13 مهر 1394, 13:51
رحلت
آیت الله سیّد عبدالکریم لاهیجی در سال 1322 قمری برای زیارت عتبات عالیات به عراق مشرّف شد. بعد از چند ماهی به تهران مراجعت کردند. به فاصله ی کوتاهی در سال 1323 هجری قمری دار فانی را وداع گفت. حجت الاسلام حاج شیخ محمدعلی جاودان در این باره می گوید:
خانه ی مرحوم لاهیجی در همین کوچه و محلّه ی ما بوده است. خانه ای که بعدها، محل سکونت داماد مرحوم لاهیجی، آیت الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی، از علمای بسیار پرهیزکار تهران، بود. هنوز آثاری از این خانه باقی است.
«ما یک عمّه خانمی داشتیم که بزرگ ترین فرزند آقا شیخ مرتضی بود. این عمّه خانم، خانمی بسیار صالح و عابد و خلیق بود، بخصوص ایشان بر حضرت حسین، علیه السلام، بسیار گریه می کرد و اشک می ریخت. عمّه خانم ما نقل می کرد که روزی خدمت کار مرحوم آقا سید عبدالکریم با عجله و اضطراب و سراسیمه، به دنبال آقا شیخ مرتضی آمد. آقا به سرعت لباس های خود را پوشید و با او به منزل آقای لاهیجی رفت.
ما منتظر ماندیم و بعد از ساعتی، آقا به خانه بازگشت. آقا می فرمود: آیت الله لاهیجی در بستر بیماری افتاده بود و خیلی ضعیف و ناتوان شده بود و به سختی می توانست از جایش بلند شود و بر روی پاهایش بنشیند، اما در آخرین لحظات، بلند شدند و بر روی پا ایستادند سپس شروع به سلام دادن به حضرت معصومه، سلام الله علیها، کردند. ابتدا از حضرت پیامبر اکرم، صلی الله علیه وآله، شروع کردند و بعد حضرت امیرالمؤمنین، علیه السلام، و حضرت فاطمه، سلام الله علیها، و همین طور یکی یکی به تمام ائمه اطهار تا حضرت بقیّة الله الاعظم، علیهم السّلام، دادند و بعد دوباره در جای خود دراز کشیدند و بلافاصله روح پاک و شریفش از بدن بیرون رفت و به سوی جوار حق شتافت.».[30]
پیکر پاکش بعد از تشیع با شکوهی در قبرستان چهارده معصوم واقع در اوایل جاده ی شاه عبدالعظیم تهران [نزدیک میدان شوش] دفن شد. به واسطه ی کرامت و جلالت شأن و مقام او، علمای بزرگ دیگری همانند آیت الله حاج شیخ احمد خندق آبادی و آیت الله حاج باقر معزّ الدوله ای و ده ها نفر دیگر را بنابر وصیت شان، جنب مرقد مطهرش دفن کردند.[31] مرحوم شیخ محمد شریف رازی مطلب جالبی از حضرت ولیّ عصر، عجل الله تعالی فرجه الشریف، بر سر مزار وی را این گونه می نویسد:
جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود یاسری تهرانی در روز چهارشنبه 23 محرم 1394 قمری حکایت کرد برای این مؤلف که مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ مرتضی زاهد (حمام گلشنی) فرمود: خدمت آقای آقا سیّد کریم محمدی که از متشرفان خدمت حضرت بود، رسیدم. فرمود: سید کریم بیا برویم به زیات جدم حضرت رضا، علیه السلام. پس چند قدم برداشته و خود را در صحن حضرت رضا، علیه السلام، دیدم پس به حرم مشرف شدم و زیارت کردم. با همان کیفیت به تهران آمدیم.
حضرت فرمود: بیا برویم به زیارت قبر سیّد عبدالکریم لاهیجی. پس تا به قبر سیّد رسیدیم، دیدم آقا سیّد عبدالکریم از قبر بیرون آمد و به استقبال حضرت ولی عصر امام زمان، روحی له الفداء، شتافت و پس از عرض ارادت و اخلاص به من فرمود: آقاسیّد کریم، سلام مرا به حاج شیخ مرتضی زاهد برسان و بگو: شرط رفاقت همین است که مرا یاد نکنی و به دیدن من نیایی؟
حضرت ولّی عصر، عجل الله تعالی فرجه، فرمود: آقاسید عبدالکریم! حاج شیخ مرتضی را معذور دار. چون گرفتار و مریض احوال است و نمی تواند بیاید. من به جای او به دیدن تو خواهم آمد.
نویسنده ی کتاب گنجینه ی دانشمندان می افزاید: تعجّب نکنید عزیزان من از این حکایت و استبعاد و انکار نکنید. اوّلا، مقام مومن حقیقی و متقی واقعی و عالم ربّانی و سیّد صالح، مانند آیت الله آقا سیّد عبدالکریم لاهیجی، بالاتر از این ها است. امام صادق،علیه السلام، فرمود: «اگر به درختی که ریشه ی آن در اعماق زمین فرو رفته است، فرمان دهد، اطاعت او کند» و ثانیاً، قدم مبارک همایونی حضرت ولیّ عصر حجة بن الحسن المهدی، عجل الله تعالی فرجه الشریف، این اثر را دارد که به تن مرده جان می دهد، چنان که گفته شده:
همچون مسیح جان به تن مردگان دمدگر
بـگذرد نـسیم سـحرگـه ز کـوی تـو[32]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان