دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امام کاظم (ع)

No image
امام کاظم (ع)

كلمات كليدي : امام كاظم (ع)، منصور دوانيقي، ابومسلم خراساني، هارون الرشيد، سندي بن شاهك، كاظمين

نویسنده : احمد رمضانی

امام كاظم (ع) هفتمين پيشواي شيعايان است. آن بزرگوار، «موسي» نام داشت. ابوابراهيم از كنيه‌هاي آن حضرت است؛ ولي «ابوالحسن» كنيۀ مشهور ايشان است. وي را «صابر» و «صالح» لقب داده بودند و مشهورترين لقب آن مرد آسماني، «كاظم» است. پدر آن جناب، «امام صادق (ع)» و مادرش «حميده» نام داشت. وي بانويي بافضيلت و باتقوا بود.[1]

آن امام همام، در دورۀ عمر خويش، ستم‌هاي چهار خليفۀ عباسي را تحمل كرد. اين چار نفر عبارتند از:

ابوالعباس سفاح، منصور دوانيقي، مهدي و هارون. خلافت ابوالعباس سفاح، پيش از امامت آن بزرگوار بود. از سال 148 كه امام صادق (ع) به شهادت رسيد، دوران امامت امام كاظم آغاز شد. اين در حالي بود كه منصور دوانيقي به حكومت ستمكارانۀ خويش ادامه مي‌داد.

منصور، در طول حكومتش از زجر حبس، مصادرۀ اموال و قتل علويان دريغ نكرد. او مردي خونريز، حسود و بي‌وفا بود. حتي اطرافيان و دوستانش نيز از آسيب‌هاي او در امان نبودند؛ براي مثال او ابومسلم خراساني را كشت؛ در حالي كه او براي به خلافت رساندن منصور بسيار كوشش مي‌كرد.[2] او براي تثبيت پايه‌هاي حكومت خود هر مخالفي را آزاد و زنداني مي‌كرد.[3]

حضرت كاظم (ع) مدت 10 سال، آزارهاي منصور را تحمل كرد. وقتي منصور به هلاكت رسيد پسرش «مهدي» به حكومت رسيد. او شخصي مكار بود. وقتي به حكومت رسيد، زندانيان بسياري را آزاد كرد كه بيشتر آنها، شيعيان امام كاظم (ع) بودند؛ اما همچنان به شدت مراقب آنان بود. سرانجام وي نتوانست محبوبيت امام كاظم (ع) را تحمل كند. به همين دليل، دستور داد تا امام را از مدينه به بغداد بياورند و زنداني كنند.[4] پس از او نيز فرزندش هارون، سالها آن مرد بزرگ را زنداني كرد و با اين كار نشان داد كه از اجدادش چيزي كم ندارد.[5]

اكنون برآنيم تا دربارۀ صفات امام هفتم مطالبي را بياوريم. بي‌شك هر چه با ويژگي‌هاي شخصيتي ايشان آشناتر شويم، ستمكاري دشمنان ايشان را بهتر درمي‌يابيم.

الف) گفته شد كه لقب آن امام، «كاظم» است. كاظم، يعني «خاموش» و «فروبرندۀ خشم». دربارۀ علت شهرت آن گرامي به اين لقب، لازم است بدانيد كه آن حضرت، در برابر ستم‌هاي دشمنانش، شكيبا بود و با آنان تندي نكرد؛ حتي در ايام زندان، چندين بار مأموران در كمين بودند؛ ولي از آن حضرت، يك كلمه سخن خشم آميز نشنيدند. ابن اثير كه از اهل سنت است، گفته است كه به آن حضرت، كاظم لقب دادند؛ چون عادتش اين بود كه به بدرفتاران با خود، احسان مي‌كرد.[6]

ب) امام، قلبي مهربان و پرعاطفه با مردم داشت. او در حل مشكلات مردم از هيچ كوششي دريغ نمي‌كرد. يكي از افرادي كه آ» حضرت، از وي حمايت كرد، درمانده‌اي از «ري» بود. او بدهي‌هاي بسياري به يكي از رؤساي حكومت آن شهر داشت ولي نمي‌توانست آنها را بپردازد. او در مراسم حج به محضر حضرت كاظم (ع) رسيد و از ايشان، كمك خواست. آن حضرت نامه‌اي نوشت به اين مضمون:« آگاه باش! در تحت عرش الهي سايه‌اي وجود دارد. در آن، افرادي آرامش پيدا مي‌كنند كه نسبت به برادران ايماني خود، خير و نيكي انجام داده باشند يا گروهي از مشكلات آنان را بگشايند يا سرور و شادي به قلب او وارد سازند. حامل نامه هم برادر تو است. سلام و رحمت الهي بر شما باد.»

بر اثبر نامۀ امام، تمامي بدهي‌هاي آن مرد، بخشيده شد. آن مرد در مراسم حج سال بعد، شركت كرد و ماجرا را براي آن والا مقام توضيح داد و پرسيد:« آيا اين واقعه، شما را خوشحال كرد؟» امام فرمود:« به خدا قسم ! او مرا شادمان ساخت...»[7]

ج) آن حضرت پس از فراغت از كارهاي اجتماعي، عاشقانه به عبارت روي مي‌آورد. وي هيچ كاري را با عبادت هم شأن نمي‌دانست و آن را هدف خلقت انسان مي‌دانست. آن حضرت، قرآن را بسيار خوش مي‌خواند؛ چنان كه هر كس صدايش را مي‌شنيد، مي‌گريست. آن جناب، آن چنان با اشتياق به عبادت شبانه مي‌پرداخت كه به « زينت شب زنده داران» مشهور شده بود.[8]

د) پيشواي هفتم شيعيان، آن چنان از دنيا و لذت‌هايش دور شده بود كه هر كس در آن باره مطلبي از ايشان مي‌شنود، جز ستايش و تمجيد چيزي بر زبان نمي‌آورد. او نه براي تبليغات كه به سبب اعتقادي راستين، از دنيا چشم پوشيده بود و همين امر بود كه ديگران را تحت تأثير قرار مي‌داد؛ براي مثال، روزي هارون الرشيد، كنيزي ماه چهره را براي خدمتكاري آن حضرت به زندان فرستاد؛ اما قصد اصلي هارون اين بود كه اگر امام به او تمايلي نشان دهد، از اين طريق بر ضد ايشان تبليغ كند و ايشان را بي‌اعتبار سازد؛ اما امام به آورندۀ كنيز فرمود:« شما به اين هديه‌ها دل بسته‌ايد و بدانها مي‌نازيد؛ من به اين هديه و امثال آن نيازي ندارم.»

هارون پس از شنيدن ماجرا، خشمگين شد و دستور داد كه كنيز را به زندان ببرند و به امام بگويند كه حضور اين كنيز در زندان، اجباري است. بعد از آن، مأموران به صورت پنهاني، مراقب ارتباط كنيز و امام بودند. چيزي نگذشت كه جاسوسان خبر آوردند كه آن كنيز، بيشتر اوقات در حال سجده است. هارون بي‌درنگ، كنيز را نزد خود خواند و از او بازجويي كرد؛ ولي او جز نكويي از امام نگفت. هارون به مأمور خويش دستور داد كه با كسي از اين ماجرا چيزي نگويد. كنيزك پيوسته در عبادت بود تا چند روز پيش از وفات امام از دنيا رفت.[9]

هـ) آن بزرگوار، از پليدي‌ها دوري مي‌جست همواره اهل عبادت به صورت‌هاي گوناگون آن بود؛ با اين حال؛ اين دعا را بسيار مي‌خواند:« خداوندگارا! از تو آسايش هنگام مرگ و گذشت و بخشايش، هنگام حساب را مي‌طلبم.»[10]

آنچه خوانديد، گوشه‌هايي از زندگي آن معصوم است. فضايل و مناقب آن جناب، آن قدر زيبا است كه شنيدن آن تا مدت‌ها جان‌هاي پاكيزه را سرمست مي‌سازد.

گفته شد كه خلفاي عباسي، در دوران آن امام، چگونه بودند. آنان به جاي رسيدگي به حال مردم، سرگرم فساد و عياشي بودند. در مراسم بسياري از آنان، هوسراني و نوشيدن شراب، اموري عادي بود با آنكه همۀ مسلمانان در حرام بودن آنها ترديدي ندارند. آنها براي مردم، جز غرور، ماليات‌هاي سنگين و سختگيري، چيزي ديگر نداشتند. در دورۀ خلفاي ستمگر عباسي، بيش از همه شيعيان بودند كه آزار ديدند.[11]

با وجود تمام سختگيريهاي خلفاي ظالم، حضرت كاظم (ع) از دانشگاه پدرش، پاسداري مي‌كرد. ابن ابي عمير، صفوان بن مهران، صفوان بن يحيي، مؤمن طاق و هشام بن حكم، برخي از شاگردان مكتب ايشان هستند.[12]

ويژگي‌هاي پسنديده و علم و ديگر كمالات امام موسي كاظم (ع) سبب شده بود كه ايشان حاكم دل‌هاي مردم باشد و هارون، تنها بر بدن‌هاي آنها حكومت كند. هارون همواره نگران بود كه تاج و تخت را از دست بدهد؛ زيرا او از موقعيت آن جناب در ميان عموم آگاه بود. سرانجام، قلب كوچك هارون، نتوانست درياي عظمت امام را تاب بياورد. هارون دستور داد كه سندي بن شاهك آن زنداني مظلوم را مسموم كند. اندكي بعد هارون، ايشان را از زندان آزاد و به خانه‌اي منتقل ساخت و بزرگان شهر را به عيادت ايشان دعوت كرد تا اين گونه وانمود سازد كه آسيبي به آن جناب نرسانده است؛ ولي آن حضرت خطاب به جمعي كه حاضر بودند، از مسموميت و شهادت خويش خبر دادند.[13]

اندكي بعد، آ» امام همام، بر اثر مسموميت به شهادت رسيد و در كاظمين، زيارتگاه عموم شيعيان و مسلمانان شد. درود خداوند بر او و خاندان پاكش.

مقاله

نویسنده احمد رمضانی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

بررسي ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعه‌پذیر كننده روي جامعه‌پذیری ديني نوجوانان و جوانان

بررسي ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعه‌پذیر كننده روي جامعه‌پذیری ديني نوجوانان و جوانان

هر يك از نهادهاي جامعه‎پذيري ديني تا چه حد آموزه‎هاي ديني به نوجوانان و جوانان ارائه مي‎كند. ارزيابي جوانان و نوجوانان از اين نهادها و وسايل چگونه است. چرا برخي نهادهاي جامعه‎پذير كننده، در جامعه‎پذيري ديني جوانان موفق و برخي ناموفق‎اند.
خانواده شایسته و تربیت فرزند درسیره رضوی

خانواده شایسته و تربیت فرزند درسیره رضوی

تشکیل خانواده و تربیت فرزند در سیره رضوی، مسئله‌ای حیاتی و برنامه‌ای هدفمند است که اگرچه برمبنای مقررات و قوانین قرآنی، روایی و شرعی جامه عمل می‌پوشد، امّا نخستین مایه‌های آن به‌صورت غریزه، محبّت، عاطفه و اشتیاق متقابل زوج...
نقش علم و عمل در رشد دینی انسان

نقش علم و عمل در رشد دینی انسان

چرا در اخلاق و تربیت دینی علم و عمل کنار هم هستند و به دانستن برای عمل تأکید شده است؟‏ از نگاه دین، علم و عمل چه نقشی می‌توانند در رشد و پیشرفت معنوی انسان داشته باشند؟
راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

اگر پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت دینی و عبادی کودکان خود مسئولیت دارند؛ حال چگونه می‌توانند علاقه به عبادت را در کودکان خود تقویت کنند؟...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...

پر بازدیدترین ها

بررسی نقش و تأثیر برنامه درسی پنهان، در رشد فرهنگ ایثار و شهادت دانش آموزان

بررسی نقش و تأثیر برنامه درسی پنهان، در رشد فرهنگ ایثار و شهادت دانش آموزان

نتایج تحقیق نشان داد که بین رفتار معلم، شیوه ارزشیابی، رفتار مسئولان نظام اسلامی، محیط فیزیکی و رشد فرهنگ ایثار و شهادت دانش‌آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
راهبردها و راهکارهای رسانه در ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر

راهبردها و راهکارهای رسانه در ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر

پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبردها و راهکارهای رسانه در ترویج امربه‌معروف و نهی‌از‌منکر و به روش توصیفی از نوع کتابخانه‌ای با به‌کارگیری مدل راهبرد گذاری swot انجام ‌شده است...
انسان آراسته به اخلاق اسلامی؛ به‌مثابه برترین رسانه زمینه‌ساز و کاربردی در دکترین مهدویت

انسان آراسته به اخلاق اسلامی؛ به‌مثابه برترین رسانه زمینه‌ساز و کاربردی در دکترین مهدویت

این مقاله می‌کوشد تا ثابت نماید که انسان بافضیلت و آراسته به اخلاق اسلامی به‌عنوان یک رسانه، باهدف پیامبر اکرم در حدیث «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و در راستای استقرار حکومت حضرت مهدی (عج)، کاربردی‌تر از رسانه‌های سخت‌افزار امروزی است.
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

رابطه بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها

نتایج نشان می‌داد که بین تأثیرات منفی فضای مجازی و تربیت دینی خانواده‌ها، رابطه معناداری وجود دارد...
Powered by TayaCMS