با اینکه بسیاری روی سختی عذرخواهی کردن تأکید میکنند، اما مشکل بزرگتر مربوط به پذیرش عذرخواهی دیگران است. مأجرا آنقدرها هم که به نظر میرسد ساده نیست، چرا که برای آمادگی برای عذرخواهی کردن از دیگران کافی است متوجه باشیم اشتباه از جانب ما بوده و با پذیرش تقصیر، لب به پوزش باز کنیم، اما پذیرش عذرخواهی دیگران مستلزم آن است که خوب موضوع را زیر و رو کرده، اشتباه صورت گرفته را در نظر داشته و قبول کنیم که فرد خاطی از آنچه کرده متأسف و پشیمان است. هنگام شنیدن عذرخواهی ممکن است هنوز از آنچه انجام شده عصبانی باشید و این عصبانیت به شما اجازه نمیدهد عذرخواهی انجام شده را به درستی بپذیرید. البته که بیشتر مردم با شنیدن عذرخواهی دیگران در کلام و ظاهر آن را میپذیرند، اما این پذیرش تا هنگامیکه از صمیم قلب اتفاق نیفتد، کاربرد نخواهد داشت. باید متوجه بود که پذیرش عذرخواهی دیگری به این معناست که دیگر بحث آن اشتباه به میان کشیده نخواهد شد و به این ترتیب یعنی شما حق هرگونه اشاره به موضوع تمام شده را در آینده از خود سلب کردهاید.خداوند در جای جای قرآن کریم به موضوع مشابه اشاره فرموده و تأکید داشته است: هرگاه پشیمان و توبه کار به سوی من بازگردید، از گناهان و اشتباهات شما چشمپوشی خواهم کرد. این سخن به این معناست که خود را تنها الگو برای مسلمانان اعلام کرده و از بندگان میخواهد بخشندگی را از پروردگار خویش بیاموزند. از امام حسن(ع) نیز نقل است: اگر کسی از یک سو حق مرا ضایع کند و از سوی دیگر از من بخشش بطلبد، من پوزش او را خواهم پذیرفت و وی را خواهم بخشید.پیامبر اسلام(ص) نیز در این مورد فرمودهاند: «هرگاه مسلمانی از شما پوزش خواست، آن را بپذیرید. مگر آنکه مطمئن باشید سخن آن شخص بر پایه صداقت و راستی نبوده است.»
توبه در هنگام مرگ
خداوند خود را به غفوریت میستاید تا بیان دارد که نسبت به هر خطا و اشتباه بلکه گناهی میگذرد و تنها مسألهای که عذر و پوزش آن غیرقابل پذیرش است، توبه در هنگام حضور فرشته مرگ و انتقال به عالم برزخ است. به این معنا که هر عذر و پوزشی و بازگشت و توبهای به سوی خداوند حتی درباره شرک و کفر تا پیش از مرگ پذیرفته میشود.خداوند خود را به نام عفو نیز میستاید که به معنای گذشت و نادیده گرفتن خطا و گناه است. تأکید بر استغفار و توبه از سوی مردم نیز به این معناست که پوزش خواهی و پذیرش آن در فرهنگ قرآنی اصالت داشته و به عنوان یک فضیلت و ارزش ستوده شده است.جدای همه این مسائل از این نکته نباید غافل بود که پذیرش عذر دارای شرایطی است که در ادامه به بعضی از این شرایط اشاره میشود.
شرایط پذیرش عذر
خلوص
خداوند پیرامون مهمترین شروط پذیرش عذر، به مسأله خلوص توجه میدهد. به این معنا که شخص میبایست در عذرخواهی صادق باشد و از روی اخلاص و خلوص اقدام به عذرخواهی کند و آنچه واقعاً در دل خویش دارد بیان و ابراز نماید، نه آن که در دل از عمل خویش پشیمان نباشد و تنها برای فریب و نیرنگ دیگری عذرخواهی کند، زیرا هدف از عذرپذیری و عذرخواهی آن است که شخص از خطا و عمل خویش پشیمان بوده و در حقیقت کارهای خویش را نادرست، ضدهنجاری و ضداخلاقی و یا ضدقانونی و شرعی ارزیابی کرده است و میکوشد تا به نحوی آن راجبران کند. بنابراین اگر از صداقت و خلوص برخوردار نباشد و آنچه در دل دارد با آنچه بیان میکند متفاوت باشد، در حقیقت قصد فریب و نیرنگ دارد که در این صورت نه تنها روزی نیرنگ وی آشکار میشود، بلکه همین عذر وی نیز پذیرفته نمیشود. البته برای مردم عادی تشخیص نیات آدمی سخت و دشوار است ولی کسی که عذرتراشی میکند یا از روی صداقت عذرخواهی نمیکند روزی رسوا میشود.
حسن نیت
در حقیقت میتوان گفت که از شرایط پذیرش عذر، حسن نیت است. به این معنا که شخص در عذرخواهی خویش، حسن نیت داشته باشد و قصد فریب و نیرنگ دیگری را نداشته باشد. میتوان گفت که خلوص و حسن نیت هر چند دو مفهوم میباشند، ولی از نظر مصداقی یکی بوده و اهل خلوص دارای حسن نیت نیز میباشند.
عدم تکرار خطا
از دیگر شرایط پذیرش کامل عذر آن است که شخص، دیگر به خطا و کاری که انجام داده است بازنگردد و با عمل خوب و به دور از خطا و اشتباهی که مرتکب شده است، صداقت خویش را نشان دهد. از این روست که خداوند در آیات 106 تا 110 سوره نحل پذیرش عذر در مقابل بر زبان راندن کلمات کفرآمیز در شرایط سخت و ناچاری را مشروط به نشان دادن صداقت خویش با شرکت در جهاد برمیشمارد:مَن كَفَرَ بِا... مِن بَعْدِ إیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ اُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِیمَانِ وَلَـكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ ا... وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ، ذَلِكَ بِاَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَیَاهَ الْدُّنْیَا عَلَى الآخِرَهِ وَاَنَّ ا... لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِینَ، اُولَـئِكَ الَّذِینَ طَبَعَ ا... عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَاَبْصَارِهِمْ وَاُولَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ،لاَ جَرَمَ اَنَّهُمْ فِی الآخِرَهِ هُمُ الْخَاسِرونَ،ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِینَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِیمٌ: كسانى كه پس از ایمانشان، به خدا كفر ورزند (نه هر كافر) بلكه آنان كه سینه خود به كفر خرسند و گسترده كنند بر آنها غضبى از سوى خداوند است و عذابى بزرگ دارند، مگر كسى كه (به گفتار كفر) مجبور شود در حالى كه قلبش مطمئن به ایمان باشد (كه مورد غضب خدا نیست)، این (غضب) از آن روست كه آنان زندگى دنیا را بر آخرت برگزیدند و از آن روست كه خداوند گروه كافران را (پس از اتمام حجت) هدایت نمیكند، آنهایند كسانى كه خداوند بر دلها و گوش و چشمانشان مهر (نافهمی و شقاوت) نهاده و آنها همان غافلانند، و بىتردید آنها در آخرت همان زیانكارانند، آن گاه بىشك پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از آنكه (از كفار) شكنجه دیدند هجرت كردند، سپس جهاد نمودند و صبر كردند، پروردگار تو پس از آن (مصیبتها، در حق آنان) بسیار آمرزنده و مهربان است.
داستانی قرآنی
داستان این آیات آنچنان که در روایات تفسیری گزارش میکنند این است که عمار به همراه پدر و مادرش یاسر و سمیه از سوی مشرکان شکنجه میشوند تا کلمات کفرآمیزی را بر زبان جاری سازند. سمیه و یاسر در زیر شکنجهها جان میسپارند و به شهادت میرسند. در این میان یاسر تحت فشار شکنجههای سخت، تسلیم میشود و ناخودآگاه کلمات کفرآمیز به زبان میآورد و به نوعی تقیه میکند. این در حالی است که در درون برخلاف منافقان، مؤمن میباشد و به خدای یکتا و یگانه ایمان دارد. با این همه پس از آن که از شکنجه رهایی مییابد به نزد پیامبر(ص) میرود و از مسأله خویش و بیان کلمات کفرآمیز عذرخواهی میکند. در اینجاست که مسأله روشن شدن صداقت مطرح میشود و خداوند پذیرش پوزش و عذر وی را منوط و مشروط به صداقت میکند و از وی میخواهد که با حضور در میادین جهاد صداقت خویش را نشان دهد. از اینجا میتوان گفت که صبر و تحمل مشکلات بعدی در راه توبه و بازگشت، میتواند شرطی برای پوزش خواهی دانست؛ به این معنا که شخص اگر توبه واقعی کرد و در عمل نشان داد که در راه جدید خویش صادق است و میکوشد تا اشتباهات خویش را جبران کند و در این راه مشکلات آینده را نیز تحمل کند. به سخن دیگر، عذرخواهی و عذرپذیری باید به گونهای باشد که شخص واقعاً در مسیر درست قرار گیرد و از اشتباه و خطای خویش پند گیرد و دوباره به آن باز نگردد و حتی با کارهای درست در شرایط سخت و دشوار خود را بیازماید که دوباره به سوی خطا بازنگردد وگناه و اشتباهی را مرتکب نشود.
در آخر، کلام را با سخنی از امام حسین(ع) به پایان میبریم:امام حسین (ع) فرمود: چنانچه با گوش خود بشنوم كه شخصى مرا دشنام میدهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم، از او می پذیرم و گذشت مینمایم، چون كه پدرم امیرالمؤمنین على (ع) از جدم رسول خدا (ص) روایت نمود: كسى كه پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد، بر حوض كوثر وارد نخواهد شد (إحقاق الحقّ: ج 11، ص 431).