13 مهر 1394, 13:51
سید سپید دست
مجبوبیت، قدرت و نفوذ سید روز به روز فزون تر مى شد او که هنوز طعم تلخ تهیدستى را فراموش نکرده بود دهش پیشه کرد تا هیچ کس از نادارى رنج نبرد. بخشندگى آن بزرگمرد چنان بود که هرگز کسى را به سبب کردار یا باورى خاص از دریاى گشاده دستى اش محروم نمى ساخت. بازرگانان، کشاورزان، کارگران، شیعیان و سنیان همه از محبت و بخشش بى پایانش بهره مند مى شدند. روزى به یکى از راهبران مذهبى برادران اهل سنت کردستان دوهزار تومان هدیه داد.([25]) روزى دیگر، که مصادف با عید غدیر بود، بر منبر فراز آمد انبوه کیسه هاى طلا و نقره را در برابرش قرار داد، تهیدستان را فرمود کنار یکى از درهاى مسجد گرد آیند و یک یک وارد شده، بهره خویش برگیرند و از در دیگر بیرون روند. بدین ترتیب در حدود یک ساعت همه کیسه ها تهى شد و هیجده هزار تومان زر و سیم به پابرهنگان رسید.([26])
علاوه بر این سرور فقیهان شیعه در حوادث طبیعى مانند سیل، زلزله و بیماریهاى همه گیر پیشقدم مى شد و مردم را از باران عنایتهاى خویش برخوردار مى ساخت. کمکهاى مالى وى در وباى اصفهان، یزد، شیراز و نیز وبا و طاعون گیلان چشمگیر و برون از انتظار دولتیان مى نمود.([27])
او همچنین یک مغازه نانوایى و یک قصابى در شهر داشت و حدود هزار نفر از بینوایان اصفهان را حواله داده بود تا روزانه از سهمیه هاى رایگان نان و گوشت برخوردار شوند.([28])
دهشهاى آن رادمرد فرزانه به اندازه اى بود که گروهى آن را نوعى جسارت و بى باکى در مصرف وجوه شرعى شمرده، وى را به احتیاط فرا مى خواندند.
البته سید با همه فروتنى اش در مقابل توانگران مغرور، کردارى ویژه داشت. گاه فرماندار شهر بر او وارد شده، سلام مى کرد و مى ایستاد. سید در نهایت بى توجهى به کار خویش پرداخته، پس از ساعتى به او مى نگریست و اجازه نشستن مى داد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان