13 مهر 1394, 13:51
تندیس تلاش و تحقیق
شیخ آقا بزرگ به حقیقت مردى خستگى ناپذیر و نستوه بود. همیشه در تلاش و تکاپو و شیفته کار و تحقیق بود. اگر مجموعه آثار ماندگارش یکجا گردآورى و تحقیق شود سر به صد جلد خواهد زد. او از همان نخستین روزهاى ایام جوانى دست به استنساخ دهها نسخه کمیاب و کتاب معتبر زد و تا آخر عمرش که قامتش از خمیدگى حالت رکوع دایم یافته بود باز سر در کتاب و دست در قلم داشت.
با این همه کار و کوشش، خانه اى بى آلایش و بسیار ساده داشت و همیشه دور وبرش آکنده از اوراق و اسناد و دفاتر بود و کتابها چون ستارگان بى شمارى او را که براستى ماه تابان در آسمان تحقیق و تألیف بود همیشه در حصار تماشایى خویش داشتند. خانه ساده او پناهگاه پژوهشگران و مرجع محققان بود. در خانه و کتابخانه او پیوسته به روى محققان باز بود. چیزى که شیخ به آن نمى اندیشید راحتى و رفاه بود. محقق تهرانى حتى فرصت شام خوردن را در شبها نداشت و مى گفت : «چهل سال است که شام نمى خورم.»([27])
از سید محسن امین عاملى، نویسنده «اعیان الشیعه» نقل مى کنند که گفت :
«براى تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر مى کردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدى آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر اینکه در این هفته میهمان او باشم. شبى به من اطلاع داد امشب میهمان دیگرى هم داریم و آن شیخ آقا بزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. هنگامى که او را زیارت کردم و بحثى میان ما در گرفت فهمیدم که او تنها یک فهرست نگار نیست بلکه اطلاعات فقهى و اصولى و فلسفى وسیعى نیز دارد. از این رو مسرور شدم. ساعت چهار و نیم شب بود که خستگى بر من غالب شد و خوابیدم. از خواب که برخاستم دیدم شیخ آقا بزرگ نخوابیده و همچنان مشغول یادداشت بردارى است. از او پرسیدم نمى خوابید؟ فرمود : من هنوز نشاط دارم و نخوابید. ما هفت روز و شب در آنجا بودیم. ایشان استراحت منظمى نداشت و مى فرمود ما براى استراحت اینجا نیامده ایم و من با وجود اینکه پرکار بودم به ایشان غبطه مى خوردم.»([28])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان