از احتمال اینکه صراط پلی باشد که به سوی بهشت کشیده شده است را ممکن می‌داند می‌گوید: صراط همان طریق حق است که آیه:

« إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ » (یس/ 3-4)

نیز بر آن دلالت می‌کند[8]

فیض کاشانی در این رابطه نیز چنین می‌گوید: صراط همان راه و طریق به سوی شناخت خداوند است و معرفت و شناخت خداوند کم کم به وسیله علم و عمل صالح به واسطه پیروی از نضت نبوی و اقتداء به آنها حاصل می‌شود پس صراط همان دین و پیروی از دستورات الهی است اما آنچه در روایات وارد شده که صراط پلی است که بر روی جهنم کشیده شده و همه اهل محشر باید از آن عبور کنند با آنچه ما گفتیم منافاتی ندارد زیرا صورت حقایق اشیاء به حسب اختلاف نشآت و مواطن متفاوت است پس صراط در این دنیا همان صورت هدایتی است که انسان برای نفس خود ایجاد کرده است اگر چه این صورت در این دنیا از حواس انسان غایب است و برای آن صورت محسوسی نیست ولی وقتی به واسطه مرگ پرده‌ها از جلوی چشم انسان کنار برود آن را در روز قیامت به صورت پلی که بر روی جهنم کشیده شده است مشاهده می‌کند که متنهی به بهشت می‌باشد به طوری که هر کس آن را مشاهده کند متوجه می‌شود که این نتیجه همان اعمال انسان در دنیا است و این راه و صراط چیزی جز ساخته و پرداخته خود آدمی نیست.[9]

اوصاف صراط

1. باریک‌تر از مو: «ادق من الشعر»

2. برنده‌تر از شمشیر: «احد من السیف»

3. کسانی به سرعت مانند برق از آن می‌گذرند و آنان خاندان پیامبر می‌باشند.

4. افرادی به سرعت باد عبور می‌کنند: «یمضی قوم مثل الریح»

5. گروهی به سرعت اسب دونده می‌گذرند: «منهم من یمّر مثل عدو الفرس»

6. دسته‌ای به سرعت انسانی که پیاده راه می‌رود ثم یمضی قوم مثل المشی»

7. عده‌ای مثل کسی که با دست و سینه حرکت می‌کند از آن می‌گذرند.

8. برخی مانند کسی که بسیار آهسته و به سختی با زانوها حرکت می‌کنند از صراط عبور می‌کنند.

9. خداوند صراط را برای مومنین پهن و برای گنهکاران باریک قرار می‌دهد.

با توجه به تحقیقی که محققان درباره مسایل اخروی دارند مفاد این روایات واضح و روشن خواهد بود و آن این است که حقایق و رخدادهای عالم قیامت تبلور و بازتاب رخدادهای این جهان است و ایندو در امتداد یکدیگر و هریک جلوه و تجسم خاصی از واقعیت هستی انسان و افکار و اعمال او می‌باشد غرایز شهوات انسان واقعیتی است که در دنیا به گونه‌ای خود نمایی می‌کند و در سرای دیگر به صورت دوزخ و عقوبت‌ها و کیفرهای آن و بر این اساس همه انسانها باید از این جهنم بگذرند و پل منصوب بر آن که از آن گذر می‌کنند همان فطرت الهی و بعد ملکوتی انسان است و بدیهی است این صراط و پل که بر جهنم شهوات استوار است بسیار دقیق، باریک و تیز است و رعایت قوانین و دستورات الهی که بر اساس ندای فطرت انسانی مقرر گردیده است از یک نظر بسیار مشکل و توان فرسا است و انسانها در رعایت نمودن آنها متفاوتند برخی حتی اندیشه کار ناروا نیز در ذهن آنان راه پیدا نمی‌کند و در برابر زشتی‌ها و پلیدی‌ها چون برق جهنده می‌گذرند این گروه در سرای دیگر نیز به همین سرعت راه بهشت را پیموده و از جهنم می‌گذرند و به همین ترتیب افراد دیگر به همان میزان و درجه که در گذشتن از تمایلالت حیوانی و مناظر گناه با جدیت و سرعت تصمیم گرفته و از آن می‌گذرند و دعوت و ندای شریعت و فطرت الهی خویش را پاسخ می‌دهند در سرای دیگر نیز به همان درجه و میزان از جهنم می‌گذرند و به بهشت قدم می‌نهند.[10]

مقاله

نویسنده محسن فتاحي اردكاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

راههای شناخت صفات خدا

No image

صراط

No image

اقسام توحید

Powered by TayaCMS