دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تنبیه بدنی کودکان

اصطلاح تنبیه بدنی در عرف معنای نسبتاً روشنی داشته و نیاز چندانی به تعریف آن از این جهت نیست. این اصطلاح تا کنون در هیچ یک از اسناد بین المللی که در خصوص حمایت از حقوق بشر تدوین شده‌اند تعریف نشده است.
No image
تنبیه بدنی کودکان

تنبیه بدنی کودکان[1]

اصطلاح تنبیه بدنی در عرف معنای نسبتاً روشنی داشته و نیاز چندانی به تعریف آن از این جهت نیست. این اصطلاح تا کنون در هیچ یک از اسناد بین المللی که در خصوص حمایت از حقوق بشر تدوین شده‌اند تعریف نشده است. تنبیه بدنی کودکان به عنوان پدیده‌ای تاریخی که از دیرباز در تمامی جوامع و فرهنگهای مختلف اشکال گوناگونی از آن وجود داشته و حتی اکنون هم در جوامع متعددی امری رایج و متداول بوده و حتی در برخی از متون دینی مربوط به مذاهب و ادیان مختلف انجام آن مجاز شمرده شده، اکنون مدتهاست که به عنوان اقدامی مغایر با حقوق بشر در نظام بین المللی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است و تحت عناوینی نظیر، نقض حقوق کودک، خشونت علیه کودکان، نقض حقوق بشر و...در نظام بین المللی حقوق بشر منع و محکوم می‌شود.

گر چه برخی از دیدگاهها تلاش کرده‌اند تا با تفکیک میان تنبیه بدنی کودکان موضعی را اتخاذ نمایند که در آن برخی از اقسام تنبیه بدنی کودکان نقض حقوق بشر محسوب نشود و در این میان حتی برخی با اتخاذ رویکردی مضیق و تحت اللفظی نسبت به معاهدات مربوطه با این استدلال که در هیچ یک از معاهدات بطور خاص از واژه «تنبیه بدنی»[2] «تنبیه»[3] یا دیگر واژگان مشابه در ممنوعیت چنین رفتارهایی استفاده نشده، تلاش کرده‌اند تا ممنوعیت تنبیه کودکان به عنوان پدیده‌ای ضد حقوق بشری را زیر سؤال برده و آن را بطور کلی یا به صورت جزئی انکار نمایند[4] ولی با این حال اتخاذ چنین رویکردی با آنچه در دیدگاه مقابل از نظام بین المللی حقوق بشر ارایه شده مغایر است.

دیدگاه مقابلی که بر ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان در نظام بین المللی حقوق بشر تأکید دارد از اسناد و استدلالهای متعددی برای اثبات این امر بهره می‌گیرد. در میان مهمترین اسنادی که از آن ممنوعیت اعمال تنبیه بدنی نسبت به کودکان استنباط شده می‌توان به کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد (1989)[5] اشاره نمود که تا کنون 192 کشور آن را مورد تصویب قرار داده‌اند. از دیدگاه کمیته حقوق کودک که نهاد ناظر بر اجرای مقررات مندرج در این کنوانسیون است، کنوانسیون مذکور تماماً با اعمال تنبیه بدنی نسبت به کودکان مغایر است. کمیته مذکور با توجه به حق کودک به تمامیت جسمانی (Right to physical Integrity) تأکید می‌نماید که تنبیه بدنی کودکان با کنوانسیون حقوق کودک ناسازگار و مغایر است.[6]

در راستای تبیین ممنوعیت تنبیه بدنی با توجه به مقررات مندرج در کنوانسیون حاضر از برخی مقررات خاص در این راستا بهره گرفته شده است. به عنوان نمونه در این جهت می‌توان به پاراگراف اول از ماده 19 کنوانسیون اشاره نمود که به موجب آن تمامی دولتها متعهد شدند تا تمامی اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی را در جهت حمایت از کودکان در برابر تمامی اشکال خشونت روحی یا جسمانی[7] [...] به عمل آورند.[8]

از جمله مهمترین مقرراتی که از آنها در جهت اثبات ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان بهره گرفته شده، مقرراتی هستندکه درباره ممنوعیت شکنجه، یا دیگر رفتارها یا مجازات ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیر آمیز[9]، به تصویب رسیده‌اند.

مقرراتی که در ماده 37 کنوانسیون حقوق کودک گنجانده شده و به موجب آن دولتها متعهد شدند. به این که تضمین نمایند هیچ کودکی تحت شکنجه یا دیگر رفتارها یا تنبیهات ظالمانه، غیرانسانی و تحقیر آمیز قرار نمی‌گیرد[10] را در راستای ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان تفسیر نموده‌اند. با این توضیح که تنبیه بدنی کودکان به عنوان امری غیرانسانی، ظالمانه یا تحقیر آمیز به شمار آمده است.[11]

همچنین از دیگر مقررات مندرج در کنوانسیون حقوق کودک که در جهت حفظ و حمایت از کرامت کودک[12] و الغای اعمال سنتی و غیرقانونی نسبت به سلامت کودکان[13]، تدوین شده‌اند نیز در راستای تبیین ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان بهره گرفته می‌شود.[14]

در این جهت مطابق تفسیر کانتی از مفهوم کرامت (Dignity) با هیچ کس نباید به عنوان ابزاری صرف در جهت اهداف دیگر بدون توجه به کرامت شخصی او، رفتار نمود. تنبیه بدنی از آن جهت کرامت انسان را نقض می‌کند که کودک را چون ابزاری محض در جهت اهداف تنبیه کننده قرار می‌دهد علاوه بر این چنین تنبیهاتی به عنوان ابزاری برای نایل شدن به اهداف خودخواهانه بزرگسالان و فائق آمدن بر مشاجره در کوتاهترین زمان مورد استفاده قرار می‌گیرد یا آنکه به جهت تنبیهاتی هیچ اثر دایمی خوب نسبت به آنها ندارند.[15]

از این روی تمامی مقرراتی را که در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)[16] کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (1950)[17]، کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (1969)[18] کنوانسیون منع شکنجه و رفتارهای غیرانسانی (1981) و... در جهت حفظ و حمایت از کرامت انسان یا ممنوعیت مجازات و رفتارهای غیرانسانی تدوین شده را می‌توان در راستای ممنوعیت تنبیه بدنی کودکانبکار گرفت. آنچنان که برخی از گزارشگران ویژه حقوق بشر نیز در گزارشات خود به ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان بر پایه ممنوعیت شکنجه و سایر رفتارها یا مجازاتهای غیرانسانی، ظالمانه یا تحقیرآمیز تأکید نموده‌اند.[19]

بدیهی است که دیدگاههایی که در خصوص ممنوعیت تنبیه بدنی کودکان مطرح شده و اسناد و استدلالهایی که درباره این موضوع در سطوح مختلف بین المللی، منطقه‌ای و ملی طرح گردیده بسیار متنوع و متعدد می‌باشد که در این مختصر مجال بررسی تمامی آنها نیست.[20]

  • [1] . Corporal punishment of Children
  • [2] . Corporal punishmeent
  • [3] . spanking
  • [4] . برای نمونه ر.ک: susan kilbourne, opposition to u.s.Ratification of the UN convention on the Rights of the childiResponses to parental Rights Arguments, 4 Loy. Poverty L.j.55 , 95-96 (1998), Abdullahi- An- Naim , cultural Transformation and Normative consensus on the Best Interests of the child in The Best Interests of the child: Reconciling culture and uman Rights 62, 78- 79 (philip Alston Ed. 1994)
  • [5] . UN Convention on the Rights of the child (1989) , un Doc . A/ Res/ 44/25.
  • [6] . برایی توضیح بیشتر ر.ک: Report of the un committee on the Rights of the child, on the seventh session, un Doc. CRC/ C/34, Annex Iv, 63 NOV.1994.
  • [7] . Physical or mental violence
  • [8] . ر.ک: CRC, Art.19 (1)
  • [9] . prohibiting Torture or other cruel, Inhuman or Degrading Treatment or punishment.
  • [10] . ر.ک: CRC , Art. 37.
  • [11] . برای توضیح ر.ک: susan H. Bitensky, Corporal punishment of children A Human Rights violation, Transnational publishers, 2006 , pp. 59-63.
  • [12] . ر.ک: CRC, Art.28(2).
  • [13] . ر.ک: CRC,Art.24 (3)
  • [14] . ر.ک: susan H. Bitensky, op. cit, pp. 63-69
  • [15] . ر.ک: Ibid, pp. 77-78
  • [16] . ICCPR (1996), Art.7
  • [17] . ECHR(1950),Art.3
  • [18] . Achr (1969), Art.5
  • [19] . برای نمونه ر.ک: Report of the special Rapportear of the Commission on Human Rights on the Question of Torture and other Cruel, Inhuman or Degrading Treatment or punishment, para.53 un Doc. A/ 57/ 173 (2002)
  • [20] . برای توضیح بیشتر ر.ک: susan H Bitensky, op. cit., pp. 47- 116
    همچنین ر.ک: Claire Breen, The corporal punishment of children in New Zealand: The case for Abolition , 2002 , N.Z.L.Rev. 359.
    Cynthia price cohen, Freedom from corporal punishment: one of the Human Rights of children, N.Y.L SCH. HUM. RTS. ANN. 95 (1984)

مقاله

جایگاه در درختواره حقوق بین الملل - حقوق بشر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

صدقه به فامیل واجبتر است یا دیگران؟!

نظر به این‌ که هر شخصی نسبت به بستگانش آگاهی بیشتری دارد و اگر در میان آنان شخص نیازمندی باشد وی را می‌شناسد بر این اساس، اگر همه ما به این وظیفه عمل کنیم دیگر در جامعه، نیازمند و فقیری موجود نخواهد بود.
No image

آداب معاشرت اجتماعی از نظر قرآن و اسلام

اینكه درمعاشرت چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم تا معاشرت های ما انسان ساز و جامعه ساز باشد و ما را درمسیر اهداف و فلسفه آفرینش یاری رساند، موضوعی است كه درآیات دیگر قرآن به آن توجه داده شده است. در قرآن دست كم می توان هفت معیار و ملاك برای معاشرت های انسانی شناسایی كرد كه در اینجا به طور اجمال به آنها پرداخته می شود.
No image

بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(ص)

اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى‏کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى‏پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى‏پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
No image

ویژگی های مادر نمونه از دیدگاه قرآن و مذهب

از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند خالقیت و ربوبیت است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مى شود و این دو هستند كه وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او بویژه در ایام كودكى اند.
No image

راهكارهای قرآنی برخورد با همسران و فرزندان نااهل

دشمنی زنان و فرزندان نااهل بر محور ایمان است: خداوند مؤمنان را خطاب قرار داده است و از جمله «عدو لكم» استفاده می شود كه فاصله و تضادی كه میان آنان و مؤمنین ایجاد می شود اختلافات خانوادگی معمول نیست بلكه اختلاف دینی است یعنی همسران و یا فرزندان نااهل رفتارهایی خلاف ایمان به خدا انجام می دهند.
Powered by TayaCMS