24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : افكار عمومي، احساس جمعي، جهت افكار عمومي، شدّت، برجستگي افكار عمومي، همسازي افكار عمومي، منشأ افكار عمومي
افکار عمومی، عکس العمل بخش عمدهای از جامعه است، در برابر حوادثی که برای جامعه رخ میدهد، و بیشتر ناشی از احساس است تا استدلال. برخی اندیشمندان نیز گفتهاند؛ افکار عمومی چیزی جز صدای مردم نیست که با پویایی توانمند خود، سرنوشت جامعهها را رقم میزند. بنابراین میتوان گفت: افکار عمومی، مجموعه افکار فردی است که در یک شرایط روانی و فضای اجتماعی خاص متعدد و منسجم میگردد، به گونهای که با از بین رفتن آن شرایط و فضای جمعی، افکار عمومی متعدد و منسجم نیز از بین خواهد رفت.
افکار عمومی گروههای مختلف جامعه نسبت به امری خاص، مانند: پدیدههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ...دارای جلوههای مثبت یا منفی است؛ که گاهی با ابزار و وسایل ارتباط جمعی مانند روزنامهها، رادیو و تلویزیون، منعکس میشوند و گاهی نیز انعکاس نمییابند.
افکار عمومی دربارۀ موضوعات خاص و مجموعه عقاید همه افراد، در یک جامعه معیّن بحث میکند، و موضوع آن را بیشتر امور مربوط به عامۀ مردم و مسایل مرتبط با سیاست اجتماعی تشکیل میدهند.
همچنین از افکار رایج تمایز دارد؛ چرا که افکار رایج عبارت از شیوۀ قضاوت یا نگرشی نسبتاٌ گسترده و لیکن بدون پویائی و با حالتی خنثی میباشد. امّا افکار عمومی تشکیل دهندۀ نیرویی جمعی است که قادر به اعمال فشار میباشد.
افکار عمومی، متضمّن وجود دادههایی عینی است که اساس آن را تشکیل میدهند و ضمن امکان آمیزش با شور و هیجان از حداقل تفکر و استدلال نیز برخوردار میباشند. اما احساس جمعی صرفاٌ عاطفی بوده و معمولاٌ پایه و اساسی در واقعیّت ندارد.
-جهت،
-شدّت،
-برجستگی
- همسازی.
جهت؛ بدین معنا است که افکار عمومی معمولاٌ به دو یا چند دیدگاه تقسیم میشوند، هر چند افرادی که دربارۀ مسألهای هیچ عقیدهای ندارند، در نظر گرفته نشوند.
شدت و برجستگی؛ شبیه هم هستند؛ شدّت، شدّت عقاید را اندازهگیری میکند، و برجستگی به اهمیّت نسبی عقایدی که یک فرد یا گروهی از افراد دارند، مربوط میشود. به عبارت دیگر برجستگی به اهم و مهم نمودن مسایل و اینکه کدام مسأله از همه مهمتر در نظر گرفته شود، اطلاق میشود.
همسازی به رابطه بین عقاید مربوط میشود، و بر میزانی که داشتن یک عقیده با داشتن عقیدهای دیگر همساز است، متمرکز میگردد. چون که به طور کلّی، اینکه افراد عقایدی داشته باشند که متقابلاٌ ناهمساز باشند، امری ممکن است.
-عقاید کارشناسی،
-عقاید آگاهانه،
-عقاید تأثیر پذیرفته
-فکار عمومی به طور کلّی.
اهمیت این چهار گروه ممکن است با توجه به نوع مسأله، افراد ذیربط، آگاهی کلّی دربارۀ مسأله، و میزانی که عقاید از طریق احزاب سیاسی سازمان مییابد؛ به ویژه از طریق گروههای فشار و غیره، تغییر نماید. و البته بدیهی است که در درون این گروهها نیز ممکن است، عقاید مختلف باشند.
پیدایی افکار عمومی از اینجا منشأ میگیرد که الگوهای رفتاری خاصی توسط این افکار تحمیل میشوند و به صورت هنجارهای رفتاری درمی آیند. و به همین خاطر است که بسیاری در صدد تأثیرگذاری بر افکار عمومی برمیآیند؛ از بازرگانان گرفته که از طریق تبلیغات تجاری اقدام به چنین کاری میکنند، تا احزاب سیاسی و دولت که با تبلیغات سیاسی این کار را انجام میدهد. البته باید توجه داشت که بر خلاف آنچه ابتدا به نظر میرسد که نماد این افراد یا نمادها صرفاٌ در صدد تغییر و دگرگون ساختن افکار عمومی هستند، اینان فقط به فکر استفاده از آن به سود خود میباشند.
به عنوان نکته پایانی میتوان گفت که، عقیده هنگامی که به فرد محدود میگردد، پدیدۀ پیچیدهای است، و بی نهایت پیچیدهتر است هنگامی که به طور جمعی به صورت افکار عمومی در نظر گرفته میشود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان