دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اطاعت ازفرمان مرجع وقت

No image
اطاعت ازفرمان مرجع وقت

وداع با نجف اشرف

مهارت و جذابیت بیان عرفانی سیدحسن اصفهانی عده اى را نگران و ناراحت کرد و برخى نزد آیت الله العظمى سید ابوالحسن اصفهانى رفتند و گفتند: اگر سید حسن اصفهانى به درس خود ادامه دهد، حوزه علمیه به یک حوزه عرفانى تبدیل مى شود! آن مرجع بزرگوار هم تدریس حکمت و عرفان را در نجف تحریم و به سید امر کرد براى تبلیغ و ترویج دین به مسقط برود.[8]

مسقطى(رحمه الله) میلى به ترک نجف نداشت و جدایى از قاضى(رحمه الله) برایش بسیار سخت بود. به همین جهت نزد استاد آمد و عرضه داشت: شما اجازه دهید من به رغم امر مرجع وقت در نجف بمانم و به تدریس و ترویج معارف الهى ادامه دهم؟ مرحوم قاضى(رحمه الله) فرمود: طبق فرمان مرجع وقت به مسقط رهسپار شو. خداوند با تو است و تو را در هرجا که باشى، به مطلوب غایى و نهایت راه سلوک و قله توحید و معرفت هدایت مى کند.[9]

داستان آخرین وداع آن مرحوم با دوستان خود از زبان سید محمد حسن فرزند سید على قاضى(رحمه الله) که شاهد این وداع بود، بسیار شنیدنى است. وى مى گوید:

سید حسن مسقطى دوستى دلسوز به نام آیت الله شیخ على محمد بروجردى[10] داشت. شاید هردو در یک حجره ساکن بودند شیخ على محمد بروجردى به واسطه سید حسن با مرحوم قاضى آشنا شده بود. فراموش نمى کنم هنگامى که سید حسن مى خواست از استادش سید على قاضى و دوستش بروجردى واع کند، هر دو شاگرد در حجره متعلق به استاد در مدرسه هندى جمع شده بودند. هر دو دوست با صداى بلند گریه مى کردند و اشک بر محاسن آنان جارى شده بود. استاد مشغول ذکر بود و سر خود را بالا نمى آورد. ناگهان سر خود را بلند کرد و با لهجه فارسى گفت: «شما را چه شده، ولىّ خدا در هر مکانى که باشد، اهل ولایت است، فرقى نمى کند.» پدرم مطالبى دیگر هم گفت که من فراموش کرده ام. این دو دوست بلند شدند و رفتند.

آیت الله شیخ على قسام، یکى از شاگردان قدیمى سید على قاضى، در صحن مدرسه منتظرآن ها بود. تا آن ها را مشاهده کرد، شروع به عتاب و سرزنش آن ها نمود که چرا نزد استاد این گونه وداع کردید؟ چرا با صداى بلند فریاد و شیون مى کنید؟ آن دو به او گفتند: در اختیار خودمان نبودیم و از گریه گلوگیر شده بودیم. عذر مى خواهیم. او که مردى کریم و شیرین بیان و نغزگو بود، کریمانه عذر آن ها را پذیرفت.[11]

پس از این فراق آثار گوشه گیرى و حزن بر شیخ على محمد بروجردى چیره شد و او در مجالس عمومى ظاهر نمى گردید.[12]

ثمره جداشدن وى از نجف سیراب کردن سینه هاى تشنه حکمت و... بود و با هجرت وى افرادى در مسقط و شبه قاره هند توانستند به کمال برسند.[13]

وقتى سید عازم مسقط مى شد، یکى از مراجع نامه اى براى اهل مسقط، مطرح و باطنه نگاشت تا آنان قدر و منزلت وى را بدانند. وى در قسمتى از نامه نوشته بود: من به سوى شما رکنى از ارکان دین اسلام و ستونى از ستون هاى معرفت و حکمت را فرستادم.[14]

سید در حدود سال 1330ق. به سوى مسقط رفت و در اواخر پادشاهى سید تیمور و اوایل پادشاهى سعیدبن تیمور به این مناطق وارد شد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

تحری حقیقت در بهائیت

واژه تحری به معنای «درنگ کردن در طلب امر » و نیز به معنای «حقیقت جوئی» به کار می رود و واژه حقیقت به معنای حق، راستی، درستی و هر چیز اصیل است...
No image

صلح عمومی

یکی از اصول دوازده گانه فرقه بهائیت،صلح عمومی و محکمه کبرای بین المللی است. در این زمینه عبدالبهاء می‌گوید:« از جمله تعالیم اعلان صلح عمومی بود کسانی که پیروی کردند از هر ملت و از هر دین و مذهب در نهایت محبت اجتماع نمودند.
No image

نبوت در بهائیت

نبوت از اصول اعتقادی اسلام می‌باشد و از این جهت دارای اهمیت فراوان می‌باشد.نبی، سفیری از جانب خداوند در میان بندگان است که برای تدبیر امر معاش و معاد بندگان می‌آید و انسانی است که از جانب خداوند خبر می‌دهد.
No image

طهارت در بهائیت

یکی از موضوعات مسلم و قطعی در مذهب اسلام،وجود اشیاء نجس و طاهر می‌باشد که در این موضوع بین مذاهب مختلف،اختلافی وجود ندارد.
Powered by TayaCMS