دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سعه صدر

No image
سعه صدر حاج آقا بزرگ تهرانىعلاّمه درباره وى مى گوید:

«تقریباً هفت سال پیش از وفاتشان، با ایشان ارتباط پیدا کردم. سبب آن هم این بود که در هنگام نوشتن نهج السعادة، بیشتر اوقات، به اسم هایى برخورد مى کردم که نمى شناختم و براى شناخت آنها به حاج آقا بزرگ مراجعه مى کردم این داستان، بعد از انتقال من به کربلا بود. یک روز پرسید: شما که خانه تان این جا نیست، شب ها کجا مى خوابید؟ گفتم: پشت بام کتابخانه آقاى امینى. فرمود: چرا آن جا مى خوابى؟ هر وقت در آنجا کارت تمام شد، به بیرونى منزل ما بیا. در این جا هیچ سر و صدایى نیست مى توانى مطالعه کنى کسى مزاحم شما نمى شود و شما هم مزاحم ما نیستى. از آن به بعد، بیشتر شب ها به آن جا مى رفتم و اگر شام نخورده بودم، غذایى برایم مى آورداما خودش شام نمى خورد و مى گفت: من صبح یک فنجان شیر مى خورم، ظهرها هم ناهار مى خورم ولى شب ها شام نمى خورم. شب هایى که آن جا مى خوابیدم، صبحانه هم برایم مى آورد».[25]

علاّمه محمودى از اخلاق و تقواى مرحوم حاج آقا بزرگ با اعجاب یاد مى کند و مى گوید:

«مرحوم حاج آقا بزرگ، مجسمه تقوا بودحتى آنها که بر دیگران خرده مى گرفتند، درباره ایشان هیچ حرفى نداشتند.

هنگامى که از یک دست نوشته استنساخ مى کردم، بعد از اتمام کار، کسى نبود که باهم آن را مقابله کنیم وقتى آقا بزرگ متوجه این موضوع شد، فوراً قلم و دفترش را کنار گذاشت در مقابله متن، به من کمک کرد. من قبول کمک او را جسارت مى دانستم اما او فرمود: چه فرقى مى کند؟ آن یک کارى بود و این هم یک کارى است. آن گاه کتاب را از من گرفت و شروع به خواندن کرد و من هم نوشته هایم را کنترل مى کردم.

مرحوم حاج آقا بزرگ، درِ کتابخانه شخصى خود را باز گذاشته بود و هر کس مى خواست، مى آمد و مطالعه مى کردحتى اگر کسى مى خواست، به وى کتاب هم عاریه مى دادبا این که بعضى از کتاب ها را برنگردانده بودند، باز هم سختگیرى نمى کرد. تنها اسم افرادى را که کتاب را عاریه مى بردند، در دفترى مى نوشت و شرط مى کرد پس از یک ماه آن را برگردانند و در صورت تقاضا، ماه بعد هم مهلت مى داد. از مرحوم آیت الله خوئى شنیدم که فرمود: عجیب است که کتابخانه آقابزرگ با این سعه صدر ایشان، سالم مانده است».[26]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

ادات استفهام

ادات استفهام

"استفهام" مصدر باب "استفعال" از ماده‌ی "فهم" و در لغت به معنای پرسیدن به جهت شناختن و فهمیدن است.
No image

بَدَل

"بَدَل" بر وزن "فَعَل" اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است. در اصطلاح نحو "بدل" تابعی است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع)نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است
No image

ارتباط "تمییز" و "حال"

این نوشتار در دو بخش با ذکر تفاوت و شباهت میان "تمییز" و "حال"، به مقایسه آن دو می‌پردازد
No image

اشکال "بدل" و "مبدل منه"

این نوشتار به بررسی اشکال "بدل" و "مبدل‌منه" در کلام به اعتبار نوع آن دو از جهت مفرد یا جمله بودن، اسم یا فعل بودن می‌پردازد
No image

تأویل "موصول حرفی" و "صله" به "مصدر"

در این نوشتار ابتدا چگونگی و مراحل تأویل به مصدر در دو موصول حرفی "أن" و "أنَّ" و صله‌ی آن دو بیان شده و در سایر موصول‌های حرفی ("أن" مخففه، "لو"، "کَی" و "ما") همچون طریقه مذکور در "أن" و "أنَّ" عمل می‌شود و در پایان به نکاتی پیرامون تاویل به مصدر اشاره می‌شود.

پر بازدیدترین ها

No image

احکام منادا

این مجموعه به بررسی احکام و مباحث مرتبط با منادا و بررسی ویژگی‌های چند منادای خاصّ می‌پردازد.
No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

تمییز اعداد

اعداد، الفاظ مبهمی هستند که نیاز به تفسیر و رفع ابهام دارند و این رفع ابهام ممکن است با تمییز و غیر آن صورت گیرد. بحث از تفسیر و رفع ابهام عدد با توجه به اینکه عدد بر دو گونه "عدد صریح" و "عدد کنایی" است، در دو بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد
No image

مفعول مطلق

عنوان مورد بحث یک ترکیب وصفی و مشتمل بر دو لفظ "مفعول" و "مطلق" است. "مفعول"، اسم مفعول از ماده‌ی‌‌ ‌‌"فعل" و در لغت به معنای معمول و انجام یافته است
No image

اعراب اسم متقدم

این مجموعه، در ابتدا "اقسام اعراب اسم متقدم" و سپس "اصل در اعراب اسم متقدم" را بیان می‌کند و در ادامه به بررسی قرائن بر خلاف اصل در کلام خواهد پرداخت.
Powered by TayaCMS