13 مهر 1394, 13:51
«وقتى از استادم ملاّ على رازى که خیلى در کتمان اسرار اصرار داشت التماس کردم که از آن رازها برایم بگوید، ایشان فرمود: مکرر شده که در شب هاى تاریک که مردم همه در خواب بودند، در خلوت به سرداب سامرا مشرف شده ام و نور آن حضرت را که در سرداب مى تابید، مشاهده کرده ام. ایشان در مورد استشفاى خود شبى فرمود: امشب رفتم به سرداب مطهر و پاهاى خود را به قصد استشفا داخل چاه غیبت کردم و خود را آویزان نمودم و بعد از اندکى از بیمارى شفا یافتم. او مى فرمود: هیچ وقت نشد که زیارتى بکنم و کرامتى نبینم.»
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان