امیرالمؤمنین(ع)
مىفرماید: هرگاه یكى از شما داخل خانه خود شد، بر اهل خانه سلام كند، اگر نبودند،
بگوید: سلام بر ما از جانب پروردگار و نیز سوره اخلاص را بخواند كه زُداینده فقر
است.
اگر در مسائل اسلام مطالعه ای داشته باشیم به
این نکته میرسیم که هیچ لحظه و موقعیتی در زندگی نیست که اسلام برای آن سخن و
نسخه ای نداشته باشد. یکی از مواقع، داخل شدن و خارج شدن از خانه است. امیرالمؤمنین(ع)
مىفرماید: هرگاه یكى از شما داخل خانه خود شد، بر اهل خانه سلام كند، اگر نبودند،
بگوید: سلام بر ما از جانب پروردگار و نیز سوره اخلاص را بخواند كه زُداینده فقر
است. رسول اکرم (ص) فرمود: هر كس وقتی از خانه بیرون رود: «بسم اللَّه» بگوید دو
فرشته گویند: هدایت شدى و اگر بگوید: «لا حول و لا قوه الا باللَّه» فرشته ها میگویند:
محفوظ شدى و اگر بگوید: «توكلت على اللَّه» گویند: تو را بس است؛ در این حال شیطان
میگوید: من به بنده اى كه هدایت و محفوظ شده از طرف خداوند است هیچ راهی
ندارم.(أمالی الصدوق، ص: ۵۷۹) در روایت مهمى آمده: وقتى قصد خروج از منزل كردى
بگو: «بِسْمِ اللّهِ وَلا حَوْلَ ولا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ تَوَكَّلْتُ عَلَى
اللّهِ.»
به
نام خداوند هیچ قدرت و قوتى نیست مگر با كمك خداوند، واگذار مىكنم كارهایم را بر
خدا.
چون
گفتى: «بسم اللّه»، ملكى مىگوید: راهنمایى شدى، چون گفتى: «لا حول و لا قوه الا
باللّه »، مىگوید: از هر شرى حفظ شدى، چون گفتى: «توكلت على اللّه»، مىگوید،
خداوند تو را كفایت كرد؛ در این حال است كه شیطان مىگوید: چه كنم با بندهاى كه
راهنمایى شده و حفظ گردیده و او را كفایت كردهاند (أمالی الصدوق، ص: ۵۷۹).
اسراری
از کلام بسم الله
از
مولای متقیان حضرت علی(ع) روایت شده است: وقتی که بسم الله الرحمن الرحیم بر
پیامبر اکرم(ص) نازل شد، آن حضرت فرمود: اولین بار که این آیه بر حضرت آدم نازل شد
فرمود: تا زمانی که فرزندان من این آیه را قرائت کنند از عذاب (الهی) درامان
خواهند بود. (اسرار الصلوه (ملكی تبریزی)، ص 226) بسم الله، نور دل دوستان است،
آیینه جان عارفان است، چراغ سینه موحدان است، آسایش رنجوران و مرهم خستگان است،
شفای درد و طبیب بیماردلان است (كشف الاسرار، ج 4، ص 9).
لاحول و
لا قوه الا بالله
امام
باقر(ع) در تفسیر این ذكر فرمودند: آنجا كه قدرتى را بجا صرف كرده و خدا را اطاعت
كردهاید، این قدرت بر اطاعت، از ناحیه خداست و آنجا كه معصیت نكردهاید، در
حقیقت، عنایت الهى بین شما و آن معصیت حائل شده است. پس لا حول و لا قوه الا بالله
العلى العظیم: لاحول لنا عن معصیه الله الا بعون الله و لا قوه لنا على طاعة الله
الا بتوفیق الله عزوجل.(بحارالانوار، ج90، ص187) پیامبر اكرم(ص) این ذكر شریف را
ذكر فرشتگان حامل عرش معرفى كرده است: تسبیح حمله العرش (بحارالانوار، ج90، ص191)
و در برخى روایات تفسیرى آمده است كه فرشتگان حامل عرش نیز كه ذات اقدس خداوند از
آنان به الذین یحملون العرش (سوره غافر، آیه 7) یاد مىكند، هنگامى كه حمل عرش
الهى، یعنى مقام فرمانروایى خدا، برایشان دشوار بود ذكر «لا حول و لا قوه الا
بالله العلى العظیم» را به آنان آموختند (بحارالانوار، ج 55، ص33).
آثار و بركات این ذکر در زندگی
در
مورد فواید این ذكر روایاتی وجود دارد كه فقط به ترجمه دو نمونه از آن اشاره میكنم.
1.
پیامبر(ص) فرمودند: كسی كه «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» گوید، گناهان
او از بین میرود مثل روزی كه از مادر متولد شده و از هفتاد راه فقر حفظ میشود.
(المحقق النوری الطبرسی، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، چ 2، 1320، ج 5، ص 373)
2. پیامبر اكرم(ص) فرمودند: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم، دوای نود و
نه درد است كه آسانترین آنها هَمّ و غم است (همان، ص 374).
توکل کردن بر خدا
ریشه
توكل در توحید و ایمان به قدرت خداوند است. به هر مقدار كه انسان ایمانش را تقویت
نماید، توكلش به خداوند بیشتر میشود. توكل از ماده وكالت به معنای سپردن كارها به
خداوند و اعتماد بر لطف اوست. مرحوم راغب اصفهانی در مفردات میگوید: «توكل» اگر
با حرف «علی» بیاید به معنای اعتماد كردن میباشد. (راغب اصفهانی، مفردات، ماده وكل).
توكل مفهوم ظریف و دقیقی دارد كه در عین توجه داشتن به عالم اسباب، انسان را از
غرق شدن در آن و دل بستن به غیر خدا و آلودگی به شرک باز میدارد. انسان باید با
كمال قدرت و قوت از هر گونه وسیله شروع برای پیروز شدن بر مشكلات بهره گیرد و
موانع را از سر راه خود بردارد و با این حال متكی به لطف پروردگار و قدرت بی پایان
او باشد و پیروزی را از او بداند نه از غیر او. در حدیثی رسول گرامیاسلام(ص) از
جبرئیل میپرسد: توكل بر خداوند متعال چیست؟ جبرئیل در پاسخ میگوید: «العلم بان
المخلوق لایضر و لا ینفع ولا یعطی و لا یمنع و استعمال الیأس من الخلق؛ حقیقت
توكل، علم و آگاهی به این است كه مخلوق نمیتواند زیانی برساند و نه سودی و نه
چیزی ببخشد و نه از آن باز دارد، و نیز توكل مأیوس شدن از خلق است (یعنی همه چیز
را از خدا و به فرمان او بداند) (بحارالانوار، ج 68، ص 138، ح 23). در حدیث دیگری
میخوانیم كه معصوم(ع) در پاسخ پرسش درباره توكل فرمود: «لا تخاف سواه» توكل این
است كه از غیر خدا نترسی. (بحار، ج 68، ص 143 ، ح 42). از این تعبیرات به خوبی
استفاده میشود كه روح و حقیقت توكل، بریدن از مخلوق و پیوستن به خالق است و شاید
یکی از اسراری که در موقع خروج از خانه خواندن این ذکر تأکید شده است همین باشد.
بنابراین توكل بر خداوند یعنی اعتماد كردن به او و واگذار كردن كار به او و تسلیم
اراده او بودن و استقلال ندادن به اسباب و توجه كامل به مسبب الاسباب یعنی خداوند
متعال. یعنی در عین استفاده از اسباب توجه داشته باشیم كه اسباب از خود چیزی
ندارند و در تأثیر مستقل نمیباشند بلكه تكیه گاه آنها نیز خداوند متعال است (با
استفاده از المیزان، ج 5، ص 239).