سیّدهاشم رسولى محلاّتى
متولّد 1309 ش.
عنوان مقاله: امین امام
نویسنده: حبیب الله سلمانى آرانى
تولّد و خاندان
آقا سیّد هاشم رسولى محلاّتى اوّلین فرزند حجت الاسلام حاج آقا سیّد حسین رسولى محلاّتى، در شب 28 ماه مبارک رمضان سال (1348 هـ .ق.) برابر با (1309ش.) در محله «رَزْگاه» شهر محلات دیده به جهان گشود.
حاج آقا سیّد حسین رسولى (1327 ـ 1386 هـ .ق.) فرزند سیّد عبّاس، از ساکنان «خُزّاق» کاشان بوده که به محلات مهاجرت کرده و در آنجا سکونت گزیده است.
حاج آقا سیّد حسین، خواندن و نوشتن و بخشى از مقدّمات علوم دینى را در زادگاهش فرا گرفت، سپس براى ادامه تحصیل به قم هجرت نمود و در آنجا دروس سطح را نزد استادانى چون: آقا شیخ محمّد گلپایگانى و آیت الله حاج آقا میرزا ابوالفضل زاهدى قمى (متوفّاى 1398 هـ .ق.)([1]) و دیگران آموخت. وى پس از آن، در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام: شیخ عبدالکریم حائرى یزدى (متوفّاى 1355 هـ .ق.)، آقا سیّد محمّدتقى خوانسارى (متوفّاى 1371 هـ .ق.)، و حاج آقا حسین طباطبایى بروجردى (متوفّاى 1380 هـ .ق.) حاضر شد و بهره هاى علمى و دینى بسیارى کسب نمود.
وى در تعطیلات و مناسبت هاى تبلیغى به محلات مى رفت و به تبلیغات دینى و ترویج احکام و مسائل شرعى مى پرداخت.
در یکى از روزهاى سال (1330ش.) عدّه اى از اهالى و ساکنان محله امامزاده قاسم شمیران تهران، به قم آمدند و به بیت آیت الله بروجردى رفتند و از ایشان براى محلشان، تقاضاى عالم و روحانى کردند. بر حسب اتّفاق، آن روز آقا سیّد حسین، در منزل آیت الله بروجردى بودند. آیت الله بروجردى، حاج آقا سیّد حسین رسولى محلاّتى را، که از شاگردان خود و فضلاى حوزه بود، به آنان معرفى و پیشنهاد نمود، که پس از مشورت طرفین، این پیشنهاد مورد قبول واقع شد. محلاّتى بى درنگ و براى انجام وظایف دینى و مسئولیت هاى شرعى به امامزاده قاسم شمیران مهاجرت کرد و تا آخر عمر در آنجا، در سنگر مسجد و حتّى در منزل محلّ سکونتش، امید طبقات مختلف آن محلّ بود و وظایف خویش را به خوبى انجام داد و از خود آثار نیکى به جا گذاشت.([2])
تحصیل و استادان
سیّد هاشم، دوران کودکى را در دامن پر مهر مادرى، مؤمن و زیر سایه پدرى، روحانى، تربیت و رشد یافت. وى با علاقه شدیدى که به یادگیرى داشت، چند سال در یکى از مکتب خانه هاى زادگاهش ـ که سرپرستى آن را دو برادر ـ آقایان مجد که هر دو، هم طبیب بودند و هم معلّم اطفال ـ خواندن و نوشتن را آموخت. او در دوازده سالگى براى ادامه تحصیل، به همراه پدرش که در قم اشتغال به تحصیل داشت، به این شهر عازم گردید و در آنجا، ابتدا به مدرسه باقریه ـ که آن زمان در زاویه جنوب غربى مدرسه فیضیه و قسمتى از مسجد اعظم فعلى قرار داشت و زیر نظر آقاى برقعى اداره مى شد ـ رفت و تحصیلات ابتدایى را به پایان برد. پس از آن، چون پدر علاقه شدیدى نسبت به روحانى شدن سیّد هاشم داشت، او را به کسب و فراگیرى علوم حوزوى ترغیب و تشویق کرد، که این تشویق ها مؤثر واقع گردیدبنابراین پدر امکانات تحصیل را براى فرزند، در قم فراهم ساخت.
سیّد هاشم نوجوان، مقدّمات دروس حوزوى و بخشى از اصول را، نزد پدرش و حاج آقا سیّد رحمان محلاّتى فراگرفت. وى بخشى از معانى و بیان را نزد استاد شهید آیت الله مرتضى مطهّرى (شهادت 1358ش.) و بعد از آن، دو جلد شرح لمعه را در محضر آیت الله حسینعلى منتظرى، شهید آیت الله محمّد صدوقى (شهادت 1360ش.) و حجت الاسلام آقا شیخ اسدالله نورالهى اصفهانى، فراگرفت. قوانین الاصول میرزاى قمى را از محضر درس آقا شیخ عبدالجواد جبل عاملى سدهى اصفهانى (1323 ـ 1407 هـ .ق.) استفاده برد.
سیّد هاشم، عمده مباحث مکاسب را نزد آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانى (متوفّاى 1414 هـ .ق.)، کفایة الاصول را در محضر آیت الله میرزا محمّد مجاهدى تبریزى (متوفّاى 1380 هـ .ق.) و آیت الله آقا سیّد محمّدباقر طباطبایى سلطانى (متوفّاى 31/3/76، مطابق با 20 صفر (1418 هـ .ق.)، به پایان رسانید. با گذراندن دوره هاى سطح، براى تکمیل آموخته هایش، ابتدا به درس خارج فقه و اصول آیت الله العظمى حاج آقا حسین بروجردى حاضر شد و هفت سال، پیاپى از محضر این استاد و مرجع بزرگ استفاده کرد. با کسب دست مایه هاى علمى اى که رسولى محلاّتى و جمعى از دوستان و هم درسانش پس از سال ها درس و مباحثه پیدا کرده بودند، به محضر حاج آقا روح الله (امام خمینى) راه یافتند و از ایشان خواستند تا از سرچشمه هاى معارف بلند و معلومات وسیع خود، آنان را سیراب نماید. امام، خواسته بجاى آنان را پذیرفت. و درس خارج فقه امام، در مسجد سلماسى، با حضور این چند نفر آغاز گردید. آوازه شروع این درس، سایر جویندگان علم را متوجّه ساخت و دیرى نپایید که حلقه درس خارج فقه استدلالى امام، با حضور نخبگان فاضل، دیگر درس ها را تحت الشعاع خود قرار داد. درس خارج اصول امام نیز بر اساس درخواست شاگردانش، عصرها در همان مکان، تشکیل شد و مورد توجّه علاقه مندان قرار گرفت. این دوره درس هاى خارج فقه و اصول امام، حدود ده سال طول کشید. اغلب شاگردان، مرتب و منظم حاضر مى شدند و درس ها را تقریر مى کردند. آقاى رسولى محلاّتى از جمله کسانى است که بحث هاى این دوره را به طور مرتب تقریر و تنظیم نموده که به صورت دست نوشته موجود است.
در طول سال هاى یاد شده، آقاى رسولى در حلقه درس تفسیر استاد، علاّمه طباطبایى (متوفّاى 1402 هـ .ق.)، که براى جمعى از فضلاى علاقه مند به این رشته صبح ها در همان مسجد سلماسى تشکیل مى شد نیز شرکت نمود و در کار استنساخ تفسیر المیزان، با دست اندرکاران آن همکارى داشت. وى علاوه بر تحصیل، براى شاگردان سطوح پایین، کتاب هاى معالم و لمعه را تدریس مى کرد.
این عالم بزرگوار بعد از مهاجرت از قم و سکونت در تهران، حلقه درس را رها نکرد. او در کنار فعّالیت هاى علمى و تحقیقى خود، در ایّام تحصیل، به درس خارج آیت الله آقا سیّد احمد خوانسارى (1405هـ. ق.) حاضر مى شد و هر زمان که سفرى کوتاه به عتبات عالیات (عراق) داشت، در حوزه نجف از محضر استادان بزرگ و آیات عظام سیّد محسن حکیم: (متوفّاى 1390 هـ .ق.)، سیّد محمود شاهرودى (متوفّاى 1394 هـ .ق.) و سیّد ابوالقاسم خویى (متوفّاى 1413 هـ .ق.) استفاده مى کرد. براى آشنایى با فضل و دانش ایشان به برخى از عنوان هایى که استادانش به وى داده اند اشاره مى کنیم. امام در آغاز اجازه تصدى امور حسبیه، وى را با عنوان «عماد الاعلام و ثقة الاسلام» و کسى که «مدّتى عمر شریف را صرف در علوم شرعیه نموده اند» مورد خطاب قرار داده اند. نیز از سوى محقّق و علاّمه بزرگ، مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى(متوفّاى 1389 هـ .ق.) در اجازه روایى که براى آقاى رسولى محلاّتى نوشته اند، وى را با عناوینى چون «ثقة، معتمد، محقّق، مدرّس، مورّخ، محدّث، کسى که اکثر عمر عزیز خود را در راه ترویج شرع مقدّس با کوشش و جدیّت تمام صرف کرده» یاد مى کند.([3])
از همدرسان و هم بحثان دوران تحصیلات ابتدایى و حوزوى آقاى رسولى مى توان از آیات عظام و حجج اسلام: شهید حاج آقا مصطفى خمینى (شهادت 1356ش.) شیخ محمّد فاضل لنکرانى، جواد علم الهدى، محسن هزاوه اى، شیخ محسن محقّق قمى و... را نام برد. از میان خاطرات وى از دوران تحصیل، به یک خاطره اشاره مى کنیم:
«آن روزها، مصادف با سال هاى آغاز جنگ جهانى دوم (1939م. / 1318ش.) و حمله آلمانى ها به انگلیس و فرانسه و پس از آن به شوروى بود و به همین جهت در کشور ما هم تنگناهایى وجود داشت و حوزه علمیه قم نیز در اثر فشارهاى رضاخانى و به دنبال فوت آیت الله العظمى حائرى دچار نابسامانى شده بود. شمار محصلین و علمایى که در قم تحصیل مى کردند اندک بود به طورى که بسیارى ازمدارس علمیه قم که اکنون مملو از طلاّب و محصلین علوم دینیه است، خالى از سکنه و یا جاى گدایان و مبتلایان به موادّ مخدّر شده بود. قسمتى از حجرات مدرسه فیضیه و دارالشفاء نیز، که بهترین مدارس و معمورترین آن ها بود، خالى از محصلین و جاى همان قماش افراد شده بود. تبلیغات دستگاه هاى دولتى علیه روحانیت و فشارهاى رضاخانى، سبب شده بود که علاقه مندان به تحصیل علوم دینیه و درس طلبگى بسیار اندک و انگشت شمار باشند و با اینکه ورود ما به مدرسه فیضیه، تقریباً با فرار رضا شاه (شهریور 1320) مصادف شده بود، ولى باز هم طلاّب و محصلین علوم دینى بسیار کم بودند، تا جایى که خود من براى پیدا کردن استاد و هم مباحثه براى درس هایى که مى خواندم، دچار زحمت بودم, امّا خوشبختانه همان ماه هاى نخست توفیق هم مباحثگى و رفاقت با مرحوم آیت الله شهید حاج آقا مصطفى خمینى (شهادت 1356ش.) که ایشان نیز روى علاقه و تشویق پدر بزرگوارشان به تحصیل دروس طلبگى مشغول شده بودند ـ را پیدا کردم.
چندى نگذشت که با شکسته شدن جو اختناق رضاخانى و روى آوردن مردم ستمدیده و سرخورده از تمدن غربى و اجبارى رضاخانى، به مراسم مذهبى و علوم دینى سبب شد که چند تازه محصل دیگر نیز به هم مباحثه ها و همدرس هاى ما، در مدرسه فیضیه افزوده شود، که از آن جمله بود مرحوم آقا شیخ جلال برهانى و آقا شیخ احمد فُردویى و... و از دوستان و هم مباحثگان آن دوره ما یکى هم حضرت آیت الله فاضل لنکرانى بودند...».([4])
مهاجرت به تهران
آقاى محلاّتى در سال (1344ش.)، یک سال پس از تبعید اجبارى امام توسط رژیم پهلوى به ترکیه، بنا بر اضطرار، از قم به تهران مهاجرت نمود و در محله «درخونگاه» (بوذر جمهرى غربى) ساکن گردید و در مسجد نوبنیاد آن محلّ، به نام مسجد امام صادق(علیه السلام)به اقامه نماز جماعت، بیان احکام و معارف دینى پرداخت.
این دوره اقامت و فعّالیت هاى مذهبى در محلّ مذکور، فقط چند ماه طول کشید چرا که رحلت پدر بزرگوارش، موجب گردید تا وى آنجا را ترک کند و به درخواست اهالى محلّ امامزاده قاسم شمیران و مریدان پدر ایشان که توسط آیت الله العظمى خوانسارى به وى پیشنهاد شده بود، جواب مثبت دهد و جاى پدرش را خالى نگذارد. آقاى رسولى با انتخاب یکى از روحانیان براى محلّ درخونگاه، خود به محلّ امامزاده قاسم شمیران منتقل گردید و در کنار بستگان، اقوام، یاران و مریدان پدرش فعّالیت هاى وى را ادامه داد و تا حدود سال (1365ش.) در آن محلّ اقامت داشت.
وى از برکات و توفیقاتى که در محلّ امامزاده قاسم نصیبش گردیده، خاطرات خوشى را نقل مى کند:
«تا قبل از پیروزى انقلاب توفیق بسیارى در تألیف و ترجمه و سایر مشاغل علمى در این زاویه مقدسه پیدا کردم زیرا این محلّ جاى دورافتاده و بى سروصدایى بود براى تحقیق هاى علمى و مطالعه و تألیف و ترجمه، محلّ بسیار مناسبى بود».([5])
نیز:
«در این محلّ بسیارى جلسات روحانیت مبارز تهران در منزل بنده براى شور و مشورت و تصمیم گیرى راجع به مسائل انقلاب و امام تشکیل مى شد.».([6])
آشنایى و ارتباط با امام
سابقه ارتباط و آشنایى آقاى رسولى محلاّتى با امام، از دو جهت بوده است: یکى مربوط به زمانى است که آقاى رسولى محلاّتى در مدرسه ابتدایى باقریه قم، با شهید حاج آقا مصطفى همکلاس بودند و پس از آن، هنگامى که هر دو با ترغیب و تشویق و علاقه پدرشان به تحصیل علوم دینى روى آوردند و مدّتى هم درس و هم بحث بودند و روى این سابقه و رفاقت، آقاى رسولى خدمت امام ارادت پیدا کرده و به منزل ایشان رفت و آمد مى کند و سبب و وسیله دیگر آشنایى با امام، علاقه و ارتباط پدر ایشان با امام بود. در این رابطه آقاى محلاّتى ابراز مى دارند که:
«کمتر شب و روزى بود که مرحوم والد، ذکر خیر از امام را براى ما در منزل نداشته باشد و این علاقه، طرفینى بود. حضرت امام هم علاقه خاصّى نسبت به پدر داشت، تا جایى که سال ها، امام تابستان هایى را که نمى خواستند در قم بمانند به امامزاده قاسم شمیران که پدر در آنجا سکونت داشت مى آمدند و انگیزه آنجا آمدن امام چیزى جز انس و علاقه با پدر نبود.».([7])
ارتباط آقاى محلاّتى با امام در دوران تحصیل، بیشتر با حضور در درس خارج فقه و اصول و به صورت رابطه صمیمى و استاد و شاگردى برقرار بود. پس از تبعید امام به ترکیه و بعد از مهاجرت وى به عراق (نجف) و در طول سال هاى متمادى اقامت در حوزه نجف، این ارتباط با نامه نگارى ارسال وجوهات و دیدارهاى کوتاه، ادامه داشت. نام و امضاى آقاى رسولى محلاّتى در کلیه بیانیه ها و اعلامیه ها، چه آنهایى که از سوى جامعه روحانیت مبارز تهران و چه آنهایى که از جانب فضلا و مدرّسان قم و شهرهاى دیگر در حمایت از امام، اهداف وى و مسائل مربوط به انقلاب صادر مى شد، به چشم مى خورد.
با ورود امام امّت به ایران و هدایت هاى وى در به ثمر رسانیدن و پیروزى انقلاب و پس از آن تثبیت نظام، شکل گیرى ادارات و نهادها و ارگان هاى قانونى و اجرایى کشور، همه یاران امام با حضور در نهادهاى جدید اجرایى، قضایى، قانونى و... او را یارى کردند.
زمانى که امام پس از اقامت کوتاهى در قم، براى معالجه به تهران مراجعت کردند و به دستور پزشکان معالج، در جماران اقامت گزیدند، با تشکیل دفتر امام در جماران، آقاى رسولى محلاّتى از نخستین کسانى بود، که به دستور شخص امام، به عنوان یکى از اعضاى رسمى دفتر تعیین گردید. وى روزانه، علاوه بر کارهاى شخصى، اعم از تحقیق، مطالعه، تدریس و فعّالیت در سنگر مسجد و محراب، فعّالیت هاى دیگر، چون: امور مالى دفتر، نوشتن احکام امامان جمعه، وکالت ها، نمایندگى ها، اجازات امور حسبیه، پاسخ به پیام هاى ویژه و جواب مسائل مربوط به وجوهات شرعى را به عهده داشت.
عضویت در دبیرخانه ائمه جمعه و حضور در جلسات مربوطه، مسافرت هاى کوتاه در رابطه با مشکلات ائمه جمعه، و غیره، سرکشى به روستاها و شهرهاى دور و نزدیک و حلّ برخى اختلافات، از جمله کارهایى بود که وى به خوبى از عهده آن ها برمى آمد و از فعّالیت هایى که در دفتر و بیرون آن به صورت مأموریت ها و سرکشى ها انجام مى داد، گزاراش تهیه مى نمود و بدون واسطه به امام ارائه مى کرد.
هم اکنون نیز برخى از نمایندگى ها که از سوى امام به وى محول شده بود، از سوى مقام معظم رهبرى هم تأیید و تنفیذ شده و در کنار فعّالیت هاى پژوهشى و تدریس، مسئولیت بخشى از کارهاى دفتر مقام معظم رهبرى را به عهده دارند.
نمونه احکام صادره
نمایندگى امام در بنیاد مسکن انقلاب اسلامى([8])، انتصاب از طرف امام در دفتر ایشان براى پاسخگویى به سؤال هاى شرعى.([9])
مأموریت از طرف امام در هماهنگ نمودن و انسجام بین ائمه جمعه سراسر کشور و قواى اجرایى و غیر اجرایى.([10])
انتصاب از طرف امام به عنوان یکى از مسؤولان و اداره کنندگان دبیرخانه مرکزى ائمه جمعه کشور.([11])
انتصاب از طرف امام براى کمک رسانى به سیل زدگان استان هاى جنوبى کشور.([12])
انتصاب از سوى امام براى کمک رسانى جهت خانه سازى طلاّب علوم دینى مشهد.([13]) که از جمله دست نویسهاى تاریخى و به یاد ماندنى امام که در روزهاى پایانى عمر با برکت خود براى ایشان مرقوم داشته اند و اصل آن موجود مى باشد، بدین شرح است:
نمونه اجازات
بسمه تعالى
جناب حجت الاسلام آقاى حاج سیّد هاشم رسولى دامت افاضاته
جنابعالى فردى مى باشید متدین و درست دانشمندى هستید محقّق و بحمدالله تألیفات خوبى دارید، از دوستان باوفا و قدیمى من مى باشید. سال ها در زمینه هاى مختلف زحمت کشیده اید. من به جنابعالى علاقه دارم و محبتهاى بسیار شما را فراموش نمى کنم. از آنجا که به شما اطمینان دارم، شما را از طرف خود وکیل نمودم تا در تمامى زمینه هاى شرعى طبق شرع انور عمل کنید خداوند بشما پاداش خیر دهد. دست خدا بهمراهتان.
والسلام علیکم و رحمة الله
1/12/67
ویژگى هاى اخلاقى
حجت الاسلام و المسلمین آقاى رسولى محلاّتى یکى از عالمان و روحانیان سرشناس و مورد اعتماد مراجع عظام به ویژه امام و مقام معظم رهبرى بوده و هستند. خدمات شایسته علمى وى به حوزه ها، دانشگاه ها، و نیز بخشى از خدمات اجتماعى ایشان در سراسر کشور از ایشان چهره اى ماندگار و خدمتگذار براى نسل حاضر و زمان هاى بعد ارائه مى دهد.
1. عشق و علاقه به اهل بیت(علیهم السلام)
عشق و علاقه به اهل بیت(علیهم السلام) در خلق و خو و رفتار شخصى و تمامى آثار وى چه حدیثى و روایى و چه تاریخى و تفسیرى آشکار است. ایشان معتقدند: کار پیرامون اهل بیت(علیهم السلام) چه به صورت گفتار و چه نوشتار، براى گوینده، نویسنده، خواننده و شنونده جاذبه ایجاد مى کند و باعث تشویق و ترغیب در انجام کارهاى خیر و مثبت مى گردد، توفیقات و برکات بسیار و غیر منتظره اى دارد و تأمین کننده معاش و مسائل مادّى نیز هست.
آقاى رسولى محلاّتى در مراکز علمى و دانشگاهى بیشتر رشته تاریخ اسلام را تدریس مى کنند و در تدریس رشته تفسیر، عمده عنایت و توجّهشان به تفاسیر روایى است.
در بُعد سیره عملى اهل بیت(علیهم السلام) که رسیدگى به مستمندان و مستضعفان است، آقاى رسولى محلاّتى هر از چند گاه به روستاها و شهرهاى دور و نزدیک مى روند و ضمن ارتباط با مردم گزارشى از واقعیت هاى جامعه را به مسؤولان منعکس مى کنند. ایشان در آستان قدس رضوى نیز سمت خادم افتخارى را دارند.
2. غنیمت شمردن فرصت ها
فزونى آثار علمى و تألیفات آقاى محلاّتى دلیل بر آن است که وى ضمن اینکه علاقه شدیدى به تحقیق و پژوهش داشته و دارد، بخش مهمّى از اوقات خود را، چه در دوران تحصیل و چه بعد از آن، تا کنون صرف مطالعه، تدریس و تحقیق پیرامون مسائل گوناگون، از جمله تاریخ اسلام و تفسیر قرآن مى نماید و آثار منتشره وى در خصوص این دو مسئله است. توصیه او به جوانان و طلاّب علوم دینى این است که از جلسات و گردهم جمع شدن هاى بیهوده پرهیز نمایند و به جاى آن، کتاب هاى مفید و سودمند را مطالعه کنند.
3. پرکارى
محلاّتى، چه در دوران جوانى و چه هم اکنون، که بیش از 70 سال دارد، انسانى پرکار و پر تحرک و با نشاط بوده و هست. این ویژگى ها باعث شده که فعّالیت هاى زیادى در زمینه هاى گوناگون داشته باشد. ایشان در زندگى و فعّالیت هاى مختلفى که دارد، بسیار منظم و دقیق است و این نظم و دقّت و نشاط در امور، از امام به وى و دیگر یاران و شاگردان امام منتقل شده است.
ایشان سر وقت و به موقع در سه نوبت در مسجد حاضر مى شود و به امامت وى نماز جماعت اقامه مى گردد. به هنگام سفر یا پیش آمد خاص، براى آن که نظم مسجد و گرمى آن از بین نرود مقیّد است که روحانى مورد وثوقى را به جاى خود به مسجد بفرستد. در خصوص ورزش نیز به طور منظم هر هفته ساعت هایى را به این امر اختصاص داده و با مریدان، دانشجویان خود بصورت گروهى ورزش مى کند و به آن نیز اهمیّت مى دهدزیرا ورزش مداوم، نشاط روحى و سلامت جسمانى را که لازمه انجام کارها و مسوؤلیت هاى سنگین است، حفظ مى کند. ایشان هر کارى را که به عهده مى گیرد به خوبى انجام مى دهد و هیچ یک از کارهایش سبب فوتِ کار دیگر ایشان نمى شود.
4. زهد و وارستگى
یکى از ویژگى هاى آقاى محلاّتى وارستگى و عدم دلبستگى ایشان به امور مادّى است. وى با آن که داراى مسجد و محراب، کرسى تدریس در دانشگاه است و آثار علمى و تألیفات فراوان دارد، امّا هیچ تعلق خاطرى که چشم و دلشان را پر کند به آنها ندارد و به مسائل مادّى نسبت به کارهایى که انجام مى دهد، مثل حقّ التدریس، حقّ التألیف، حقّ الترجمه و امثال این ها که نوعاً پدیدآورندگان آثار دریافت مى کنند و یا تا آخر عمر این حقوق را براى خود و بعد از آن براى ورثه حفظ مى کنند، بى توجّه است. در سفرها و مأموریت ها در کمترین زمان و با صرف کمترین هزینه ها، کارهاى متعدد و مفیدى را انجام مى دهد. غالباً با اتومبیل سفر مى کند و به جاى محافظان و همراهان، خود ایشان رانندگى مى کند.
5. روحانى سنّتى
استاد رسولى محلاّتى همان شور و حالى را که در آغاز طلبگى داشتند هم اکنون نیز دارندچرا که بعضى از طلاّب و روحانیون در حوزه فعّال و پرکارند هنگامى که از حوزه خارج مى شوند از ادامه کارهاى علمى و فرهنگى دست مى کشند و به امور دیگر مى پردازند و چه بسا آنچه را که از حوزه ها کسب کرده اند از دست داده و مى دهند. ایشان پس از مهاجرت از قم و سکونت در تهران تحقیق، مطالعه، تألیف و ترجمه، ارشاد و تبلیغ را ادامه داده اند.
وى در تدریس متون حوزوى، کلاس ها و مجامع علمى و دانشگاهى استادى متبحّر و مسلّط، در سنگر مسجد و محراب امام جماعت فعّال و جدّى، در میان اهل قلم، مترجمان و مصححان در مرتبه عالى و در زمره کسانى است که آثارش داراى سبکى روان و ساده و مورد استفاده عموم مردم است.
در سخنورى و بیان و رساندن مطالب به مخاطبان خود (از هر قشر و گروه) تواناست.([14])
معرفى آثار
آقاى رسولى محلاّتى آثار فراوانى براى مخاطبان گوناگون و در سطوح علمى مختلف پدید آورده است. وى با تألیف، ترجمه و تصحیح متون تفسیرى، روایى، حدیثى، تاریخى، ده ها اثر مفید به جامعه فرهنگى و حوزوى کشور عرضه کرده و خود را در شمار چهره هاى علمى و فرهنگى سرشناس قرار داده است. در بعد علمى، تألیفات و کیفیت تنوع آن ها، حکایت از وسعت و عمق اطّلاعات و معلومات ایشان دارد.
مجموع آثار قلمى و تألیفات استاد رسولى محلاّتى را در سه قسمت متمایز مى توان گنجاند:
1. تصحیح متون با حاشیه هاى وى
2. ترجمه و شرح متون
3. تألیفات شخصى
تصحیح متون
در این قسمت کتاب ها و متونى را که آقاى محلاّتى به تنهایى یا با همکارى برخى از دوستان محقّق خویش تصحیح نموده سپس با حاشیه یا زیرنویس براى چاپ آماده ساخته است آورده مى شود.
1. مجمع البیان فى تفسیر القرآن
این کتاب تألیف مفسّر، فقیه، فاضل و محقّق، علاّمه شیخ ابوعلى فضل بن حسن طبرسى (متوفّاى 548 هـ .ق.) است. مؤلّف، این تفسیر را در مدّت هفت سال و به سبک تفسیر «التبیان» شیخ طوسى تدوین کرده و آقاى محلاّتى، با همکارى حجت الاسلام و المسلمین آقاى سیّد فضل الله طباطبایى یزدى و دیگران، این تفسیر را در 10 جلد تهیه و تنظیم و چاپخانه ها و مؤسسات انتشاراتى ایران و لبنان آن را چاپ و منتشر ساخته اند.
2. تفسیر نورالثقلین
این تفسیر تألیف محدّث، فقیه، ادیب، شیخ عبد على بن جمعه عروسى حویزى (متوفّاى 1112 هـ .ق.) است و مانند تفسیر البرهانِ سیّد هاشم بحرانى، تفسیر روایى است، با این ویژگى که روایات و احادیث آن با عبارتى منظم و مرتب بیان شده است. کار تصحیح و چاپ این اثر با تشویق استاد، علاّمه طباطبایى، در 5 جلد تهیه و جلد نخست آن با تقریظ استاد در سال (1383 هـ .ق.) در چاپخانه علمیه قم چاپ و منتشر شده است.
3. تفسیر العیاشى
این کتاب تفسیرى تألیف ابوالنضر محمّد بن مسعود بن عیّاش سمرقندى مشهور به عیّاشى (متوفّاى 320 هـ .ق.) است که از اعلام محدّثان و فقیهان شیعه امامیه بوده است. این اثر شامل تفسیر آیات، از آغاز سوره حمد تا پایان سوره کهف است. استاد، علاّمه طباطبایى نسبت به این تفسیر، با آن که از حیث کمیّت اندک است، بیش از تفاسیر دیگر اهتمام و توجّه داشت و نسبت به چاپ و نشر آن سفارش نمود.
چاپ این تفسیر 2 جلدى در سال 1380 هـ .ق.) توسط چاپخانه علمیّه انجام شده و با مقدمه اى کوتاه که از استاد علاّمه طباطبایى در آغاز جلد اوّل آن آمده، در دسترس علاقه مندان قرار گرفته است.
4. کشف الغمّة
کشف الغمّه اثر على بن عیسى اربلى(متوفّاى 693 هـ .ق.) است. وى از چهره هاى علمى است و داراى تألیفات فراوانى در تاریخ، احادیث و روایات اهل بیت(علیهم السلام)بوده است. این کتاب نفیس و پرفایده، از بهترین آثارى است که در شرح حال امامان معصوم(علیهم السلام) و فضایل آن ها نگاشته شده است.
مصحّح، آن را در 3 جلد در سال (1380 هـ .ق.) براى چاپ آماده ساخت. در جلد اوّل، شرح حال مؤلّف، توسط آیت الله شیخ جعفر سبحانى نوشته شده است و در چاپخانه هاى ایران و لبنان چندین نوبت چاپ و منتشر گردیده است.
5. دارالسّلام فیما یتعلّق بالرؤیا و المنام
این کتاب را محدّث عالى مقام مرحوم حاج میرزا حسین نورى (متوفّاى 1320 هـ .ق.) در سال (1293 هـ .ق.) در سامرا تألیف نموده و موضوع آن درباره خواب و رؤیا، حقوق برادران دینى نسبت به یکدیگر و... است. این کتاب در 4 جلد و با همکارى مرحوم حجت الاسلام دانش آشتیانى تصحیح و در سال (1380 هـ .ق.) چاپ و منتشر گردیده است.
6. مناقب آل ابى طالب
این اثر تألیف محمّد بن على بن شهرآشوب سروى مازندرانى (متوفّاى 588 هـ .ق.) از چهره هاى درخشان عالم اسلام است. موضوع کتاب فضایل اهل بیت(علیهم السلام) و امامان معصوم(علیهم السلام)تا امام حسن عسکرى(علیه السلام) به صورت فشرده است. این کتاب به خاطر روایات ویژه اى که دارد، از بهترین کتاب هاى شیعه محسوب مى شود. نخستین اثر تصحیح شده آقاى رسولى با همکارى آقاى دانش آشتیانى همین اثر است که به صورت 4 جلدى در چاپخانه علمیه قم چاپ و منتشر شده است.
7. مرآة العقول
مرآة العقول، تألیف علاّمه محمّدباقر مجلسى (متوفّاى 1111 هـ .ق.) و موضوع آن شرح احادیث اصول و فروع کافى شیخ کلینى است. 10 جلد از این کتاب توسط آقاى رسولى محلاّتى تصحیح و در چاپخانه حیدرى به طبع رسیده و 25 جلد بقیه توسط دیگر فضلاى حوزه تصحیح و چاپ شده است.
8. اثبات الهداة بالنّصوص و المعجزات
این اثر تألیف شیخ حرّ عاملى (متوفّاى 1104 هـ .ق.) است و موضوع آن اثبات نبوّت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و امامت امامان معصوم(علیهم السلام)پس از وى، از طریق نصوص، آیات قرآن و معجزات آنان است. این کتاب در 7 جلد تصحیح و پس از آن در چاپخانه علمیه قم چاپ و منتشر گردیده است. در جلد اوّل به طور اختصار شرح حال مؤلّف آمده و آیت الله حاج شیخ احمد جنّتى و حجت الاسلام آقاى محمّد نصراللهى آن را شرح و ترجمه کرده اند.
9. ایقاظ الهجعة بالبرهان على الرّجعة
اثرى است از شیخ حُرّ عاملى. مؤلّف این اثر را در سال (1079 هـ .ق.) در موضوع رجعت و اثبات آن با ذکر 600 آیه و حدیث نگاشته و در پایان کتاب به شبهاتى که بر این مسئله و تبعات آن وارد شده، پاسخ گفته است. مصحّح در سال (1381 هـ .ق.) از تصحیح آن فارغ گشته و با مقدمه اى مفصل به شرح حال مؤلّف پرداخته است، سپس در سال (1341 هـ .ش.) آیت الله شیخ احمد جنّتى آن را ترجمه کرده است. چاپ اوّل این کتاب در چاپخانه علمیّه چاپ و منتشر گردیده است.
10. مقتضب الاثر فى النّص على الائمة الاثنى عشر
این کتاب تألیف علاّمه محدّث و ادیب، ابوعبدالله احمد بن محمّد (متوفّاى 401 هـ .ق.) است. موضوع کتاب پیرامون دلائل و براهین عقلى و نقلى، در اثبات امامت امامان شیعه(علیهم السلام)است. این کتاب در یک جلد، توسط چاپخانه علمیه قم طبع و منتشر شده است.
11. تنقیح الابحاث عن احکام النّفقات الثّلاث
این کتاب اثرى است از آیت الله شیخ محمّد اسماعیل محلاّتى که موضوع آن فقهى است و در سه مقام به بحث پرداخته است 1. اسباب و موجبات نفقه، 2. نفقه دهنده کیست و مقدار نفقه چقدر است. 3. زوجه، اقارب و... به چه کسانى گفته مى شود. این کتاب در سال (1383 هـ .ق.) تصحیح گردیده و با مقدمه اى نیز به قلم آقاى رسولى در شرح حال مؤلّف نگاشته شده سپس در یک جلد، توسط چاپخانه علمیه قمچاپ و توزیع شده است.([15])
ترجمه و شرح
از جمله آثار آقاى محلاّتى که وى از عربى به فارسى ترجمه و شرح کرده عبارت است از:
11. متن تفسیر مجمع البیان، علاّمه طبرسى
جلدهاى 11 و 12 که در بردارنده سوره هاى توبه تا پایان سوره یوسف است. این ترجمه در سال (1351ش.) انجام گرفته و توسط انتشارات فراهانى در 2 جلد به چاپ رسیده است.
12. الارشاد فى معرفة حجج الله على العباد
این کتاب تألیف محمّد بن محمّد بن نعمان، ابن المعلم، شیخ مفید (متوفّاى 413 هـ .ق.)، از دانشمندان نامور شیعه است، که بیش از 170 کتاب و رساله در موضوعات گوناگون به تألیف درآورده است. این کتاب از بهترین آثار مؤلّف و مهم ترین کتاب حدیثى و تاریخى شیعه در فضایل و شرح حال امامان معصوم(علیهم السلام) و فرزندان آن ها است. که در دو جلد: ترجمه و شرح و به طور مکرّر در چاپخانه اسلامیه و دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و منتشر شده است. در مقدمه جلد اوّل، که آقاى رسولى شرح زندگانى شیخ مفید را نوشته اند به بحثى پیرامون تاریخ شیعه، خدمات عالمان شیعى و شرح حال و آثار شیخ مفید پرداخته شده است.
13. سیرة النّبویّة
تألیف عبدالملک بن هشام (متوفّاى 213/ 218 هـ .ق.) است. موضوع کتاب به صورت ترجمه زندگانى حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) پیامبر اسلام است که در سال (1347ش.) انجام گرفته و در دو جلد توسط انتشارات اسلامیه به طور مکرّر چاپ و منتشر شده است.
14 مقاتل الطالبیین
این اثر تألیف ابوالفرج اصفهانى (متوفّاى 356 هـ .ق.) است. وى دانشمندى چیره دست در علوم مختلف چون: انساب، شعر و ادب، تاریخ، حدیث و طب بوده است. این کتاب اختصاص به سرگذشت و حالات آن دسته از سادات و فرزندان آل ابوطالب دارد، که پس از رحلت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تا سال تألیف کتاب (313 هـ .ق.) در راه عقیده حقه خود قربانى شده، یا در زندان ها، عمرشان به سرآمده است. این اثر در سال (1350 هــ .ش.) توسط استاد على اکبر غفّارى تصحیح شده و داراى چند مقدمه از مؤلّف، مصحّح ـ به صورت شرح حال مؤلّف ـ و مترجم است، که در یک جلد توسط چاپخانه صدوق و دفتر نشر فرهنگ به طور مکرّر چاپ و منتشر گردیده است.
15. الانصاف فى النّص على الائمة الاثنى عشر من الاشراف
تألیف علاّمه سیّد هاشم بن سلیمان بن ناصر الحسینى توبلى بحرانى (متوفّاى 1107 هـ .ق.) از عالمانى است که به تقدّس و تقوا، شهرت داشته و داراى تألیفات زیاد و ارزشمندى است. وى به کسى که اهل تحقیق و احاطه علمى به ابواب حدیث و روایات دارد، معروف و زبان زد گشته است. موضوع این کتاب در اثبات امامت امامان دوازده گانه شیعه است. مؤلّف، در سال (1097 هـ .ق.) این اثر را پدپد آورده و مترجم در سال (1386 هـ .ق.) به شرح و ترجمه آن اقدام نموده است. این اثر توسط انتشارات علمیه قم و دفتر نشر فرهنگ اسلامى به طور مکرّر چاپ و منتشر گردیده است.
16. صحیفه علویه و تحفه مرتضویه
اثر مذکور تألیف عبدالله بن صالح سماهیجى(متوفّاى 1135 هـ .ق.) و موضوع کتاب، دعاها و مناجات هاى امیرمؤمنان على(علیه السلام) است. مترجم در پیشگفتار شرح حال مؤلّف را بیان کرده و در یک جلد، به وسیله معاونت فرهنگى شوراى سیاستگزارى ائمه جمعه کشور در سال 1376 هـ .ش.) چاپ و منتشر شده است.
صحیفه مزبور مستدرکى نیز دارد به نام صحیفه علویه ثانیه تألیف مرحوم علاّمه حاج میرزا حسین نورى که آن نیز به قلم آقاى رسولى در یک جلد ترجمه شده و با سرمایه دفتر تبلیغات قم زیر چاپ مى باشد.
17. سوره مبارکه انعام
ترجمه این سوره به صورت جزوه توسط انتشارات فراهانى چاپ و توزیع گردیده است.
18. کلیات مفاتیح الجنان
تألیف محدّث و مورّخ مشهور حاج شیخ عبّاس قمى (متوفّاى 1359 هـ .ق.) است که توسط استاد رسولى محلاّتى ترجمه و در چند نوبت توسط انتشارات مختلف به شیوه اى نوین ترجمه، چاپ و توزیع گردیده است. منتخب آن به صورت ادعیه و زیارات هم چندین نوبت پس از ترجمه چاپ و در دسترس عموم قرار گرفته است.
19. غرر الحکم و درر الکلم
این کتاب تألیف عالم و محدّث بزرگوار، قاضى ناصح الدّین عبدالواحد بن محمّد تمیمى آمِدى متوفّاى (510 هـ .ق.) است.
مؤلّف در این اثر نزدیک به 11000 حدیث از کلمات قصار امیرمؤمنان على(علیه السلام) را گردآورى نموده و مترجم در سال (1376ش.) آن را به صورت موضوعى، دسته بندى، ترجمه و شرح کرده است. دفتر نشر فرهنگ اسلامى در چند نوبت آن را به صورت دو جلدى چاپ و منتشر ساخته است.
20. زیارت امین الله
این زیارت نامه که به نقل محدّث قمى دومین زیارت نامه امیر مؤمنان على(علیه السلام) است، توسط آقاى محلاّتى ترجمه و شرح شده و در چندین نوبت توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى به طبع رسیده است.
تألیفات
نوع سوم آثار استاد رسولى محلاّتى تألیفات و آثار شخص وى است که نویسنده بر اساس انگیزه نشر فرهنگ قرآن و عترت، خود، مستقلاً به تدوین و نگارش آن پرداخته و بسیار مورد استفاده خوانندگان قرار گرفته است.
21. کیفر گناه و آثار و عواقب خطرناک آن
این اثر نخستین تألیف آقاى رسولى است که در سال (1350ش.) نگاشته شده و ابتدا به وسیله انتشارات صدر و سپس توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى، بالغ بر 17 نوبت چاپ گردیده سپس توسط یکى از فضلا به زبان عربى برگردانده شده و چاپ گردیده و اخیراً نیز به زبان ترکى ترجمه شده است.
22. مبارزه با گناه از راه تفکر و خودشناسى
این اثر در یک جلد، توسط انتشارات علمیه اسلامیه در چند نوبت چاپ و توزیع شده. جلد بعدى آن با نام مبارزه با گناه از راه عبادت و استغفار در دست تألیف است.
23. قصص قرآن یا تاریخ انبیا
این کتاب که شرح حال حضرت آدم تا حضرت عیسى(علیهم السلام) است تا سال (1381ش.) بیش از پانزده نوبت توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى و دیگر ناشران به چاپ رسیده است.
به مؤلّف این کتاب در سال (1374 هـ .ش.) از سوى ریاست جمهورى که به عنوان یکى از خادمان قرآن برگزیده شده بود، لوح تقدیر و جایزه اى نفیس اهدا گردید.
24. جلد دوم تاریخ انبیا
که شرح حال و تاریخ زندگانى حضرت محمّد(صلى الله علیه وآله) است، در سه بخش مختلف، به طور مکرّر در چاپخانه هاى مختلف چاپ و توزیع گردیده است.
25. زندگانى امیر مؤمنان على(علیه السلام)
این کتاب در سال (1363 هـ .ش.) تدوین شد. چاپ اوّل در 2 جلد و چاپ هاى بعدى به صورت یک جلدى، چهارده نوبت توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و منتشر شده است.
26. زندگانى حضرت فاطمه(علیها السلام) و دختران آن حضرت
این کتاب در 7 فصل، که مشتمل بر ولادت تا شهادت فاطمه(علیها السلام) و یک فصل در شرح حال دختران آن حضرت (زینب و ام کلثوم) (علیها السلام)نوشته شده است، تا سال (1381ش.) ده نوبت توسط دفتر انتشارات فرهنگ اسلامى به چاپ رسیده است.
27. زندگانى امام حسن مجتبى(علیه السلام)
این کتاب را در 12 فصل تألیف کرده است که از ولادت حضرت مجتبى(علیه السلام) شروع و فصل آخر آن در شرح حال زنان و فرزندان آن حضرت است. چاپ و نشر این کتاب توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى تا سال (1380ش.) یازده نوبت بوده است.
28. زندگانى امام حسین(علیه السلام)
مؤلّف، این کتاب را در 17 بخش گنجانده و از ولادت امام حسین(علیه السلام) شروع و به شمه اى از فضایل و مکارم و اخلاق آن امام پایان داده است. این کتاب نیز بیش از ده بار توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و توزیع شده است.
29. تاریخ اسلامجلد اوّل
این کتاب در مورد پیدایش عرب تا پایان خلافت عثمان است. تا سال (1379ش.) این کتاب 12 نوبت، توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و توزیع شده است.
30. خلاصه تاریخ اسلامجلد دوم
اثر یادشده زندگانى حضرت امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام مجتبى(علیهم السلام) و تلخیص محمّدعلى چنارانى است و تا سال (1379ش.) شش نوبت، در دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و منتشر شده است.
31. خلاصه تاریخ اسلامجلد سوم، خلاصه اى از زندگى نامه امام حسین(علیه السلام) و تلخیص محمّدعلى چنارانى است. سه جلد کتاب ذکر شده در چندین نوبت تا سال (1381ش.) براى استفاده دانشجویان چاپ و توزیع گردیده است.
32. درس هایى از تاریخ تحلیلى اسلام
جلد اوّل این کتاب شامل: داستان ولادت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تا حلف الفضول است. مؤلّف در مقدمه این کتاب، پس از گفتار ناشر، معیارهایى را براى استفاده صحیح از تاریخ اسلام ارائه داده است. جلد اوّل و سه جلد بعدى، توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در چند نوبت به چاپ رسیده است.
33. درس هایى از تاریخ تحلیلى اسلام
جلد دوم این اثر شامل: ازدواج رسول خدا(صلى الله علیه وآله)با حضرت خدیجه تا نخستین کسى که اسلام آورد.
34. درس هایى از تاریخ تحلیل اسلام
جلد سوم این کتاب از آغاز دعوت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تا داستان معراج را دربر مى گیرد.
35. درس هایى از تاریخ تحلیلى اسلام
جلد چهارم این کتاب شامل: محاصره اقتصادى تا بناى مسجد مدینه است.
این کتاب 4 جلدى قبلاً به صورت سلسله مقالات در ماهنامه پاسدار اسلام به چاپ مى رسید.
36ـ 38. چهل حدیث
که جلد اوّل، شامل 10 حدیث، جلد دوم نیز شامل 10 حدیث و جلد سوم داراى 20 حدیث اخلاقى و اجتماعى است. این سه جلد در چندین نوبت به وسیله دفتر نشر فرهنگ اسلامى چاپ و منتشرگردیده است.
39. وصایاالرّسول و الائمة
که ترجمه فارسى آن، به نام وصیّت هاى رسول خدا و ائمه(علیهم السلام)شامل وصایاى پیامبر و امامان معصوم در 8 باب تدوین و ترجمه شده و چندین نوبت توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى به چاپ رسیده است.
40. راهنماى بهشت یا بهشتیان از دیدگاه قرآن و حدیث
این کتاب دربردارنده 700 آیه و روایت درباره اعمالى است که سبب ورود انسان به بهشت مى گردد. تألیف این کتاب در سال (1380ش.) صورت گرفته و در ترجمه آن، حجج اسلام آقایان: حاج شیخ مسلم صاحبى و شیخ مهدى جعفرى همکارى داشته اند. چاپ نخست آن در سال (1381ش.) توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى انجام شده است.
41. جنبه هاى اخلاقى و سیره عملى امام رضا(علیه السلام)چاپ دانشگاه مشهد
42. شرح تألیفات شیخ طوسى و شروح آن هاچاپ دانشگاه مشهد.
43. گلچینى از سخنان حکمت آمیز رسول خدا و ائمه اطهار
44. شرح وصیتى از وصیّت هاى امیرالمؤمنین به هنگام شهادت
45.سخنى درباره دعانماز، روزه، زکات و قرآن
که به صورت جزوات جداگانه در قطع پالتویى و توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چندین بار به چاپ رسیده است.
[1]. شرح زندگانى ایشان در دفتر ستارگان حرم آمده است.
[2]. شرح حال حجت الاسلام والمسلمین آقا سیّد حسین رسولى محلاّتى به طور مختصر در کتاب هاى گنجینه دانشمندان، محمّد شریف رازى، ج 7، ص 45آیینه دانشوران، ریحان یزدى و تاریخ اجتماعى و زندگانى مشاهیر شهرستان محلات، خلیل شیرازى محلاّتى، ص 76، آمده است.
[3]. اجازه امور حسبیه و شرعیه امام براى آقاى رسولى در سال (1380 هـ .ق.) نگاشته شده و اجازه روایى علاّمه آقا بزرگ، در سال (1387 هـ .ق.) نوشته شده است. همچنین ایشان از آیات عظام حکیم، شاهرودى، خویى، گلپایگانى، مقام معظم رهبرى اجازه تصدى در امور حسبیه را دارند.
[4]. کیهان فرهنگى، اسفند 1365، ش 12، ص 4.
[5]. همان، ص 7.
[6]. مصاحبه حضورى با نگارنده.
[7]. مجله حوزه، ش 37، ص 59.
[8]. صحیفه امام، ج 15، ص 133.
[9]. همان، ج 17، ص 504.
[10]. همان، ج 18، ص 10.
[11]. همان، ج 19، ص 16.
[12]. همان، ج 20، ص 177.
[13]. همان، ج 21، ص 186.
[14]. در نقل و نوشتن ویژگى ها از دوستان و نزدیکان آقاى رسولى محلاّتى، به ویژه حجت الاسلام آقاى محمّدحسن رحیمیان بهره جسته ایم.
[15]. مقدمه کتاب.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه