28 فروردین 1395, 9:30
بر اساس آموزه هاي قرآني، مرگ انتقال از خانه اي به خانه اي ديگر است. اميرمؤمنان علي(ع) مي فرمايد: تنتقلون من دار الي دار؛ از خانه دنيا به خانه آخرت منتقل ميشويد.(بحار الانوار، ج 37، ص146)
در حقيقت مرگ که آفريده اي همچون حيات است (ملک، آيه 2) مسئوليت انتقال انسان را به عهده دارد و اين مسئوليت پس از قيامت برداشته مي شود؛ زيرا ديگر مرگي نخواهد بود و اهل بهشت در آن جاودانه خواهند زيست بي آنکه مرگي را تجربه کنند و اهل دوزخ نيز گرفتار دست و پا زدن ميان مرگ و زندگي هستند: لايموت فيها و لايحيي(اعلي، آيه 14)
در آيات قرآن اين معنا مورد تأکيد قرار گرفته است که انسان ها چند دسته هستند ولذا مرگ آنها نيز با هم فرق مي کند؛ چرا که برخي تنها يک بار مرگ را تجربه مي کنند که آن هم همراه با آساني تمام است و مسئوليت آن را حضرت عزرائيل (ع) به عهده دارد.
پس وقتي حضرت عزرائيل براي توفي انفس(ستاندن جان ها) مي آيد، اين مرگ خيلي آسان و راحت خواهد بود؛ چرا که همانند يک نفس کشيدن و بوئيدن يک چيز خوش بو چون گل است؛ چنانکه در روايتي است که جان دادن براي مؤمن، مانند بوئيدن گلي خوش بو است و در روايت ديگر آمده که مرگ مانند بوئيدن سيب است. (نگاه کنيد: حق اليقين، مجلسي، فصل بهشت؛ و منازل الاخره، شيخ عباس قمي)خداوند درباره مأموريت توفي و ستاندن جان از سوي عزرائيل در آيه 11 سوره سجده مي فرمايد: بگو: «فرشته مرگي كه بر شما گمارده شده، جانتان را ميستاند، آنگاه به سوي پروردگارتان بازگردانيده ميشويد.»
اين کساني که جان آنان اين گونه ستانده مي شود، تنها يک مرگ را تجربه خواهند کرد و پروازي مستقيم به بهشت خواهند داشت، بي آنکه عوالم برزخ و روز قيامت و حساب و کتاب آنجا را درک کنند و عبور آنان از اين همه عوالم همان طوري که پيامبر(ص) مي فرمايد به اندازه بجا آوردن دو رکعت نماز است.
خداوند در آياتي از جمله 56 سوره دخان مي فرمايد: لايَذُوقُونَ فيهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْاُولي؛ آنان در بهشت مرگي جز همان مرگ نخست را تجربه نمي کنند. اينان همان کساني هستند که خداوند آنان را به اسبابي استثنا کرده و از دايره حکم کلي خارج نموده و فرموده است: وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْاَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ اُخْرَي فَإِذَا هُم قِيَامٌ يَنظُرُونَ؛ و در صور دميده ميشود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مدهوش درميافتد، مگر كسي كه خدا بخواهد ،سپس بار ديگر در آن دميده ميشود و بناگاه آنان بر پاي ايستاده مينگرند.
اما جان هاي اکثر مردم را رسولان الهي(انعام، آيه 61) و فرشتگان خداوندي (انفال، آيه 50؛ محمد، آيه 27) با مسئوليت ملک الموت و عزرائيل(ع) مي گيرند.
اينان گرفتار دو مرگ و دو زندگي هستند که شامل 1. مرگ از دنيا، 2. حيات در عالم برزخ، 3. و سپس مرگ در هنگامه قيامت، 4. و زنده شدن دوباره پس از برپايي حساب و کتاب قيامت است. خداوند در اين باره مي فرمايد: قَالُوا رَبَّنَا اَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَاَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ ؛ مي گويند: پروردگارا ما را دوبار ميراندي و دوبار زنده كردي. (غافر، آيه 11)
اينان همچنين گرفتار سکرات (ق، آيه 19) و غمرات (انعام، آيه 93) مرگ مي شوند که بسيار سخت است و فردي که مي ميرد چنان مدهوش مي شود که وقتي چشم در عالم برزخ مي گشايد هنوز گيج و منگ است و نمي داند چه اتفاقي افتاده است. از اين رو همه چيز را فراموش مي کند، مگر آن چيزي که ملکه وجود و جوهر ذات او شده باشد. براين اساس بسياري از مردم اصول دين را فراموش مي کنند و وقتي با فرشتگان نکير و منکر مواجه مي شوند و بايد گذرنامه خود را در عالم برزخ براي بهشت يا دوزخ بگيرند، نمي توانند ابتدايیترين سؤالات چون کيستي پروردگار و پيامبر(ص) و امامان(ع) و حقانيت معاد و حساب و کتاب و مانند آنها را پاسخ دهند. اينجاست که روح متوفا سرگردان است و وقتي صداي تلقين کننده را مي شود، مي تواند از آن استفاده کند و پاسخ دهد. در حقيقت اين تلقين همانند نوعي کمک رساني در امتحان است.
وقتي معلوم شد که شخص، اهل اسلام و يا کفر است، رفتار فرشتگان مشخص ميشود. در آنجاست که برخي را با گرز آتشين بر سرش مي کوبند(حديد، آيه 21) و برخي را بر صورت و پشتشان مي کوبند (انفال، آيه 50) و برخي چون فرعون شامگاهان و بامدادان عذاب ميشوند(غافر، آيه 46)؛ اما برخي را به سوي بهشت برزخي سوق مي دهند تا از آن بهره گيرند.
روزنامه كيهان، شماره 21052 به تاريخ 17/2/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان