دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آشوبی برای هیچ

آشوب، هفتمین و آخرین فیلم کاظم راست گفتار روایت زندگی جوان شهرستانی‌ای است که رو به تهران می‌آورد تا شاید موفقیت را در تهران در آغوش کشد؛ داستانی که کمابیش در طول تاریخ معاصر بسیار تکرار شده است و همواره یکی از داستان‌های مکرر در بین سینماگران یا داستان‌نویسان ما بوده است.
آشوبی برای هیچ
آشوبی برای هیچ

آشوب، هفتمین و آخرین فیلم کاظم راست گفتار روایت زندگی جوان شهرستانی‌ای است که رو به تهران می‌آورد تا شاید موفقیت را در تهران در آغوش کشد؛ داستانی که کمابیش در طول تاریخ معاصر بسیار تکرار شده است و همواره یکی از داستان‌های مکرر در بین سینماگران یا داستان‌نویسان ما بوده است.

فیلم راست گفتار اما، برکنار از این مضمون و ته مایه تکراری سعی بسیاری کرده تا با گنجاندن مفاهیم و گفتارهای مختلف انتقادی و سیاسی، که بسیار بیشتر متناسب با حال و هوای روزگار معاصر ماست، داستان فیلم را بسیار فراتر از زمان روایت خود ببرد و پیوندی میان وضعیت شخصیت‌های فیلم با زمان معاصر برقرار کرده و علاوه بر دادن بعدی انتقادی به فیلم، آن را بستری برای هجو وضع موجود و انتقاد از وضعیت سیاست ورزی در روزگار معاصر کند.


فرم بر باد رفته

فیلم ترکیب ناهمگونی از چندین اثر سینمایی پیش از خود است و آشکارا به این فیلم‌ها و سریال‌ها اشاره می‌کند. مشابهت سازی در شمایل نگاری میان شخصیت شازده، با بازی همایون ارشادی، و هزار دستان در سریال هزار دستان، با بازی عزت الله انتظامی، یک نمونه از بهره برداری اقتباسی از اثری پیش از این فیلم است و صد البته در طول فیلم نحوه کارکردی که برای این شخصیت در نظر گرفته شده نشانگر آن است که فیلم بیش از آنکه در گرته برداری از یک شخصیت به سریال هزاردستان مدیون باشد در محتوا هم وامدار سریال هزار دستان است و صد البته در این اقتباس متاسفانه بسیار خام دستانه‌تر و کم مایه‌تر عمل کرده است.

درونمایه اقتباسیِ بعدی از فیلم وکیل مدافع شیطان می‌آید، داستان فردی معصوم و از لحاظ شخصیتی سالم که از شهر کوچک به یک کلانشهر می‌آید و در خلال مناسباتی قرار می‌گیرد که در عوض ارائه فرصت‌های مالی جذاب و رفاه مادی بیشتر، آن معصومیت و سلامت روانی را از او مطالبه می‌کند؛ داستانی که ته مایه فیلم آشوب را شکل می‌دهد.

با این حال در این اقتباس هم فیلم چندان توفیق خاصی ندارد و در پرداخت مظاهر مادی زندگی جدید پر از تجمل و رفاه توفیق چندانی ندارد؛ هر چند در ترسیم فضای جنسی و جاذبه‌های اروتیک هم توفیق خاصی ندارد و سکانس‌هایی که تلاش می‌کند چنین بار معنایی داشته باشند به یک کاریکاتور تبدیل می‌شوند.

در بازسازی سبک زندگی مردم زمانه مورد نظر فیلم هم توفیق خاصی ندارد و در سطح باسمه‌ای و بدون روح باقی می‌ماند و به مخاطبان خود بینش روشنی از این زندگی روزمره مردم نمی‌دهد.

از این ایرادهای فرمی که بگذریم در سطح فکر و اندیشه‌ای هم که القاء می‌کند و درصدد ارائه آن است نیز مشکلات بسیار جدی‌ای دارد که در ادامه اشاره‌ای به این ایرادها می‌کنیم.


پرسش‌های بی‌پاسخ

فیلم آشوب داعیه نقد فضای سیاست‌زدگی و رانت‌خوارگی و رابطه سالاری برای رشد و ارتقای اجتماعی افراد را دارد و در طول فیلم با نمایش نشانه‌های فراوانی این مهم را فریاد می‌زند، فارغ از اینکه در دیالوگ‌ها نیز بسیار بر این مورد تاکید می‌شود، و در این مسیر آنقدر پیش می‌رود که امکان فضایی امید بخش و رو به رستگاری را نیز با سکانس نهایی برباد می‌دهد و انتحار را سلاحِ اصلاح وضعیت موجود معرفی می‌کند. سوالی که در این مواجهه با سیاست پیش می‌آید آن است که آیا وضعیت همین اندازه سیاه است؟ هیچ کورسوی امیدی نیست؟ بدیل این سبک سیاست‌ورزی کدام است و مشخصات و پارامترهای آن کدامند؟ با چنین وضعیتی با کدام امید باید به فعالیت و کوشش برای زندگی بهتر و جامعه‌ای با نشاط‌تر ادامه داد؟ نقش دین و سنن ایرانی ـ اسلامی در این وضعیت آشفته و درهم و برهم کجاست؟ مردم در کجای این معادله هستند و اصولا آیا همه آنها، جز عده قلیلی دانشجوی پرشور و احساسی، عروسک‌های خیمه شب بازی سیاستمداران و ارباب قدرتند؟



متاسفانه فیلم در برابر این پرسش‌ها و بسیاری پرسش‌های دیگر ساکت و خاموش است و نمی‌تواند از مقام یک هجویه تصویری، آنهم بدون جذابیت و کشش لازم برای مخاطبان عام، فراتر رفته و به فیلمی جدی و متاملانه تبدیل شود.


هنر، در محاق یاس

یاس و بدبینی مفرط فیلم حتی مضامین عشق و هنر را نیز به محاق می‌برد و در ارائه تصویری جذاب و دلنشین از این دو عنصر اساسی پرداخته شده در فیلم نیز قاصر است، در حالیکه موارد متعددی را می‌توان در سینمای غرب نشان داد که تاکید ویژه آنها بر هنر به عنوان برنهادی برای رستگاری و رهایی فرد و جامعه مطرح می‌شوند و تمام سویه‌های حیات فرد و به تبع آن جامعه را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند.[1]در آشوب اما سرنوشت هنر نیز بهتر از سرنوشت شخصیت اصلی فیلم نیست و نه تنها هیچ بهره‌ای برای رشد روحی و تعالی خود هنرمند ندارد بلکه تبدیل به ابزاری برای سوء استفاده از عواطف و احساسات دیگران برای پیشبرد اهداف و مقاصد مادی شخصیت‌ اصلی فیلم و تقرب هرچه بیشتر به کانون قدرت می‌شود.

به واقع فیلم در صدد القای این بینش است که همه پدیدارهای روحی و فرهنگی در درون روانِ فرد ایرانی، در وضعیت فرهنگی ایران معاصر، معطوف به چاپلوسی و تقرب هرچه بیشتر به کانون قدرت و از آن طریق بهره برداری از مواهب و منافعی است که این تقرب به بار می‌آورد.

کار، کارِ انگلیس‌هاست

نکته قابل تامل دیگر تاکید ویژه بر اجنبی زدگی است که در سکانس میهمانی سفارت انگلیس، که در آن غالب شخصیت‌های فیلم جزو میهمانان و در حقیقت جزو عوامل صحنه‌پردازی انگلیسی‌ها هستند، نمود و ظهور برجسته دارد.



فیلم از این طریق اینگونه القاء می‌کند که هر گفتمان سیاسی موجود در جامعه سر در سودای نیرویی در بیرون از مرزهای سیاسی کشور داشته و به قولی عامل آن قدرت‌ها محسوب می‌شود، عبارت اخرای نقل قول معروف شخصیت اصلی داستان دایی جان ناپلئونِ ایرج پزشکزاد که همه چیز را به توطئه و دسیسه‌چینی انگلیسی‌ها منتسب می‌کرد؛ و جالب آنکه هیچ جریان سیاسی‌ای هم در این میان وجود ندارد که استقلالی از خود داشته باشد و خط مشی خود را نه از فراسوی مرزها که از منافع ملی کشور و مردم این کشور اخذ و اقتباس کند.


نیست انگاری روشنفکر نمایانه

متاسفانه این عینک بدبینی آنهم در فضای جامعه‌ای که با معضلات جدی بین المللی رو به رو است و از هر سو در معرض تهدید دشمنان خارجی است جز هدف‌گیری اعتماد مردم به سیاستمدارن وطنی و تزلزل ایجاد کردن در انسجام دولت و ملت، ثمره و نتیجه ملموس و خاصی را به ذهن متبادر نمی‌کند. شوربختانه چنین نگاهی همواره به عنوان نگاهی نخبه‌انگارانه نیز به مردم فروخته شده و در فضای روشنفکری چنین القا می‌شود که نگاه از سر سوء ظن و بدبینی و نیست انگار به دولت و نظام سیاسی، نگاه دردمندانه و جدی است و در مقابل، نگاهی که چنین یاسی را نه تنها سازنده بلکه حکایت از وادادگی می‌داند و به اصلاح مداوم و بی وقفه سیستم معتقد است، طرفدار وضع موجود است.


نتیجه گیری

با این توصیفات به نظر می‌رسد که فیلم آشوب در تحلیل نهایی، فیلمی فاقد بُعد فکری و اندیشگی جدی بوده و حداکثر در حد غرولندها و غرغرهای متداول در سطح جامعه باقی می‌ماند و به فراتر از آن نمی‌رود و هیچ ایده روشنی برای برون رفت از وضعیت آشفته‌ای که ترسیم می‌کند نداشته و در نهایت با یک انتحار وادادگی خود را فریاد می‌زند.

 

 



[1]. فیلم ای برادر کجایی، ساخته برادران کوئن، در این میان یک نمونه بسیار ملموس است که در آن عامل هنر و موسیقی در فیلم در نهایت نه تنها به رستگاری قهرمانان فیلم منتهی می‌شود بلکه به رسوایی سیاستمدارانی می‌انجامد که در مقابل آن قرار می‌گیرند.

نمونه دیگر انیمیشن کتاب زندگی محصول 2015 است که در آن هنر در نهایت به رهایی از مرگ منتهی می‌شود.






منبع سایت فیلمنوشت


مقاله

نویسنده مصطفی مرشد لو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʂ) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (2) نقش رأفت و منطق اسلام در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʃ) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (3) گرایش اختیاری ایرانیان به اسلام

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʄ) علی(ع) و رابطه او با خلفا

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (4) علی(ع) و رابطه او با خلفا

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS