كلمات كليدي : شاخص قيمت، لاسپيرز، پاشه، فيشر، عمده فروشي، خرده فروشي
نویسنده : حسين كفشگر جلودار
یکی از متغیّرهای مهم در اقتصاد کلان سطح عمومی یا متوسط وزنی قیمتها است؛ که کاربردهای فراوانی دارد. در واقع چون در اقتصاد کلان با تعداد بسیار زیادی از کالاها و خدمات مواجه هستیم، ناچاریم با یک عدد، وضعیت همه قیمتها را بیان نماییم. [1]
شاخص قیمت، معیاری است که براساس آن، ارزش ثابت از ارزش جاری تمیز داده میشود. [2] اصولا شاخص، کمیّتی است که بهعنوان نماینده کمیّتهای همگن متعدد بهکار میرود و میتواند جهت و میزان تغییر کمیّتهای مورد نظر را در طول زمان نشان دهد. [3]
عدد شاخص، رقمی است که تغییر نسبی قیمتهای کالای مصرفی یا خدمات مشابه را در یک دوره و هر دوره دیگر، بهعنوان دوره مبنا نشان میدهد. معمولا دوره مبنا را به رقم صد ارائه میدهند. [4]
به عبارت کلی شاخص قیمت یعنی « بیان قیمت همه کالا ها و خدمات به صورت یکجا ، کمی و بدون واحد»
روشهای بهدست آوردن شاخص قیمتها
ظاهرا سادهترین راه این است که میانگین ساده همه قیمتها را بهدست آوریم. برای توضیح این مفهوم از یک مثال شروع می کنیم. فرض کنید که در اقتصاد چهار کالا (برای سادگی) وجود داشته باشد و در یک کشور فرضی همین چهار کالا تولید و خرید و فروش شود.
سال
|
سال 1390
|
سال 1391
|
سال 1392
|
نوع کالا
|
مقدار کالا
|
قیمت کالا
|
مقدار کالا
|
قیمت کالا
|
مقدار کالا
|
قیمت کالا
|
برنج
|
100کیلو
|
100
|
110
|
150
|
120
|
200
|
پیراهن
|
80عدد
|
1500
|
85
|
2000
|
90
|
3100
|
دوچرخه
|
30 عدد
|
10000
|
33
|
18000
|
35
|
25000
|
خاویار
|
10 کیلو
|
20000
|
11
|
35000
|
12
|
55000
|
راه حل اولیه برای نشان دادن همه قیمت ها با یک عدد، محاسبه میانگین قیمت ها است.
P1390= 100+ 1500+ 10000+ 20000 /4= 7900ریال
P1391= 150+ 2000+ 18000+ 35000 /4= 13787 ریال
P1392= 200+ 3100+ 25000+ 55000 /4= 20825 ریال
استفاده از راه حل اولیه میانگین قیمت ها، اگر چه میتوان قیمت همه کالاها را با یک عدد نشان داد، اما این روش دچار اشکالاتی است:
- اول اینکه در میانگینهای فوق، همه کالاها وزن یکسانی دارند و حال آنکه مقدار مصرف برنج در خانوارها بسیار بیشتر از خاویار است و باید وزن بزرگتری بهخود بگیرد.
- دوم این که واحدهای اندازهگیری کالاها باهم همگن نیستند؛ یعنی برخی کالاها را به وزن، برخی را بهصورت عددی و بعضی دیگر را با لیتر اندازهگیری میکنند. در اینصورت، باید کاری کرد که کالاها، میانگین واحد پولی نداشته باشند. [5]
برای حذف این دو مشکل یک سال را به عنوان «سال پایه» در نظر می گیریم. سال پایه یعنی سالی که در آن کشور، کمتر دچار تغییر و تحول شده باشد. به عبارت دیگر سالی که «تورم حداقل باشد؛ بیکاری کم باشد، رشد اقتصادی بالا باشد». البته بخاطر ایجاد کالاهای جدید و یا تغییر در مصرف برخی کالاها، سالهای پایه هر چند سال تغییر می بابد. با توجه به توضیحات اگر در مثال فرضی سال پایه 1390 باشد داریم:
(شاخص قیمت 1390)P1390به سال پایه 1390= 100+ 1500+ 10000+ 20000 /100+ 1500+10000+20000 =1
(شاخص قیمت 1391)P1391به سال پایه 1390=150+ 2000+ 18000+ 35000/ 100+1500+10000+20000=1/74
(شاخص قیمت 1392)P1391به سال پایه 1390= 200+ 3100+ 25000+55000 / 100+1500+10000+20000=2/64
عدد 1.74 بدین معنی است که به طور متوسط قیمت ها از سال 1390 تا 1391 حدود 1.74 برابر شده است. این شاخص قیمت بدست آمده اگر چه دو مشکل قبلی را رفع کرده است اما مشکل دیگری دارد و آن اینکه به همه کالاها یک وزن ثابتی داده است، در حالی که برخی از کالاها برای ما مهمتر و با اهمیتتر است. لذا باید وزن بیشتری داده شود و بلعکس. به عنوان نمونه در مثال فرضی وزن برنج و خاویار در شاخص قیمت یکسان در نظر گرفته شد در حالی که برنج اهمیت بیشتری در رندگی روزمره دارد. برای رفع این مشکل قیمت پیشنهاد شده است کالاها در مقدار آنها ضرب می شود. البته نحوه در نظر گرفتن وزن (مقدار) کالاها باعث شده است که شاخص های مختلفی بیان گردد که در ادامه به مهم ترین آنها اشاره می گردد.
انواع شاخص های قیمت
- شاخص لاسپیرز ( Laspeyers index ) ( L t ): در این شاخص، سبد مصرفی سال پایه (مقدار کالای سال پایه) به عنوان وزن کالاها در نظر گرفته میشود. جهت محاسبه این شاخص، قیمت کالای مورد نظر در مقدار کالای سال پایه ضرب می شود.
L t =
i =1, 2, 3,..,n
در مثال مورد نظر خواهیم داشت:
L 1391 =
مفهوم 169: یعنی به طور متوسط قیمت ها از 100 در سال 1390 به 169 در سال 1391 رسیده است. به عبارت دیگر اگر مصرف کنندگان بخواهند همان مقدار کالای سال 1390 را در سال 1391مصرف کنند، باید 1.69 برابر بیشتر پرداخت کنند.
- شاخص پاشه( Paasche index ) ( P t ) : در این شاخص، سبد مصرفی سال مورد نظر (مقدار کالای سال مورد نظر) به عنوان وزن کالاها در نظر گرفته میشود. جهت محاسبه این شاخص، قیمت کالای مورد نظر در مقدار کالای سال مورد نظر ضرب می شود. [6] لذا در مثال مورد نظر خواهیم داشت:
P t =
i =1, 2, 3,..,n
P 1391 =
مفهوم 169: یعنی به طور متوسط قیمت ها از 100 در سال 1390 به 169 در سال 1391 رسیده است. به عبارت دیگر اگر مصرف کنندگان بخواهند سبد مصرفی سال 1391 را تهیه کنند در سال پایه (1390) 1.69 برابر ارزش دارد.
مقایسه شاخص لاسپیرز و پاشه
- اگر فقط قیمت سال مورد نظر را داشته باشیم، میتوانیم شاخص لاسپیرز را محاسبه نماییم؛ بخلاف شاخص پاشه. . [7]
- تغيير الگوي مصرف بعضي كالاها در سال پايه كه هم اكنون استفاده نميشود در محاسبه شاخص لاسپيرز مشكلاتي را ايجاد ميكند؛ چرا كه برخي از كالاهايي كه در سال پايه استفاده ميگرديد اكنون ديگر جزء سبد مصرفي خانوارها نيست. در حالي كه در محاسبه شاخص لاسپيرز همچنان تركيب كالاهاي قبلي لحاظ می شود. البته براي رفع اين مشكل از شاخص پاشه استفاده می شود.
- از نظر تئوریک شاخص لاسپیرز افزایش قیمت را بیشتر از حد نشان می دهد. چون در این شاخص، مقدار کالای سال پایه مد نظر است و با افزایش قیمت انسانها از مصرف آن می کاهند اما در این شاخص آن را لحاظ نمی کنیم.
- از نظر تئوریک شاخص پاشه کاهش قیمت را بیشتر از حد نشان میدهد. چون در این شاخص، مقدار کالای سال مورد نظر، مد نظر است و با کاهش قیمت انسانها به مصرف آن در سال مورد نظر می افزایند در صورتی که مصرف همین مقدار کالا در سال پایه کمتر است.. [8]
- شاخص فیشر ( Fisher index ) ( F ) در این روش بر خلاف دو روش قبل که کمیّتها در سالهای پایه و جاری در نظر گرفته میشد، میانگین هندسی شاخصهای لاسپیرز و پاشه را محاسبه میکند. فرمول ریاضی روش فیشر بهصورت زیر است:
P t =
- 4. شاخص مارشال – اجورث( Marshall – Edgeworth index ) که به صورت زیر محاسبه می شود:
M t =
شاخص مارشال و فیشر به واقیعت نزدیکتراست چون تقریبا میانگین حسابی وهندسی است. اما روش محاسبه آن هزینه بردار تر و سخت تر است چون هم باید قیمت وهم مقدار کالاهای سال مورد نظر داشته باشیم.
کاربردها
شاخص قیمتها کاربردهای فراوانی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
- محاسبه روند قیمتها؛ بهعنوان یک متغیّر کلان اقتصادی، نشاندهنده چگونگی تغییرات سطح عمومی قیمتها است و بهصورت کمّی، وضعیت قیمتها را در سالهای مختلف باهم مقایسه میکند. این مورد امروزه از نظر هر جامعهای اهمیت خاصی دارد. این کاربرد برای محاسبه یک مقطع زمانی در ایران مناسب است.
- تبدیل متغیّرهای کلان به واقعی؛ استفاده از شاخص قیمت میتواند متغیرهای کلان اقتصادی (مانند تولیدهای اسمی) را به متغیرهای واقعی تبدیل کند. بدین صورت که متغیّرهای اسمی را به شاخص قیمت تقسیم کرده و متغیر واقعی را بهدست میآوریم. [9]
- محاسبه نرخ تورّم؛ فرمول شاخص قیمت در یک سال مورد نظر برابر است با نسبت هزینه کل خرید یک دسته کالا در آن سال به هزینه همان دسته کالا در سال پایه است. [10]
T = و T =
شاخص قیمتهای رایج [11]
شاخص کل بهای عمدهفروشی؛ نشاندهنده تغییرات قیمت کالاها در سطح تولیدکنندگان و فروشندگان عمده است؛ که از طریق جمعآوری اطلاعات قیمت عمدهفروشی از کارخانهها، عاملان فروش عمده و قیمت کالاهای وارداتی در مرز کشور، محاسبه میشود.
شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی؛ معیار سطح عمومی قیمتهای خردهفروشی است؛ یعنی تغییرات قیمت تعداد ثابت و معیّنی از کالاها و خدماتی که توسط خانوارهای شهری مصرف میشود. شاخص بهای کالای مصرفی و نشاندهنده سطح زندگی خانوارها در کالاها و خدمات مصرفی در یک دوره مالی است. درصد تغییرات سالانه این شاخص نرخ تورم را نشان میدهد.
شاخص قیمت تولیدکننده؛ معیار سنجشی است از میانگین وزن مواد و کالاهای معیّن که در تولید، مورد استفاده قرار میگیرد. این شاخص، بهعلت پوشش کالاها، شامل مواد خام و کالاهای نیمهساخته است.