13 مهر 1394, 13:51
خاطره
آقاى سید محمد حسینى تهرانى مى گوید:
آقا بزرگ تهرانى برایم خاطره جالب و شنیدنى اى را نقل کرد. او گفت بعد از اینکه آقاى سید احمد کربلایى دیده از جهان فرو بست، شبى او را در خواب دیدم که انگشت سبابه ـ انگشت امضاى ـ او را محکم گرفتم، و به او گفتم: از آن مقامات و درجاتى که خداوند به شما عطا فرموده براى من بیان کنید.
او با قدرت، انگشت خویش را از دست من کشید و تبسمى کرد و گفت: حلواى تنتنانى تا نخورى ندانى.([67])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان