13 مهر 1394, 15:28
سفرهاى پُربار
شیخ بهایى مدتها شیخ الاسلامِ هرات و در آن دیار پاسخگوى احکام شرعى مردم بود. وى پس از مدتى از این سمت کناره گرفت و به سفرهاى علمى و تحقیقى پرداخت.
شیخ بهایى 30 سال در سفر بود. به مصر، سوریه، حجاز، عراق، فلسطین، افغانستان و... رفت و با علما و مردم آن مناطق به گفتگو پرداخت. او مبلّغ نستوهِ تشیّع بود و رنج سفر را به جان خرید و براى زنده نگه داشتن فرهنگ شیعى زحمت فراوان متحمل شد. مشکلات سفر در آن دوران فراوان بود. خطر حمله دزدها، گرگها، گم کردن راه، تشنگى و در بیابان ماندن و ده ها خطر دیگر در برابر اراده پولادین او ناچیز مى نمود. او دل به حجره مدرسه، دربار، مقام شیخ الاسلامى، ریاست علماى شیعه و مرجعیت مردم نبست و براى مبارزه با شبیخون دشمنان اسلام به فرهنگ تشیّع در کنج حجره سنگر نگرفت. بلکه میان توده مردم شتافت، با دردها آشنا شد و آنگاه به مداواى جامعه مریض اسلام پرداخت. او لحظه اى از تحصیل، تدریس، تبلیغ، عبادت و تألیف غافل نبود و برخى از کتابهایش را در سفرها نوشت. قم، کرمانشاه، گنجه، تبریز، هرات و مشهد شهرهایى هستند که میزبان قلم او بودند.
این عالم وارسته در سفرها با علماى اهل سنت به گفتگو مى نشست و فقیهان بلند پایه اهل سنت را گرامى مى داشت، نزدشان زانوى ادب به زمین مى زد و از دانش آنها بهره مى جست. در قدس با «ابن ابى اللطیف مقدسى»، در دمشق با «حافظ حسین کربلایى» و «حسن بورینى» و در حَلَب با «شیخ عمر عرضى» دیدار کرد.([1])
شیخ بهایى پس از سال 1006 ق. شیخ الاسلام اصفهان بود. اصفهان در سال 1006 ق. از سوى شاه عباس کبیر پایتخت ایران شد. با انتخاب اصفهان به پایتختى، مهاجرت علماى شیعه از سراسر جهان اسلام به این شهر رونق گرفت. مدت زمانى بعد شیخ از مقام «شیخ الاسلام»ى استعفا داد و از سال 1012 ق. تا سال 1019 ق. به سفر رفت. سپس به اصفهان برگشت و تا آخر عمر در آن شهر ماند و به عنوان «شیخ الاسلام» ریاست علماى شیعه را بر عهده گرفت.
[1]- طبقات اعلام الشیعه، ج5، ص87.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان