13 مهر 1394, 13:51
پرهیز از شهرت
شیخ آقا بزرگ تهرانى مى گوید:
«در نجف رسم بر آن بود که در هنگام رفت و آمد علما، بزرگان و افراد صاحب نام (چه شب و روز)، چراغى روشن مى کردند و جلو آن ها حرکت مى دادند و آن را نوعى احترام و اکرام براى آن شخص مى دانستندآیت الله مامقانى از آن نهى مى کرد تا مبادا نوعى خود بزرگ بینى و تکبّر و شهرت براى ایشان ایجاد شود[73]».
آیت الله مامقانى از هر گونه کار یا وضعیتى که موجب شهرت مى شد، خوددارى مى کردو از این رو، اگر کسى پشت سر او حرکت مى کرد، با کمال تواضع بر مى گشت و مى فرمود:
«آیا مطلبى دارى» اگر آن شخص سوال یا مطلبى داشت، پاسخ مى داد و در غیر این صورت، مى گفت: «من مى خواهم تنها راه بروم» و از آن شخص عذر خواهى مى کرد. و وقتى مریدان مى گفتند: چرا ما را از این کار نهى مى کنى؟ مى فرمود:
«مردم مطالبى براى گفتن با من دارند و طبعاً دوست ندارند کسى ]غیراز من [آنها را بشنوداز این رو، اگر کسى در معیّت من باشد، افراد با حیا و عفیف از گفتن آن مسائل خود دارى مى کنند[74]».
آیت الله مامقانى در حق النّاس بسیار دقیق بود و کمال عدالت را در این زمینه به کار مى برد و این عمل را، امتیازى براى خود نمى پنداشت.
از این رو، مى گفت: «شما مرا در تقسیم اموال و رساندن حقوق به مستحقین آنها مدح مى کنید که دزدى نکرده ام و حال آن که در بازار، تاجران و صرّافان بسیارى هستند که امانت ها را به اهلش مى رسانند و این، اوّلین درجه ایمان است و کسى را به خاطر امین بودن مدح نمى کنند و از طرفى من براى این اموال زحمتى متحمّل نشده یا از پدرم به ارث نبرده ام بلکه فقط آنها را به صاحبانش رسانده ام و نهایتاً در آنها خیانت نکرده ام و توصیف من به عدم خیانت، مدح من نیست[75]».
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان