13 مهر 1394, 13:51
مؤلف کتاب گنجینه دانشمندان مى نویسد:
«حکایت کرد براى حقیر، حجت الاسلام حاج سید اسماعیل هاشمى اصفهانى از یکى از فضلا و صلحاء اصفهانى که گفت: شب در عالم خواب دیدم که جنازه اى را تشییع مى کنند و هزارها نفر از علما و مردم اصفهان شرکت کرده اندمن هم شرکت نموده و تعجب مى کردم که جنازه کیست شنیدم صدایى از جنازه بلند است که مى گوید: کم است کم است. ناگاه دیدم آقاى سیدعلى مدرّس نجف آبادی گفتم: آقا شما از دنیا رفته اید گفتند: آرى. گفتم: یعنى چه؟ فرمود: مقرر شد که جمعى از مشیّعین جنازه مرا بیامرزندمن گفتم: کم است کم است همه باید آمرزیده شوند. پس از خواب برخاسته و آمدم به طرف حجره سیّددیدم عدّه اى ایستاده و گریه مى کنند. گفتم: چه خبر است؟ گفتند: الساعه از دنیا رفت.[64]
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان