13 مهر 1394, 15:28
تدریس
آیت الله آملى در منزل خود در تهران به تدریس، تألیف و خدمت به مردم موفق بوده است. درس ایشان در اتاق کوچکى برگزار مى شده که ظرفیت بیست نفر را داشته و اهل محلّ، این خانه ساده را براى وى تدارک دیده بودند و محلّ اقامت و تدریس او بوده است.([57])
آیت الله آملى در این مکان کوچک، مردان بزرگ و دانشمندى تربیت کرده است دروس اصلى فقه، اصول و فلسفه را در این خانه تدریس مى کرده و درس اخلاق ایشان نیز در «مسجد مجد» بوده است. این عارف وارسته، درس اخلاق را به روش علمى تدریس مى کرد.([58])
وى کتاب «مصباح الهدى فى شرح عروة الوثقى» را به شکل جزوه مى نوشت و در درس خارج، آن را مى خواند و بحث مى کرد.»
هنگامى که از محضر ایشان درخواست درس معقول شد، خیلى مؤدبانه عذر مى آورد و مى فرماید: «دلم مى خواهد فقه بگویم و در خلال آن، مسائل اصول را کاملاً متعرض بشوم.» در آن زمان، درس ایشان از شهرت به سزایى برخوردار بود.([59])
دعوت به تدریس در دانشگاه
از آن جایى که آیت الله آملى معلومات وسیع و غنى در زمینه فلسفه و عرفان و دیگر علوم داشتند، از طرف آقاى بدیع الزمان فروزانفر (رئیس دانشگاه تهران)، براى تدریس معقول و منقول دعوت شدند اما ایشان با تصوّر این که ورود در دانشگاه و همکارى با آن ها، تقویت نظام ستم شاهى است نپذیرفتند([60]) و گفتند که در منزل تدریس دارند و راست هم مى گفتند. در این خصوص، آقاى دکتر مهدى محقّق (استاد برجسته دانشگاه) مى گوید:
«استاد بزرگوارم در مسجد مجد (واقع در خیابان امام خمینى تهران) نماز جماعت اقامه مى کردند و منزلشان در چهار راه حسن آباد، در یک کوچه باریک قرار داشت. شاگردان ساعت هفت صبح در آن جا حضور مى یافتند و از ایشان استفاده مى کردند. آیت الله آملى یک درس فلسفه و یک درس فقه مى دادند فلسفه را از «شرح منظومه» مى گفتند. ایشان نه تنها تبحّر داشتند در آن موضوعاتى که درس مى دادند، بلکه سعى مى کردند شاگردان را وارد آن کتاب نمایند تا آنان بعد از تمام کردن آن درس، بتوانند خودشان آن را تدریس نمایند. واقعاً در بیان مطلب و مسائل، سنگ تمام مى گذاشتند.»([61])
وى درباره تدریس فلسفه آیت الله آملى مى گوید:
«صحبت از حکمت خُسروانى و فلسفه اى که ایرانیان پیش از اسلام داشتند، شد و شیخ شهاب الدین سهرودى هم بر آن فلسفه تأکید مى کند و از آن ها تعبیر به «فهلویون» مى نماید و قطب الدین شیرازى هم در «شرح حکمة الاشراق» گفته که ایرانیان از قدیم الایّام داراى فلسفه آزاد و مستقل بودند. آیت الله آملى نیز به همین کیفیت، آن مطلب را در درس فلسفه شرح و بسط مى دادند. وقتى ما درس چنین استادى حاضر مى شدیم، در حقیقت دو کتاب در برابر خود داشتیم: یکى کتاب تدوین (درسى) و دیگرى کتاب تکوین، که وجود شریف خود آن بزرگوار بود که سراسر آموزنده بود و بزرگوارى.»([62])
یکى دیگر از شاگردانش مى گوید:
«وى بعدها از گفتن درس فلسفه و معقول منصرف شدند از خدمت ایشان درخواست درس معقول کردم، ایشان خیلى مؤدّبانه عذر آوردند و شرح عروه و درس خارج را از کتاب «میاه» شروع کردند.»([63])
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان