كلمات كليدي : پيامبر(ص)، ام سلمه، كساء، اهل بيت، تطهيراً
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
رویداد کساء یکی از مهمترین حوادث روشنگر تاریخ زندگی پیامبر(ص) در جهت معرفی پیشوایان و راهنمایان امت اسلام و یکی از نقاط روشن و بر جسته خصائص و فضایل اهل بیت گرامی ایشان است.
واقعه کسا
احادیثی که درباره رویداد کساء به ما رسیده است هر یک تنها به بخشی از این واقعه اشاره دارد. از این رو برای ارائه تصویر تقریباً کامل از این واقعه، باید از همه این روایات، بهره جست. با این تفاصیل خواهیم کوشید تصویری تقریباً کاملی از این رویداد ارائه گردد:
«روزی پیامبر(ص) به خانه همسر خود، امسلمه میآیند؛ در بدو ورود به ایشان تأکید میکنند که به هیچ کس اجازه ورود ندهد. از سویی دیگر، در آن روز، دخترش فاطمه(س) غذایی (کاچی یا حریره) برای پدر تهیه دیده و آن را در دیگ کوچکی آماده کرده، در طبقی نهاده راهی خانه پدر میشود.[1] امسلمه نتوانست مانع ورود ایشان به منزل شود ایشان به حضور پیامبر(ص) میرسند. رسولخدا(ص) از ایشان میخواهند که همسر و دو فرزندش را نیز همراه بیاورد.[2] ایشان بیدرنگ به خانه باز میگردند و از همسر و دو فرزندشان میخواهند که رسولخدا(ص) را اجابت کنند.[3] طولی نمیکشد که ایشان همراه شوهر و دو فرزند خردسالش به خانه پدر وارد میشوند. سفره پهن میشود با اینکه عادت پیامبر(ص) این بود که بدون همسرش غذا نمیخورد؛ اما آن روز استثنائاً از همسرش برای تناول غذا، دعوت به عمل نمیآورند.[4] اگر امروز امسلمه بر این سفره بنشیند فردا سخن خداوند درباره اهل بیت(ع) به گونهای دیگر تفسیر خواهد شد. از این رو آنها خود بر سفره مینشینند. غذا تناول میشود جبرئیل نازل میشود و این آیه را میآورد:
«....إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»
«بدرستی که خدا خواست که تنها شما اهل بیت را از آلودگیها پاک گرداند و کاملاً پاک و پاکیزه گردانید.»[5]
حضرت، علی(ع) را در رو برو و حسن و حسین(ع) را در سمت راست و چپش و فاطمه(س) را در پشت سرش مینشاند. سپس عبای خیبری بر سر آنها میاندازد، [6] پس آنگاه دست راستش را از عبا بیرون آورده به سوی آسمان دراز کردند[7] و سه بار فرمودند:[8]
«اللهم هؤلاء اهل بیتی و عترتی[9] فاذهب عنهم الرجس یتطهرهم تطهیراً»[10] «بارالها اینان فقط، اهل بیت منند پس هر گونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
تا اینجا امسلمه که در گوشه اتاق مشغول خواندن نماز بود[11] و کم و بیش ناظر این رویداد بود، دیگر تاب نمیآورد و جلو میآید تا او نیز از این فضای معنوی بهرهمند گردد. سپس گوشه عبا را بلند کرده، سرش را داخل در کساء میکند و میگوید: «ای رسولخدا(ص) من هم با شمایم ؟»[12] حضرت(ص) کساء را از دست او میکشد و مانع از ورود او به جمع اهل بیتش شده[13] و میفرمایند: «تو مقام خودت را داری تو بر خیر هستی[14] تو از همسران رسول خدایی؛ اما اهل بیت من آنانند».[15]
تفسیری نادرست از معنای «اهل بیت» در آیه
بعضی از مفسران اهل سنت حدیثی را از عکرمه نقل کردهاند که «از آنجا که ابتدای این آیه درباره زنان رسولخدا(ص) بحث میکند پس منظور از اهل بیت در این آیه نیز، همسران پیامبر(ص) هستند.»[16] این در حالی است که خود پیامبر(ص) در زمان حیات مبارکشان صریحاً بیان فرموده بودند که منظور از اهل بیت در این آیه، ایشان و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) هستند.[17] محدثان بیشماری هم، چه شیعه و چه سنی، روایات فراوانی از رسولخدا(ص) و صحابه و تابعین و نیز از ائمه اطهار (ع) در کتب تفسیر و روایی خود ذکر کردهاند مبنی بر اینکه این آیه درباره اصحاب کساء نازل شده است.
سند حدیث کسا
حدیث کساء از حیث سند، قطعی و غیر قابل تردید بوده و محدثان و راویان بسیاری در کتب معتبر خویش از آن یاد کردهاند به گونهای که نقل آن به حد تواتر رسیده است. قراین بسیاری نیز دلالت بر درستی این حدیث دارد به طوری که نمیتوان در وقوع این رویداد تردیدی به خود راه داد. بسیاری از مفسران بزرگ در کتب تفسیر خود، از جمله طبری در جامع البیان، [18] ابن ابیحاتم در تفسیر قرآن العظیم، [19] فرات کوفی در تفسیر کوفی، [20] حسکانی در شواهد التنزیل[21] و سیوطی در درالمنثور، [22] شیخ طوسی در تبیان[23] و دیگر مفسران هر یک به نوبه خود روایات فراوانی را در این باره نقل کردهاند. حتی از همسران پیامبر(ص) مانند عایشه نیز حدیث کسا نقل شده است.[24]
محل رویداد حدیث کسا
از تفحصات علما و محققین چنین بر میآید که به جز عروة بن زبیر که راوی اصلی او نیز عایشه بوده، کس دیگری یافت نمیشود که معتقد باشد واقعه کسا در خانه عایشه رخ داده بلکه با توجه به حجم روایاتی که به نزول این آیه در منزل امسلمه تصریح کردهاند، جای هیچگونه تردیدی باقی نمیماند که آلزبیر این مطلب را از پیش خود ساخته و پرداختهاند.
مجموع روایاتی که در این باره وارد شده ثابت میکند که نزول آیه تطهیر و رویداد کساء بیتردید در خانه امسلمه واقعه شده است. عایشه نیز بر این حقیقت اعتراف دارد چنانکه از ابوعبدالله جدلی روایت شده که بر عایشه وارد شدم و گفتم این آیه در کجا نازل شده است؟ او گفت: «در خانه امسلمه.»[25] در روایت دیگری امسلمه میگوید: «اگر از عایشه بپرسی به تو خواهد گفت که این آیه در خانه من نازل شده است.»[26]
اهمیت واقعه کسا در تبیین پیشوایان دین
متن دعای پیامبرخدا(ص) و بسیاری از احادیثی که واقعه کساء را روایت کردهاند به روشنی نشان میدهند که این رویداد، در پی نزول آیه تطهیر و در جهت تفسیر و تبیین آن تحقق یافته است نقل شده که پیامبر(ص) در پایان عمر پر برکتشان آنها را دعا مینموده و آنها را اهل بیت خود میخوانده است. بعد از نزول این آیه رسولخدا(ص) هر روز قبل از نماز صبح بر در خانه علی(ع) و فاطمه(س) میآمدند و به آنها چنین خطاب میکردند: «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» ....بعد دستگیره در را میگرفتند و میفرمودند:
«یرحمکم الله، الصلاة، إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً»
و این کار را تا زمانی که از دنیا رحلت کردند ادامه میدادند.[27] ابیالحمراء خادم حضرت روایت کرده که رسولخدا(ص) نه یا ده ماه هر روز صبح قبل از طلوع فجر بر در خانه علی(ع) آمده، دستگیره در را گرفته، میفرمود:
«السلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ الصلاة، یرحمکم الله إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».[28]
عطیه عوفی از ابوسعید خدری و انس بن مالک نیز احادیث مشابهی را نقل کرده است[29] و این دلالت بر اهمیت این رویداد دارد و اینکه این واقعه نه یک رویداد معمولی که بعدها ارزش پیدا کرده؛ بلکه یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ زندگی رسولخدا(ص) در زمینه معرفی پیشوایان و راهنمایان آینده جامعه اسلامی است. این رویداد بزرگ همواره بعنوان افتخاری بزرگ و فضیلتی انکار نشدنی مورد احتجاج و مباهات ائمه معصومین واقع شده و از آن بعنوان سند افتخار بهره جستهاند؛ چنانکه امام علی(ع) بر آن در روز شورا بدان احتجاج کرده[30] امام حسن(ع) بعد از صلح با معاویه در آخرین سخنرانیهای خود در کوفه این امر را متذکر شده[31] و در ماجرایی که میان ایشان و عمرو عاص واقع شد به او فرمود: «از من دور شو که تو پلیدی و ما خاندان پاکی هستیم که خداوند پلیدی را از ما دور کرده و پاکمان گردانیده است.»[32] سخنان مشابهی هم از امام حسین(ع) در برخورد با مروان حکم گزارش شده است.[33] امام سجاد نیز بعد از واقعه کربلا، در شام این فضیلت را یادآور شده و خود را مصداق اهل بیت معرفی کردند. ضمن اینکه بسیاری از صحابه نیز از این واقعه نزد دوست و دشمن به نیکویی یاد کردهاند. [34]
ائمه معصومین(ع) مصادیق «اهل بیت»
مضمون حدیث ثقلین و تأکید پیامبر(ص) بر این نکته که قرآن و اهل بیت تا روز قیامت با هم هستند و جامعه اسلامی موظف به پیروی از آنان است به روشنی دلالت دارد بر اینکه مصادیق اهل بیت(ع) به اصحاب کساء که آخرین آنان پنجاه سال بعد از رحلت رسولخدا(ص) به شهادت رسید محدود نمیشوند، بلکه چنان که در شماری از روایات اهل بیت(ع) بدان تصریح گردیده است نه تن از فرزندان حسین(ع) نیز بدان افزوده میشوند.[35] علی(ع) در جواب سؤالی که از ایشان، درباره معنای قول رسولخدا(ص) در مورد «ثقلین» شد، در تبیین معنای عترت پیامبر(ص)، میفرمایند:
أنا و حسن و حسین و الائمه من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله ولایفارقهم حتی یردوا علی رسول الله(ص) حوضه.[36]
روایت جعلی در باب حدیث کسا
اما آنچه که امروزه به عنوان حدیث کساء شایع شده پایه و اساسی ندارد. این متن در هیچ یک از کتب معتبر فریقین وجود ندارد حتی کتابهایی که هدف آنها جمعآوری احادیث منسوب به اهل بیت(ع) بوده مانند بحارالانوار نیز ذکری از این حدیث نکردند. گویا نخستین کتابی که این متن را بیسند نقل کرده است چنان که محدث قمی بدان اشاره کرده است کتاب المنتخب است.[37]
این بدان معناست که از صدر اسلام تا حدود هزار سال بعد، از این متن، هیچ اثری در کتب حدیثی دیده نمیشود.
سلسله سند این حدیث به قدری اشکال دارد که اگر کسی کمترین اطلاعی از علم رجال و طبقات محدثان داشته باشد نادرست بودن آن را آشکارا تشخیص میدهد بعلاوه در سلسله سند این حدیث بسیاری از محدثان بزرگ مثل کلینی، طوسی، مفید، طبرسی، ابن شهر آشوب و... وجود دارند که در کتب خود، حدیث کسا را به گونهای دیگر نقل کردهاند که مخالف متن حدیث کسای شایع شده، هست. همچنین در این روایت، برخلاف قول مشهور، خانه حضرت فاطمه(س) محل رخداد این واقعه عظیم، معرفی شده است.
و اما خلاصهای از این روایت مجعول:
جابر بن عبدالله انصاری از حضرت زهرا(س) نقل میکند که:
«در خانه بودم که پدرم بر من وارد شد و سلام کرد؛ جوابش دادم؛ ایشان(ص) از ضعف و رنجوری خود، نالیدند و از من خواستند تا کسایی بیاورم و او را بپوشانم؛ پس حضرت را به کسایی یمانی، پوشاندم. اندکی بعد پسرم حسن(ع) به خانه آمد و سلام کرد؛ سپس گفت: «ای مادر؛ من بوی جدم رسولخدا(ص) را احساس میکنم» من نیز تأییدش کردم؛ پس حسن(ع) نزد ایشان رفته و از رسولخدا(ص) اذن ورود به کسا گرفت؛ حضرت نیز به او اجازه داد. اندکی بعد، حسین(ع) و بعد علی(ع) به خانه آمدند و از رسولخدا(ص) اجازه گرفتند و وارد کسا شدند؛ پس از آنها، من نیز اجازه گرفتم و وارد در کسا شدم. پس حضرت دست راست خود را از زیر کسا بیرون آورده، رو به آسمان دراز کردند و فرمودند: اللهم انّ هؤلاء اهل بیتی و خاصتّی و حامتّی لحمهم لحمی و دمهم دمی......»[38]