13 مهر 1394, 13:51
ابن مسکویه و اهتمام به اخلاق
حضرت آیت الله جوادی آملی در بیان اهتمام ایشان به اخلاق و آداب به عنوان امّ المعالم می نویسند: «جناب احمد بن محمد بن مسکویه رازى(325 ـ 421) که از علماى بنام شیعه به شمار مى رود، معاصر مرحوم ابن سینا است. داستانى در برخورد وى با بوعلى، رضوان الله علیهما، نقل مى شود که در صورت صحت، نشانه ی اهتمامى است که جناب ابن مسکویه به مسئله ی اخلاق دارد. در عصر حکومت آل بویه ـ که حکومتى شیعى بود و شیعیان کم و بیش به دربار راه پیدا مى کردند ـ کتاب هاى فراوانى با حمایت حکومت وقت، نوشته و شاگردان زیادى تربیت شد. این قصه، که در بخشى از مقدمات کتاب هاى ابن مسکویه آمده، این است که: روزى شاگردان ابن مسکویه در کنار او نشسته بودند، در همان حال، ابن سینا وارد شد و گردویى در دست داشت. او به ابن مسکویه گفت: سطح این گردو را مشخص کن و مساحت یک دانه جو را نیز مشخص کن و بگو که مساحت این دانه گردو با چند حبه جو برابر است. فوراً ابن مسکویه کتاب اخلاق را به ابوعلى سیناداد و گفت: «تو، نخست، اخلاقت را با این کتاب، اصلاح کن تا ما مساحت آن گردو را مشخص کنیم!»؛ یعنی احتیاج انسان به اصلاح اخلاق و تهذیب روح، بیش از نیازمندی وی به دانستن مساحت گردو و مساحت حبه ی جو است و در برابر قوّت تو در ریاضی، قوی هستیم و اگر تو در ریاضیات، مسائلی را طرح می کنی، ما، در ریاضت ها، مباحثی را ارائه می دهیم.[33]
ابن مسکویه در طهارة الاعراق معتقد است در ترتیب فراگیرى علوم و دانش ها نیز شایسته است انسان ابتدا اخلاق را بیاموزد. مى گوید: «من، تجربه ی تلخى در این زمینه دارم و حاضر نیستم شما به این تجربه ی تلخ مبتلا شوید. من، مقدارى از عمر را به سرگرمى لذت هاى صورى گذراندم، ولى اکنون پشیمانم.» او مى افزاید: «برخى سعى مى کردند کودکان شان را به اشعار «امرء القیس » و «نابغه ذبیانى » و ... سرگرم و به پوشیدنی ها و نوشیدنی ها مشتاق کنند؛ زیرا، خیال مى کردند لذت و کمال در این هاست، در حالى که مقدارى از عمر انسان که سپرى مى شود، مى فهمد این ها لذایذ راستین و کمال حقیقى نیست و اگر کسى بخواهد عمر سپرى شده را ترمیم و تدارک کند، نمى تواند: نه گذشته را مى توان برگرداند و نه آینده را با اطمینان مى توان تامین کرد. انسان وقتى به هوش مى آید که جز پشیمانى کارى ندارد و این پشیمانى هم سودمند نیست. اگر انسان با پستان طبیعت، انس گرفت، باید کودکى را رها کند و دوران شیرخوارگى را پشت سر بگذارد و دیگر، شیر طبیعت را ننوشد». [34]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان