13 مهر 1394, 13:51
ترجمه و تفسیر نهج البلاغه
استاد جعفرى به تفسیر مثنوى پرداخت تا مقدمه اى باشد براى شناخت و تفسیر کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) ـ نهج البلاغه. یکى از بستگان نزدیک استاد، در خواب دید که در برابر علاّمه عبدالحسین امینى(1320 ـ 1390 هـ .ق.) ـ صاحب الغدیر ـ نشسته است. علامه امینى پرسید: آیا شما جعفرى را مى شناسید؟ گفت: آرى. علاّمه امینى گفت: نامه اى مى دهم به ایشان بدهید. پرسید: اجازه دارم نامه را باز کنم و بخوانم؟ وقتى پاسخ مثبت شنید، در نامه نظر انداخت دید خیلى معنوى و ملکوتى است به قدرى نورانى بود که حالى خاصّ پیدا کرد. علاّمه امینى با تأکید گفت: این نامه را بدهید به جعفرى و به ایشان بگویید ما اکنون در این عالم (برزخ) دیگر نمى توانیم کارى بکنیم ولى شما در آن دنیا در میدان کار هستید و مى توانید درباره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کار کنید. به این ترتیب، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه آغاز شد و تا پایان عُمر استاد ادامه یافت و 27 جلد از آن منتشر شد. علامه جعفرى با تمام صلاحیّت هایى که در شناخت هستى و جهان بینى هاى شرقى و غربى داشت، کوشید کلام امیرالمؤمنین(علیه السلام) را به درستى بشناسد و به بهترین شکلى بشناساند. در این راه، او مکاتب گوناگون و نظریّه هاى مختلف را به میدان طلبید و با قدرت استدلال نشان داد که نهج البلاغه کلام خالق نیست، اما برتر از کلام هر مخلوقى است و مطالب آن اگر درست و کامل روشن گردد، سراسر حقیقت و درستى است و در آن هیچ کژى و اشتباهى راه ندارد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان