27 بهمن 1395, 7:42
دروغگویى به هر شكل كه باشد بىصداقتى را همراه خود دارد و اثر وضعى را هم داراست. بعضیجاها اشخاصی توجیه میکنند که دروغ مصلحتی گفتم. درست است که دروغ مصلحتی داریم، اما اثر وضعیاش را میگذارد، یعنى علاوه بر اینكه اثر تكلیفىاش، جهنم و تجسّم عمل است، یك اثر وضعى نیز در این دنیا دارد و لذا اگر واقعاً دروغ مصلحتی هم باشد و عقاب نداشته باشد، حتماً سبب بیاعتمادی خواهد شد؛ بعضی از اثرات دروغ و نشانههای شخص دروغگو آنطور که از آیات و روایات استفاده میشود عبارتند از:
1.روسیاهی دروغگویان
خداوند عزّ و جلّ كه میفرمایدالزمر/ 60]روز قیامت خواهى دید كسانى را كه بر خدا دروغ بستند رویشان سیاه شده است.
2.محرومیت از نماز شب
یکی دیگر از آثار دروغ گفتن ایناست که طرف از روزیای که برایش مقدّر شده بود محروم گردد. همانطور که حسین بن حسن كندى از امام جعفر صادق(ع) نقل كرده است كه فرمود:« شخص گاهى دروغى گوید و باعث آن شود كه از روزى مقدّرش محروم گردد، گفتم چگونه از روزى محروم مىشود؟ فرمود: اثر دروغ گفتن موفّق نشدن به نماز شب است، و چون از نافله شب محروم ماند، از روزى مقدّر بىنصیب گردد»[1].یکی دیگر از نشانههای آدم دروغگو بیعقلی اوست.هشام بن حكم گوید: امام کاظم(ع) به من فرمود: «اى هشام! عاقل دروغ نگوید اگر چه دلخواه او باشد.»[2].
3.ویرانی خانه و کاشانه
حضرت باقر(ع) فرمود: «بدرستى كه قسم دروغ و قطع رحم، خانهها را ویران و خالى از اهل و خانمان كند، و خویشاوندى را از جا بركند، و از جاى بركندن خویشى مایه قطع نسل گردد.»[3].
4.جرأت به گناههای بزرگ
زینالعابدین على بن الحسین (ع) میفرماید: «از دروغ كوچك و بزرگ، جدى و شوخى، بپرهیزید، كه چون كسى دروغ كوچك گفت كمكم به بزرگ هم جرات مىكند»[4]. على بن رئاب گوید: شنیدم حضرت صادق(ع) میفرمود: «سرشت و طبیعت مؤمن دروغ و بخل و زناكارى نیست»[5].همچنین امیرالمؤمنین على(ع) میفرمایند: «هیچ بندهاى مزه ایمان را نچشد، مگر آنگاه كه دروغ- چه به شوخى و چه به جدّى- را ترك كند»[6].
5.خدا او را تکذیب کند
عبداللَّه بن عجلان گوید: امام صادق(ع) میفرمود: «چون بندهاى راست گوید نخستین كس كه او را تصدیق كند خدا خواهد بود، و خودش نیز داند كه راستگو است، و هر گاه دروغ گوید اوّل كس كه او را تكذیب كند خداست و خود نیز داند كه دروغگو است»[7].
6.مبارزه با خدا
یعقوب احمر گوید: امام صادق(ع) فرمود:«هر كس (نزد قاضى براى اثبات حقّى یا نفى آن) قسم یاد كند و خود بداند كه دروغ میگوید، گویى به مبارزه با خداى عزیز و جلیل برخاسته است»[8].
اینها تنها بخشی از هزاران اثر مخرب و ویران کننده دروغ است، لذا آنان که میل به کمال دارند، ناگزیر به برنامهریزی جهت پیشگیری و استفاده از این سم هلاک کننده میباشند.
انسان به خاطر عقل و ارادهای که دارد میتواند بر وجود خود و تربیت و پرورش تمامی رفتارها و واکنشهای خویش تسلط و اشراف کامل داشته باشد و تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگیرد. او باید درباره خودش، توانمندیها و رشد و پرورش آنها در راستای رسیدن به اهدافش بیندیشد و تا رسیدن به تمامیاهدافش با ارادهای قوی جلو برود. این توانمندی درونیِ اراده و تدبیر و تسلطی که فرد میتواند بر نفس و رفتار خود داشته باشد، از نظر اسلام زمینه تکلیف و مسئولیت برای خود را در امر تربیت و مربیگری نسبت به خودش ایجاد میکند (قرآن و روانشناسی و علوم تربیتی، محسن عباس نژاد،392).انسان فرزند اراده و تلاش خویش است؛ به بیان حضرت علی(ع): (قصار/ 22) آن كه كرده وى او را بجایى نرساند نسب او وى را پیش نراند.اراده انسان عاملی اساسی در پرورش قابلیتهای اوست؛ هرچند که عوامل دیگر در او تأثیرگذار است ولی انسان نباید هرگز به سستی و ناامیدی تن بسپارد و از تلاش برای اصلاح و سیر به سوی اهدافش بازماند. حضرت علی(ع) میفرماید: (غررالحکم،ص447) بر تو باد کوشش و جدیّت اگر چه پیکرت همراهی نکند.از مهمترین دلایلی که اثبات میکند انسان تا مادامیکه در این دنیاست میتواند به اختیار و اراده خود در جهت سعادت و موفقیّت و پرورش اکمل توانمندیهای خویش پیش رود و امکان رسیدن به والاترین درجات را دارد، ارسال رسل، انزال کتاب و نویدهایی است که از سوی خداوند وارد شده است. حضرت علی(ع) در این مورد سخنی دارند که کاملاً گویا و رهگشاست. شخصی خدمت حضرت رسید و از ایشان پرسید: (قصار /75)«رفتن ما به شام به قضا و قدر خدا بود؟» ایشان در پاسخ گفتند: واى بر تو شاید قضاء لازم و قدر حتم را گمان كردهاى، اگر چنین باشد پاداش و كیفر باطل بود، و نوید و تهدید عاطل. خداى سبحان بندگان خود را امر فرمود به آنچه بدان مأمور و داراى اختیارند، و نهى نمود تا بترسند و دست باز دارند. آنچه تكلیف كرد آسان است نه دشوار و پاداش او بر كردار اندك، بسیار. پیامبران را به بازیچه نفرستاد، و كتاب را براى بندگان بیهوده نازل نفرمود و آسمانها و زمین و آنچه میان این دو است به باطل خلق ننمود. «این گمان كسانى است كه كافر شدند. واى بر آنان كه كافر شدند از آتش.» راه موفقیت انسان از خود او میگذرد، اگر انسان به خودش و ارزشهای خود توجّه نماید استعدادها و توانمندیهایش را معطل نمیگذارد و در راه پرورش آنها نهایت تلاش و کوشش خود را به کار میگیرد. امام علی(ع) همواره در سخنانشان ارزش انسانها را به ایشان یادآوری میکردند تا آنها بدانند چه ارزشی دارند و نباید استعدادهای گرانقدر خود را با وجود مشکلات و عدم امکانات دیگر به تباهی بکشانند. دنیای نکوهیده سبب میشود که آدمیاز حرکت به سوی مقصدی که برای آن آفریده شده باز بماند. پس همّتی باید تا انسان خود را آزاد نماید و ارزش و توانمندیهای خود را جلوه دهد تا اینکه به نهایت آمال و موفقیتهایش دست یابد (قرآن و روانشناسی و علوم تربیتی، محسن عباس نژاد،392).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان