13 مهر 1394, 13:51
برخورد با دیپلمات انگلیسى
سیّد على اکبر فال اسیرى یک روز وقتى که مى خواست به مسجد برود یک نفر را دید که لباس فرنگى پوشیده و با حالت غرور سوار بر اسب و از مسیر سیّد عبور مى کند. سیّد پرسید این سوار کیست؟
همراهان سیّد گفتند: قنسول انگلیس است. سیّد به دیپلمات انگلیس دستور داد از اسب پیاده شود! وى از اسب پیاده شد و کلاهش را به عنوان سلام و عرض ادب برداشت. فال اسیرى به او گفت کلاهت را به سر بگذار و به هر مسلمانى که رسیدى باید سلام کنى و یهود و نصارى که اهل ذمّه هستند حقّ ندارند در معابر مسلمین سواره ظاهر شوند. و به این وسیله قدرت استعمارى انگلیس را تضعیف نمود.([31])
این عمل در زمانى صورت گرفته است که انگلیسى ها براى ملّت ایران تصمیم مى گرفتند و کسى جرأت نمى کرد با آن ها کوچکترین برخورد را داشته باشد.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان