14 مهر 1394, 11:47
نصرت الله امین که از محشورین و نزدیکان میرزا طاهر تنکابنى بوده است مى نویسد:
مى توان گفت که آن مرحوم حکیمى فقیه و فقیهى حکیم بود. در هیأت و نجوم استاد و در طب قدیم هیچ یک از معاصران به پایه او نمى رسیدند. اغلب اطباى قدیم به شاگردیش افتخار مى کردند و هر یک از آنان در موقع بیمارى نزدش معالجه و مداوا مى نمودند. در محافل و مجالس وقتى شروع به صحبت مى کرد به گونه اى شنوندگان را شیفته خود مى نمود که دربادى امر تصوّر مى شد آن شادروان تمام همّ خود را مصروف ادبیات عرب و ایران و علم رجال نموده است. چندین هزار بیت قصاید عربى و فارسى را در حافظه داشتند. خطشان بسیار زیبا بود و کتبى که به خط ایشان استنساخ شده در کتابخانه اش فراوان بود. اگر بگوییم از لحاظ عرفان، میرزا در عصر خود یکى از اوتاد به شمار مى رفت، خطا نگفته ایم. اگر کسى به حالات روحانى وى آشنایى داشت مى دانست که وى عارفى ربّانى بود. هیچ گاه دل از یاد و لب از ذکر خدا فارغ نداشت. اغلب شبها را به ریاضت مى گذراند همواره با خداى خود راز و نیاز داشت. حافظه اش به قدرى ]قوى[ بود که تا آخرین دقایق حیات خود مطلبى را که شنیده و یا خوانده بود فراموش ننمود و به کمک این حافظه سرشار و مطالعات عمیقانه اش بود که وقتى کوچک ترین سؤال علمى از او مى شد بدون مراجعه به کتاب ساعتها درباره اش صحبت مى فرمود. حتّى اغلب اتّفاق مى افتاد در موقع ذکر مطلبى از کتابى، صفحه آن کتاب را بدون کوچکترین اشتباهى بیان مى کرد. صراحت لهجه و شجاعت مرحوم میرزا زبانزد همه بود. حقایق را بدون پرده مى گفت و از هیچ کس در این مورد بیم و هراسى نداشت. مناعت طبع و عُلّو نفسش به قدرى بود که با این که تمام املاک او گرفته شد و دستش از همه کارى کوتاه گردید و حتّى افراد خانواده اش را از ادارات بیرون کردند دست احتیاج به سوى هیچ کس دراز نکرد.([38])
شیخ آقا بزرگ تهرانى، میرزا طاهر تنکابنى را از افاضل فلاسفه و اعلام عرفا معرفى مى کند و مى افزاید به دلیل پى گیرى امر تحصیل حکمت و فلسفه، مکانت علمى و قدر و منزلت اجتماعى او ارتقا یافت و حکیم جلوه کمالات او را ستوده است.([39])
استغناى طبع حکیم تنکابنى هنگامى روشن مى شود که وقتى آن اسوه فضیلت در بیمارستان بسترى بود ذکاء الملک فروغى(شاگردش) نخست وزیر ایران بود و اگر کمترین اشاره اى به وى مى شد به استادش کمک شایان توجّهى مى کرد. لیکن مرحوم تنکابنى از همین اشاره هم امتناع نمود و این در حالى است که فروغى با میرزا مناسبات طولانى و نزدیک داشت و آن دو، ساعتها با هم مذاکره مى کردند و ذکاء الملک با آن مقامات دولتى و اقتدار سیاسى که داشت به منزل میرزا طاهر مى رفت و براى او احترام فوق العاده اى قائل بود و همیشه مى گفت:
میرزا طاهر از نوادر روزگار است. با مرگ او فلسفه هم تعطیل خواهد شد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان