27 فروردین 1396, 21:43
از جمله كارهايي كه در فرهنگ اسلام جایگاه والايي دارد و توصيه فراواني به آن شده و صاحب شريعت پاداشي بس بزرگ برايش در نظر گرفته «ادخال سرور» در قلب مؤمن است. در روايتي امام باقر (ع) ميفرمايد: «إِنّ أحبّ الْأعْمالِ إِلىا... عزّ و جلّ إِدْخالُ السُّرُورِ على الْمُومِنِ؛ به درستي كه محبوبترين اعمال نزد خداي متعال «ادخال سرور» در قلب مؤمن است و در روايتي ديگر فرمودند: «ما عُبِدا... بِشيْءٍ أحبّ إِلىا... مِنْ إِدْخالِ السُّرُورِ على الْمُومِنِ»؛ خداوند به چيزي محبوبتر از ادخال سرور در قلب مؤمن عبادت نشده است. رسول اكرم (ص) ارزش اين كار را برابر با مسرور كردن خدا و رسولش دانسته و ميفرمايد: منْ سرّ مُومِناً فقدْ سرّنِي و منْ سرّنِي فقدْ سرّا.... در ارزش و اهميت و ثواب فوقالعاده اين كار حرفي نيست عمده سخن در معنا و مصاديق كارهايي است كه منجر به «ادخال سرور» ميشود. به گمان برخي معناي اين واژه، به خنده انداختن ديگران است و همين پندار شايع و نادرست باعث شده تا بسياري براي رسيدن به ثواب اين كار، دست به خنداندن ديگران بزنند.«ادخال سرور» به اين معنايي كه آنها پنداشتهاند با روايات ما سر ناسازگاري دارد. امام صادق (ع) فرمود: خداوند به حضرت داوود (ع) وحي كرد همانا اگر بندهاي از بندگان من حسنهاي را به درگاه من بياورد من بهشتم را بر او مباح ميكنم. حضرت داوود (ع) پرسيد: پروردگارا! آنچه كار خيري است؟ [كه چنين پاداشي دارد؟] خداوند متعال فرمود: شاد كردن دل بندهاي از بندگان مومن من ولو با دادن يك دانه خرما به او. پس «ادخال سرور» در قلب مومن به معناي خنداندن او نيست بلكه خنديدن حالتي است كه گاهي در پي سرور قلبي در چهره كسي پديدار ميشود. از مجموع رواياتي كه در اين باره به ما رسيده است به دست ميايد كه معناي «ادخال سرور»، شاد كردن دل مومن است؛ آن هم از راهي كه شرعا حرام نباشد. امام حسين (ع) از نبي مكرم اسلام (ص) روايت ميكند: أفضلُ الأعمالِ بعد الصلاه إِدخالُ السُّرُورِ فِي قلبِ المُومِنِ بِما لا إِثم فِيهِ؛ برترين اعمال بعد از اقامه نماز، شاد كردن دل مومن است؛ البته از طريقي كه گناه در آن نباشد. از اين روايت استفاده ميشود شاد كردني در اسلام ارزشمند است كه بر خلاف موازين شرعي نباشد و اگر مخالف بود ممنوع است و حرام؛ حتي اگر باعث خنده و به ظاهر شادي دل عدهاي شود. اكنون جاي اين پرسش است كه با چه كارهايي ميتوان قلب مؤمني را شاد كرد؟ باز در اينجا عدهاي بر اين گمانند كه تنها راه ايجاد سرور و بهجت در قلب مؤمني، دست زدن به كاري خندهدار يا بيان لطيفهاي مسرتبخش است و بس. ما منكر چنين روشهايي بر فرض حلال بودنشان نيستيم؛ اما آنچه از بررسي و جستوجو در روايات نصيبمان ميشود گوهري است كه اين امور را توان قياس با آن نيست. روايات اين بخش نه تنها ما را دعوت به ايجاد شادي در دل مؤمن ميكنند؛ بلكه راه رسيدن به آن را نيز براي ما شرح ميدهند كه با دقت در آنها اين سؤال ما نيز پاسخ داده ميشود. آنچه فرهنگ اسلام به ما ميآموزد اين است كه برادر و خواهر ديني خود را با كمك به او دلشاد كن و گل لبخند را بر لبان او بنشان. امام صادق (ع) در نامهاي به حاكم وقت اهواز و فارس و برخي از زيردستانش نوشتند: برادرت را خوشحال كن تا خدا تو را خوشحال كند. وقتي نامه به دست حاكم رسيد بيست هزار درهم از ماليات را به آورنده نامه برگرداند. دستور داد تا خانهاش را فرش كنند و هر مشكلي كه در زندگي دارد برطرف كنند. پس از آنكه تمام اين امور به نحو احسن انجام شد آن مرد نزد امام صادق (ع) برگشت و جريان را تعريف كرد. حضرت به او فرمود: حاكم با خوشحال كردن تو خدا و رسولش را خوشحال كرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان