27 بهمن 1395, 2:16
زهرا اجلال
سرزنش، به معني شماتت و عيبجويي و عيبيابي است، بدين منظور كه عيب ديگري را به رخ او بكشيم و او را بر اين عيب يا نقص، رسوا و بيمقدار کنیم. در حالي كه ممكن است اين صفت در خودمان هم باشد ولي از آن غافل باشیم. رسولُالله(ص) فرمود: هر كس برادر خود را براى گناهى كه از آن توبه كرده است سرزنش كند، نميرد تا خود آن گناه را مرتكب شود [محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحكمه، 420]. اگر خدايي نكرده، چنين كاري كردهايم و باعث دلخوري و رنجش فردي ديگر شدهايم، بايد او را راضي نموده و از دلش بيرون كنيم. همچنين سعي كنيم كه بيشتر به عيوب خودمان بپردازيم تا عيوب ديگران. در روايت [حراني، محمد بن حسن بن شعبه، تحف العقول، ص 366] آمده است كه سودمندترين چيزها براى آدمى توجّه به عيوب خود پيش از پرداختن به عيوب مردم است.
سرزنش را ميتوان به چاقوي دو لبهاي تشبيه كرد كه هم داراي جنبههاي مثبت است و هم داراي اثرات منفي؛ از اين رو ضروري است در مرحله نخست، سرزنشهاي سازنده و بجا از سرزنش هاي ويرانگر و نابجا شناخته شده و متمايز شود تا راه استفاده صحيح از اين ابزار مشخص شود. در سيره و روش معصومين (ع) بيش از آنكه اشخاص مورد سرزنش قرار گيرند، صفتها و شيوههاي نادرستي كه در شخص يا جامعه مرسوم و شايع ميشد، مورد ملامت و سرزنش قرار ميگرفت. براي همين در سخنان و كلمات معصومين (ع) بسيار مشاهده ميشود كه روشها و رفتارهاي ناپسند بدون در نظر گرفتن اينكه چه كسي آن را انجام ميدهد، مورد نكوهش واقع شدهاند. در روايتي از امام باقر (ع) است كه به جابر فرمودند: «من تو را به پنج چيز سفارش ميكنم (تحف العقول، ص 284)؛ اگر كسي درباره تو بدگويي كرد بيتابي نكن! بنشين فكر كن كه آيا اين حرفها واقعيت دارد يا دروغ است. اگر ديدي واقعيت دارد نبايد ناراحت شوي. اگر ناراحت شوي در واقع از مطلب حقي ناراحت شدهاي و اين ناراحتي، تو را از نظر خدا مياندازد. انساني كه از حق ناراحت ميشود پيش خدا ارزشي ندارد. اما اگر آنچه درباره تو گفتند واقعيت ندارد بدان كه در مقابل آن مذمت، ثوابي رايگان در نامه عمل تو مينويسند. پس باز هم جاي ناراحتي ندارد.
اصل مدح كردن عيبي ندارد، به ويژه اگر براي معرفي حق و اعانت بر راه صحيح باشد. مدح و تعريف از كسي هنگامي مذموم است كه جنبه چاپلوسي داشته و تعريفهايي دروغين باشد. اما درباره مذمت، انسان براي خود حق قائل است كه ديگران از او بدگويي نكنند و به محض شنيدن مذمت به طور طبيعي ناراحت ميشود. لذا توهين، استهزا، عيب جويي، غيبت و تهمت حرام است. اين ناراحتي به خاطر اين است كه انسان ميبيند حقي از خودش تضييع شده است؛ همانطور كه درباره ساير حقوق، وقتي از انسان حقي را غصب كنند به طور طبيعي ناراحت ميشود، وقتي از او بدگويي كنند هم ناراحت ميشود، به ويژه اگر در حضور ديگران باشد. لذا در اين فراز از روايت حضرت ميفرمايند: حواست را جمع كن، مبادا غضب كني و بر آشفته شوي! لذا حضرت راه كنترل غضب در چنين موقعيتي را براي جابر توضيح دادهاند و ميفرمايند: «وقتي كسي تو را مذمت كرد فكر كن ببين آيا آنچه ميگويد واقعيت دارد و تو آنگونه هستي؟حضرت در ادامه ميفرمايند: اگر به اين نتيجه رسيدي كه واقعاً چنين عيبي داري، ولي آن را پنهان ميكردي و دوست نداشتي گفته شود، پس در واقع كاري كه او كرده صرف نظر از اينكه مرتكب گناهي شده و مجازات آن را هم خواهد ديد، اين است كه براي تو حقيقتي را بيان كرده است. آيا از اينكه تو به واقعيتي توجه پيدا كني بايد ناراحت شوي و غضب كني؟! اگر چنين كردي، اين كار تو از آن كار بدتر است. اگر انسان بفهمد عيبي دارد و نخواهد قبول كند، اين انكار عمدي است و اين انكار بيشتر باعث ميشود كه از چشم خدا بيفتد، و خداوند نظر لطف و مرحمت به او نخواهد كرد. چرا از مذمت شدن ميترسي؟ آيا ميترسي مردم نسبت به تو بدبين شوند و از چشم مردم بيفتي و آبرويت بريزد؟آيا از چشم مردم بيفتي بدتر است يا از چشم خدا؟ آن چه مهم است اين است كه انسان از چشم خدا نيفتد. اگر اين جا غضب كردي از چشم خدا ميافتي و به بدتر از چيزي كه ميترسيدي مبتلا ميشوي.
اما اگر ديدي اين بدگوييها واقعيت ندارد، خواه كسي كه بدگويي كرده اشتباه فهميده يا عمداً دروغ گفته است، هر كدام كه باشد ثوابي در نامه عمل تو نوشته ميشود. اين هم ناراحتي ندارد. وقتي ميبيني درباره تو مذمتي ميكنند كه در تو نيست بايد خوشحال هم باشي كه ثوابي به دست آوردهاي بدون اينكه كاري انجام بدهي؛ جاي شكر هم دارد. حضرت در ادامه ميفرمايند: خودت را با قرآن بسنج! ببين آيا تو آنگونه كه قرآن ميخواهد هستي يا نه؟ به توهين يا تمجيد مردم توجه نكن! اگر آنگونه كه قرآن ميخواهد هستي، خدا را شكر كن! و اگر آنگونه كه قرآن ميخواهد نيستي، دراين صورت درصدد اصلاح خودت برآی و عيب هايت را برطرف كن! اگر ميخواهي اهل ولايت ما باشي بايد اينگونه باشي. با توجه به اين روايت، به آياتي كه پيرامون ملامت انسان سخن گفته شده است توجه كنيد[قيامه، 2]: قسم به نفس لوامه و وجدان بيدار ملامتگر. اين آيه شريفه به وجدان انسان و عاملي كه موجب ميشود بعد از انجام خطا، خود را ملامت و سرزنش كند، اشاره ميكند. در قرآن درباره شيوه صدقه دادن چنين آمده است: نه آن قدر خسيس باش كه چيزي انفاق نكني و نه آن قدر بخشش كن كه براي خودت چيزي باقي نماند و خود را ملامت كني و دست خالي بمانی.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان