دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ابوعبدالله محمد، امیر معزی نیشابوری

No image
ابوعبدالله محمد، امیر معزی نیشابوری

كلمات كليدي : امير معزي نيشابوري، معزي، اميرالشعراء، ملكشاه سلجوقي.

نویسنده : داریوش سعادتی لیلان و اعظم بابائی

امیر معزی نیشابوری، ابوعبدالله محمد(وفات 518 – 520ق)، متخلص به معزی، فرزند عبدالملک برهانی و ملقب به امیرالشعراء، از شعرای معروف قرن ششم بود. مدت مدیدی مداح پادشاهان بزرگ سلجوقی، ملکشاه و سنجر بود. پدرش در آغاز پادشاهی ملکشاه در قزوین درگذشت و وی را به ملکشاه سپرد. او در منتهای جلال زندگی می‌کرد و یکی از متمول‌ترین مردم روزگار بود. چنانچه وی را در این زمینه قرین عنصری دانسته‌اند. در عهد سلطان سنجر به مقام عالی رسید و منصب امیرالامراء و ملک الشعراء یافت و تلخص او به معزی به سبب اختصاص وی به معزالدین ملکشاه بن آلب ارسلان است.

معزی از معاریف شعرای ایران است؛ ارباب تذکره و برخی از شعراء، او را ستوده و از بزرگان سخن و امراء کلام می‌دانند، اما در حقیقت او به اندازه‌ی شهرتش مقام ادبی ندارد.

معزی شاعری ظریف طبع و متوسط ادبیان است؛ ولی، طبع و فکرش پخته نیست. بیشتر مقلد است تا مبتکر. در قصیده از عنصری و در غزل از فرخی تقلید کرده است ولی چندان توضیقی نیافته است. (فروزانفر، 1369، ص 231)

تصاویر در شعر معزی، زنده، پویا و مبتکرانه نیستند، او بر مبنای تصاویر شعری گذشتگان شعر می‌گوید و به جای تجربه‌ی شخصی و مستقیم پدیده‌ها، به اقتباس و تلفیق تصاویر از دیوان‌های شعری گذشتگان می‌پردازد؛ معزی در مجموع تخیلی بسیار ضعیف دارد، به حدی که از کوچکترین تصرفی در ارائه تصاویر دیگران عاجز است.

او نمونه کامل یک شاعر موظف به مدح و ستایشگری است و در دیوان او به ویژه در مدایح، اغراق در اوج است و در بسیاری موارد حتی ترک ادب شرعی کرده و ممدوحان ترک نژاد خود را با پیامبر اسلام برابر دانسته است. (شفیعی کدکنی، 1366، ص 637)

معزی شاعر دربار است و شعر را نه بر حسب عقیده، بلکه به اقتضای وقت می‌گوید و برای تحصیل معاش و بقاء جاه همه کس را می‌ستاید. شعرای معاصر او مسعود سعد سلمان، سنایی غزنوی، سوزنی سمرقندی، انوری ابیوردی و... است. (فروزانفر، ص 233)

خاصیت عمدۀ شعر معزی سادگی آن است. معزی معانی بسیار را در الفاظ ساده و خالی از تکلف ادا می‌کند و قوت طبع او در آوردن عبارات سهل و بدون تعقید و ابهام از قدیم مورد توجه ناقدان سخن بوده است. (صفا، 1373، ص 514)

اگر چه در تغزل‌ها و غزلهای او طراوت تغزل‌های فرخی دیده نمی‌شود لیکن به هر حال کوششی که او در سرودن غزل‌های نغز به کاربرده مسلماً وسیلۀ مؤثری در پیشرفت فنّ غزل سرایی شده است. در شعرا و فقط به مدح و غزل باز نمی‌خوریم، بلکه گاه از وعظ و اندرز و توحید و حکمت اثری می‌یابیم. (صفا، ج 2 1369، ص 514)

آثار:

تنها اثرش دیوان شعر اوست مشتمل بر 18623 بیت در قالب قصیده.

این اثر یک بار توسط مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی تصحیح شده و به چاپ رسید، اما به دلیل اشتباهات فراوانی که در نوبت چاپ بر کتاب وارد شد، یکبار دیگر «محمد رضا قنبری» آن را تصحیح و شرح کرد.

معزی شاعر دربار ملکشاه سلجوقی است. کسی که شغل و حرفۀ او شاعری است، پس ناگزیر وظیفه و تعهد او نیز ستایش شاه و سرودن شعر به مناسبت‌های مختلف است. اگر از این دیدگاه نگاه کنیم. معزّی در حرفۀ خود کاملاً موفق است. چنانکه لازمۀ شاعر درباری، غلو و اغراق و سخن به مقتضای حال شاه گفتن است و در این باره معزی کاملاً موفق است.

دربارۀ امیر معزّی بین پژوهشگران اختلاف نظر است. بعضی از بزرگان ادبیات، از جمله استاد جلال الدین همایی (محرم اسرار، مجموعه مقالات استاد. ص 206) او را جمع کننده بین طراوت و زیبایی کلام بامتانت و استحکام سخن دانسته است و یا علامه محمد قزوینی (دوره کامل بیست مقاله، ج 1، ص 75) معتقد است که شعر او «از شهد و شکر گرو می‌برد و قند طبرزد را به هیچ نشمارد».

درمقابل بزرگانی چون استاد زرین کوب دکتر حمیدی شیرازی و استاد شفیعی کدکنی، او را شاعری مداح دانسته و از قدرت خلاقۀ شعری بی نصیب (صور خیال در شعر فارسی، ص 637) اما به دور از این داوری‌ها، تأثیری که امیر معزی در شعر بعد از خود نهاد، در حیطه تحول «غزل» قابل بررسی است. معزی یکی از بنیانگذاران غزل در ادب فارسی است شیوه‌ای که در سخن سعدی و حافظ به کمال می‌رسد. (قنبری، 1385: ص 56 «مقدمه»)

گفتنی است که معزی در روزگار خود نیز به غزل سرایی شهرت داشته، چنان که عوفی در تذکره لباب الالباب در مقام ارائه نمونۀ شعر معزی، پانزده غزل از وی را نقل می‌کند و تنها به ذکر و قصیده از او اکتفا می‌کند. (همان ص 60 مقدمه)

سرانجام اینکه معزی شاعری است که در قالب قصیده طبع آزمایی کرده است. مضمون غالب اشعارش مدح و ستایش شاهان است. بعضاً آموزه‌های اخلاقی وحکمی هم در آن به چشم می‌خورد.

زبان اشعارش ساده، روان و دور از پیچیدگی‌ها و تقعید است. تصاویر شعریش زنده،پویا و مبتکرانه نیست و اغلب تلفیق و اقتباس تصاویر شعری گذشتگان است.

نمونه‌ای از شعر وی:

ای ساربان منزل مکن جز در دیار یارمن

تا یک زمان زاری کنم بر ربع واطلال ودفن

ربع از دلم پرخون کنم خاک دفن گلگون کنم

اطلال را جیحون کنم از آب چشم خویشتن

از روی یار خرگهی، ایوان همی بینم کمعی

وز قد آن سروسهی، خالی همی بینم چمن

بر جای رطل و جام می، گوران نهادستند پی

بر جای چنگ و نای و نی، آواز زاغ است و زغن

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
زندگینامه افلاطون

زندگینامه افلاطون

افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد. تولد او مصادف با دورانی بود که یونان باستان به اوج عظمت خود رسیده و شاید اندکی هم از قله عظمت گذشته در نشیب انحطاط افتاده بود.
Powered by TayaCMS