دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پیوند ناگسستنی علم و فلسفه‌

در تاریخ علم می‌توان انفکاک‌های مختلف از فلسفه و ظهور رشته‌های علمی مجزا را ملاحظه کرد. ولی هریک از این رشته‌ها که بر فلسفه مبتنی هستند،
پیوند ناگسستنی علم و فلسفه‌
پیوند ناگسستنی علم و فلسفه‌
نویسنده: الکساندر روزنبرگ
مترجم: آیدین تبریزی

‌در تاریخ علم می‌توان انفکاک‌های مختلف از فلسفه و ظهور رشته‌های علمی مجزا را ملاحظه کرد. ولی هریک از این رشته‌ها که بر فلسفه مبتنی هستند، مجموعه ای از مسائل را برای فلسفه برجای نهاده اند: مسائلی که خود نمی توانند از عهده حل آنها برآیند، ولی باید پرداختن به این مسائل را برای همیشه و یا حداقل بطور موقت به فلسفه واگذار کنند. به عنوان نمونه، ریاضیات با اعداد سروکار دارد ولی نمی تواند به این پرسش که عدد چیست، پاسخ دهد. حداقل از زمانی که افلاطون اذعان داشت که اعداد، شئی - گرچه انتزاعی- هستند، فیلسوفان پاسخ‌های متفاوتی به این سئوال ارائه داده اند. با این حال 2500 سال پس از افلاطون، هنوز هم توافقی عمومی درباره پاسخ صحیح به سئوال چیستی اعداد، وجود ندارد. تمامی علوم بویژه علوم کمی، بر پایایی برهان‌های منطقی و استدلالات معتبر استقرایی، مبتنی هستند. این علوم همچنین بر استدلالات قیاسی متکی می‌باشند. ولی هیچ یک از این علوم مستقیما اشاره نمی‌کنند که چرا استدلالات استقرایی اعتبار دارند و نیز چرا باید از استدلالات قیاسی علی رغم این واقعیت که همواره پایا نیستند، استفاده کنیم. زیر شاخه ای از فلسفه که منطق نامیده می‌شود، به طور گسترده‌ای درگیر پاسخگویی به این سئوالات است.

تاریخ علوم و میراث مسائلی که برای فلسفه وانهاده است، نشان می‌دهد که این دو جستار فکری همواره به طور جدایی ناپذیری با یکدیگر پیوند داشته‌اند؛ و این میراث به ما کمک می‌کند تا فلسفه را معنی نماییم. یکی از عجایب فلسفه این است که به نظر می‌رسد فلسفه رشته‌ای نامتجانس و فاقد انسجام رشته‌هایی همچون اقتصاد یا شیمی، می‌باشد. زیر شاخه‌های فلسفه عبارتند از: منطق- مطالعه اشکال معتبر برهان؛ زیبایی شناسی- برررسی ماهیت زیبایی؛ اخلاق و فلسفه سیاسی که با مبانی ارزش اخلاقی و عدالت سروکار دارند؛ معرفت شناسی- مطالعه ماهیت، دامنه و موجه بودن شناخت؛ و متافیزیک که در صدد شناخت انواع بنیادین اشیایی که واقعا موجودند، می‌باشد؛ مسئله این است که چه چیزی این همه پرسش‌های گوناگون را در یک رشته گرد هم آورده است؟ در اینجا تعریف کاربردی از فلسفه ارائه می‌شود که اشتراکات این زیرشاخه‌ها را نشان می‌دهد:

فلسفه به دو مجموعه از پرسش‌ها می‌پردازد:

اول، سئوالاتی که علوم- فیزیکی، زیستی، اجتماعی، رفتاری- هم اکنون و شاید هیچ وقت قادر به پاسخگویی بدانها نیستند.

دوم، سئوالاتی راجع به اینکه چرا علوم نمی توانند به پرسش‌های مجموعه نخست، جواب دهند. گونه‌ای از سوالات که فقط فلسفه با آنها سروکار دارد، عبارت است از پرسش‌های هنجاری، یعنی مسائل مربوط به ارزش - چه کاری باید انجام دهیم، راجع به خوب و بد، درست و نادرست، عادلانه و غیر عادلانه، که در فلسفه سیاسی، زیبایی شناسی، و اخلاق مورد بررسی قرار می‌گیرد. در نظر داشته باشیم که منظور این نیست که فیلسوفان از گونه ای موقعیت یا چشم انداز خاص برخوردارند که از منظر آن به سوالات غیرقابل جواب علوم، پاسخ می‌دهند. سئوالات راجع به علم، دامنه و محدوده‌های آن به همان اندازه، سئوالاتی هستند که دانشمندان می‌توانند همانند فیلسوفان در پاسخگویی بدانها سهیم باشند. در واقع در بسیاری از موارد، دانشمندان برای پاسخگویی به این سئوالات در موقعیت بهتری قرار دارند؛ یا اینکه نظریات و یافته‌های آنان نقش مهمی در پاسخگویی به این پرسش‌ها داشته است. ولی در کل منظور این است که حتی برای کسانی که معتقدند در نهایت تمامی سئوالات واقعی، یعنی سئوالات دارای ارزش پاسخگویی، فقط توسط علم قابل پاسخند، فلسفه، غیرقابل اجتناب است. این ادعا را هم فقط یک استدلال فلسفی می‌تواند تایید کند. علاوه بر این با هیچ ابزاری نمی‌توان روشن ساخت که تمایز واقعی بین سئوالات کلی‌تر علمی بویژه سئوالاتی که در سرحدهای پویای علم مطرح می‌شوند با پرسش‌های فلسفی وجود دارد.

مقاله

مترجم آیدین تبریزی
نویسنده الکساندر روزنبرگ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

دین شناسی و عقل وسطایی

دین شناسی و عقل وسطایی

به گواه تاریخ، دین شناسی و دین باوری از آغاز حیات تفکر بشری شکوفا بوده و بشر در چگونه زیستن خود در صدد کشف قوانین طبیعت و شناخت اسرار آفرینش و آفریدگار هستی برآمده است و محصول این کاوش را بعدها دین شناسی و طبیعت شناسی نامید.
پیوند ناگسستنی علم و فلسفه‌

پیوند ناگسستنی علم و فلسفه‌

در تاریخ علم می‌توان انفکاک‌های مختلف از فلسفه و ظهور رشته‌های علمی مجزا را ملاحظه کرد. ولی هریک از این رشته‌ها که بر فلسفه مبتنی هستند،
نسبت عقلانیت و دین

نسبت عقلانیت و دین

«عقل» و «عقلانیت» در طول تاریخ بشر وجوه گوناگونی داشته و در پیدایی، رشد و شکوفایی تمدن‌های بشری نقش بسزایی ایفا کرده به‌ طوری که بدون آن، تمدن‌سازی غیرممکن بوده است.
از دین گریزی تا دین ستیزی!

از دین گریزی تا دین ستیزی!

سکولاریسم‌ ‌که به مفهوم عرفی شدن و مستلزم جدا انگاری دین از سیاست و دنیاست از آنجا شروع شد که اندیشه وران غربی دریافتند که مسیحیت توانایی آن را ندارد در همه عرصه‌های زندگی انسان ایفای نقش نماید و بر این اساس، حوزه دین صرفاً باید محدود به زندگی فردی انسان و رابطه او با خدا باشد.
عقلانیت مسیحی زایده عرفیت سکولار

عقلانیت مسیحی زایده عرفیت سکولار

مفهوم دوم از عرفی شدن، سکولاریسم است که عبارت است از «افتراق ساختاری میان ساخت سیاسی، از نهاد دین و به عبارت دیگر، عرفی شدن به این معناست که نهاد دین که دارای کارکردهای گوناگونی بوده به علت پیچیده شدن مناسبات زندگی اجتماعی و تخصیص نقش‌ها همچون سایر نهادها متمرکز شده و وظایف خود را واگذار می‌کند».

پر بازدیدترین ها

روش فهم دین

روش فهم دین

شبهه‌ی اول این است که گفته شده: روحانیون، علما و فقها در طول تاریخ اسلام تفسیرهای خاصی را از متون اسلامی ارائه داده و چنین وانمود کرده‌اند که فهمیدن قرآن و منابع دینی، اختصاص به آنها دارد در صورتی که خود قرآن اعلام می‌کند که بیانی برای همه‌ی مردم و نوری برای همه‌ی انسان‌ها است و همه می‌توانند از آن استفاده کنند. قرآن نفرموده: برای علما نازل شده است.
دین در دنیای مدرن ʁ)

دین در دنیای مدرن (1)

مقاله‌ی حاضر به بررسی جایگاه دین در عصر مدرن می‌پردازد. بحث در این باره که آیا لازمه‌ی مدرنیسم و تجدّد طلبی و علم و پیشرفت و عقل گرایی آن است که دین از ساحت‌های زندگی بشر کنار گذاشته شود، از جمله مسائل مهم و مباحث سرنوشت ساز و چالش برانگیز بین اندیشمندان دینی و روشن فکران سکولار طی چند قرن گذشته بوده است.
دین در دنیای مدرن ʂ)

دین در دنیای مدرن (2)

واقعیت‌های مجازی؛ یکی از ویژگی‌‌ها و وجوه نیای مدرن، القای تصورات خیالی و واقعیت‌های مجازی است که با قدرت و سیطره‌ی رسانه‌های گروهی، که به فناوری‌های پیشرفته‌ی ارتباطات مجهز شده‌اند، افکار عمومی را به خود مشغول ساخته و با تولید مصنوعات فکری و ارزش‌های مبتذل و ایجاد انعطاف و انحطاط، به صورت لجام گسیخته به پیش می‌رود
آیندة دین و دین آینده

آیندة دین و دین آینده

از نظر تقسیمات الهیاتی، موضوع آیندة دین و دین آینده یکی از موضوعات رشته «الهیات بنیادی»(fundamental theology) است.
بررسی و نقد نظریه عدالت جان راولز

بررسی و نقد نظریه عدالت جان راولز

در چند دهه گذشته، دیدگاه‌ها و نظریه‌های فیلسوف امریکایی ـ جان‌راولز در‌مورد عدالت، نظریه‌های بیشماری را به خود جلب کرده است. فیلسوف مزبور کوشیده است تا با نظریه‌پردازی خویش در این زمینه، به بازسازی و احیای لیبرالیسم ـ بویژه نوع سیاسی آن ـ همت گمارد.
Powered by TayaCMS