دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مرداریه

No image
مرداریه

نویسنده : عباس ميرزايي

كلمات كليدي : معتزله، مرداريه، عيسي بن صبيح، مردار، ابوموسي

مرداریه یکی از فرقه­های کلامی اهل­سنت با گرایش معتزلی است.آنان به پیروان عیسی بن صبیح معروف به ابو موسی مردار گفته می­شود.مردار با رفع میم کلمه­ای فارسی است که به ظاهر از روی طعن بر عیسی بن صبیح گزارده­اند.[1]برخی نیز در مقام بیان تعبیر محترمانه برای مردار آن را از ریشه «زیارة»از باب «افتعال»دانسته­اند.[2]گفتنی است «مردار»با کلماتی مشابه مانند «مزدار»[3]، «مرداز»[4] و «مدرار»[5] نیز در منابع مختلف نقل شده­است.

درباره زمان و محل تولد، نسب و خاندان ابوموسی اطلاعاتی در دسترس نیست جز آن که برخی براساس لقب او «مردار»حدس زده­اند که اصلیتی فارسی داشته­است.[6] درباره زمان مرگ وی نیز گفته شده او در سال 226 در بغداد از دنیا رفت.[7]

ویژگی­ها

ابوموسی مردار از متکلمانی نامی کلام عقل­گرایی اهل سنت به شمار می­رود.[8]او از لحاظ علمی در جایگاه والایی قرار داشته به گونه­ای که از حذاق معتزله[9] و اکابر[10] آنان معرفی شده­است. تراجم نگاران ابوموسی را فردی زاهد و عابد که به راهب معتزلیان مشهور شده شناسانده­اند.[11] حسن خلق، خوش رفتار با مردم، با ادب، اهل عدالت و انفاق، از دیگر ویژگی­های گفته شده برای اوست.[12] ابوموسی نزد مامون (198-218ق) نیز دارای جایگاهی والا بوده به گونه­ای که در وصف ابوموسی نزد او اشعاری خوانده شده­است.[13] ابوالهذیل العلاف (م. 235ق) از معتزلیان هم عصر او به مجلس ابوموسی می­رفت و تعریف و تمجیدهای فراوانی از او کرده ­است.[14]ابوموسی درباره نزدیک شدن به سلاطین و خلفاء عقیده داشت که این باعث کفر، و شخص از ارث بردن و ارث گذاشتن محروم می­شود.[15] این در حالی بود که پیشنیان او از معتزلیان چنین شخصی را فاسق می­دانستند.[16]

اساتید و شاگردان

از اساتید ابوموسی مردار فقط به بشر بن معتمر (م. 210 ق.) اشاره شده­است.[17] او نیز از بزرگان و اندیشمندان مشهور معتزلی است.[18] جعفر بن مبشر (م. 234 ق.)، جعفر بن حرب (م. 236 ق.)[19] نیز از شاگردان مبرّز ابوموسی هستند که در این میان می­توان به ابوذر محمد بن سوید[20] و ابومجاله احمد بن حسین بغدادی[21] هم اشاره کرد. گفتنی ابوعمران موسی بن رقاشی نیز به مجلس درس او می­رفته­است.[22] ابوموسی هم چنین از مصاحبان ابوجعفر محمد بن عبدالله اسکافی (م. 240 ق.) و عیسی بن هیثم به شمار می­رفته است.[23]

مراودات علمی

ابوموسی مردار از طبقه هفتم معتزلیان به شمار می­رود.[24]تلاش­های علمی او بعد از هجرت به بغداد به گونه­ای بود که او را عامل ترویج تفکر اعتزال مدرسه بغداد در بغداد دانسته­اند.[25] او با بسیاری از معتزلیان هم عصر خود مناظراتی داشته که می­توان به مناظره وی با ابوالهذیل علاف (م. 227 ق.) و ابوعثمان عمر بن بحر جاحظ (م. 255 ق.) ابراهم بن سیار نظام (م. 221 یا 231 ق.)، ثمامة بن اشرس (م. 213 ق.) و علی اسواری (م. بعد از 200 ق.) اشاره کرد.[26] او در ضمن مباحث در موضوعات مختلف ابوالهذیل علاف، بشر بن معتمر و نظام را تکفیر کرده­است.[27]

ابو­موسی مردار به شاگردان خود توصیه می­کرد «دوستی بین ما به دیدار با یک دیگر نیست، بلکه دوستی هنگامی است که در اندیشه متفق باشیم.»[28] ابوموسی مردار نسبت به مخالفین علمی خود بسیار سخت می­گرفت و به آسانی آنان را متهم به تکفیر می­نمود[29] به گونه­ای که درباره او گفته شده «غلا فی التکفیر» در تکفیر دیگران بسیار افراطی عمل می­کرده­است.[30] تا آن جا که وقتی از او درباره متکلمان سئوال شد وی همه آنان را مورد مذمت قرار داد.[31]

ابوموسی در پاسخ به این مطلب که با این رویکرد بهشتی که به پهنای آسمان­ها و زمین است به جز تو و برخی از پیروانت کسی بدان راه نخواهد یافت. سکوت کرد و باز ماند.[32] شایسته ذکر است که برخی از معتزلیان نیز ابوموسی را به خاطر آراء­اش تکفیر کرده­اند.[33]

آثار

ابوموسی مردار از متکلمان معتزلی پرکار به شمار می­رود که آثار بسیاری از خود برجای گذاشته­است.فهرست نویسان وی را در شمار مولفین مشهور کلام معتزلی نام کرده­اند.[34]او آثاری بسیاری بر ردّ عقاید دیگر گروهها نگاشته­است.ابوموسی بر تنی چند از معتزلیان مانند نجار، ثمامة بن اشرس، شحام، نظام، و برخی از معتزلیان بصری ردیه نوشته است.او بر گروه­هایی مانند اهل جبر، ملحدین، جهمیان و اصحاب اجتهاد و الرای آثاری نیز داشته­است.همچنان که بر برخی از اهل کتاب مانند نصرانیان و افراد آنان مانند ابن قرده نصرانی نقدیه نوشته است.[35]

افزون بر این ردیه­ها و نقضیه­ها، آثاری دیگر نیز می­توان برای ابوموسی نام آورد که به برخی از آنان اشاره می­شود. کتاب التوحید، کتاب العدل، کتاب اللطف، کتاب التعدیل و التجویز، کتاب اصول­الدین، کتاب کلام اهل­العلم و اهل­الجهل، کتاب التعلیم، کتاب فنون­الکلام، کتاب­الدیانة، کتاب­التوبة، کتاب­الاقتصاد، کتاب اخبار­القرآن، کتاب المسترشدین، کتاب من قال بتعذیب­الاطفال، کتاب خلق­القرآن، کتاب المسائل و الجوابات.[36] گفتنی است هیچ یک از آثار ابو­موسی مردار بر جای نمانده است.

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

صدقه به فامیل واجبتر است یا دیگران؟!

نظر به این‌ که هر شخصی نسبت به بستگانش آگاهی بیشتری دارد و اگر در میان آنان شخص نیازمندی باشد وی را می‌شناسد بر این اساس، اگر همه ما به این وظیفه عمل کنیم دیگر در جامعه، نیازمند و فقیری موجود نخواهد بود.
No image

ویژگی های مادر نمونه از دیدگاه قرآن و مذهب

از زمره صفات ثبوتى و فعل خداوند خالقیت و ربوبیت است. یعنى هم آفریدگار است و هم پروردگار. جریان این دو صفت الهى در مورد انسان به توسط پدر و مادر انجام مى شود و این دو هستند كه وسیله پیدایش او در حیات مادى و رشد و تربیت او بویژه در ایام كودكى اند.
No image

آداب معاشرت اجتماعی از نظر قرآن و اسلام

اینكه درمعاشرت چه معیارهایی را درنظر داشته باشیم تا معاشرت های ما انسان ساز و جامعه ساز باشد و ما را درمسیر اهداف و فلسفه آفرینش یاری رساند، موضوعی است كه درآیات دیگر قرآن به آن توجه داده شده است. در قرآن دست كم می توان هفت معیار و ملاك برای معاشرت های انسانی شناسایی كرد كه در اینجا به طور اجمال به آنها پرداخته می شود.
No image

معیار معاشرت با دیگران در اسلام

از نظر اسلام احترام به پدر،مادر، استاد و معلم، بدلیل جایگاه ویژه آنها و ارزشی که دارند دارای اهمیت فراوانی است و انسان مأمور به احترام آنها و خضوع در مقابل آنهاست.
No image

بهترین روش رفتار با دیگران از کلام رسول ‏اکرم(ص)

اگر روشى را دوست دارید که مردم آن گونه با شما رفتار کنند، به همان روش با دیگران برخورد کنید. هر چه را براى دیگران پیشنهاد مى‏کنید همان بهترین روش است و شما نیز بر اساس آن با آنان رفتار کنید. زیرا انسان جز انتظار خوش رفتارى از مردم ندارد، کمترین اهانتى را از سوى آنان نمى‏پذیرد راضى نیست که کسى به او تهمت زند، و نمى‏پسندد که کسى از معایب او پیش دیگران سخن بگوید هر چند آن عیوب را واقعا داشته باشد.
Powered by TayaCMS