دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شعر نو (نیمایی)

No image
شعر نو (نیمایی)

كلمات كليدي : شعر نو، نيما، نيما يوشيج، تحول، شعر نيمايي، علي اسفندياري، انقلاب مشروطيت، تجدد شعر فارسي

نویسنده : طاهره سیدرضایی

عواملی مثل آشنایی با فرهنگ غرب اعزام دانشجو به خارج، رواج روزنامه و رزونامه نگاری، ایجاد دارالفنون و... که زمینه انقلاب مشروطیت را در ایران فراهم کرد؛ لزوم تجدید نظر در ادبیات را نیز، ایجاد کرد. البته احساس نیاز به تحول در ادبیات فارسی بی سابقه نبود اما کمیت و کیفیت آن تفاوت اساسی با تحولات سده اخیر داشت. کوشش برای تجدد در شعر، چیزی نیست که با نیما یا مشروطه آغاز شده باشد. خاقانی، نظامی و اقمارشان در قیاس با شاعران قبل از خود عالماً و عامداً شیوه شعر را مورد تجدید نظر قرار دادند. کوشش صوفیه یکی از بزرگترین قدمها در حوزه تجدد شعر فارسی بوده است. اقدام شاعران سبک هندی که تمام توجهشان به تازگی خیال بود نیز تلاشی در این راستا بود؛ اما از آنجا که هر یک از این اقدام‌ها از بینشی یک بعدی سرچشمه می‌گرفت با توفیق همراه نبود. (امین پور؛ 1384: 474) حتی تلاش‌هایی هم که پیش از نیما و مقارن انقلاب مشروطیت و پیش و پس از آن صورت گرفت راه به جایی نبرد. از جمله سه تابلوی مریم از میرزاده عشقی که به مسائل اجتماعی و روزمره می‌پردازد، منظومه‌های ایرج میرزا که زبان محاوره را در آن به کار می‌گیرد.

شعر «یاد آر ز شمع یار آر» دهخدا که بوی تجدد از قالب و لحن آن به مشام می‌‌رسد، هر یک تلاشی در نوسازی شعر فارسی است. ابوالقاسم لاهوتی مضامین انقلابی و مسائل کارگری را مطرح می‌کند و فرخی یزدی غزل سیاسی را پدید می‌آورد. همه اینها و کسانی چون نسیم شمال و جعفر خامنه‌ای و تقی رفعت و ... هیچ یک شعر نویی پدید نیاوردند هر چند اشعار آنان در زمان خود بدعت به حساب می‌آمد و از لحاظ تاریخی و ادبی ارزش ویژه خود را دارا بود. (فلکی؛ 1385: 64)

علی اسفندیاری که در شعر فارسی با نام «نیما یوشیج» شناخته شده است، آغازگر راستین شعر‌نو است. به همین جهت شعرنو را شعر‌‌نیمایی نیز گفته‌اند و او را «پدر شعر نو» نامیده‌اند. نیما این حقیقت را دریافته بود که یک شبه نمی‌توان شعر را از قید و بند مستحکم هزار ساله عروض رها کرد؛ بنابراین به کلی از عروض فاصله نگرفت. او وزن و قافیه را حفظ کرد اما دست شاعر را در استفاده از آن باز گذاشت و بعد از تلاش و تجربه‌های شعری پراکنده در سال 1301 «افسانه» را منتشر کرد. این شعر غنایی بلند هر چند از لحاظ بیان و نوع نگرش به زندگی و طبیعت از تازگی برخوردار بود اما، از لحاظ ساختمان و موسیقی شعر تازگی چندانی نداشت. نخستین شعر کاملاً آزاد وی «ققنوس» است که در سال 1316 سروده شده، مصراع آن مساوی نیست و از نظم قافیه در شعر کلاسیک پیروی نمی‌کند. (فلکی؛ 1385: 71-70)

اشعار نیما سر و صدای بسیاری در جامعه‌ ادبی ایران به پا کرد و مخالفان و موافقان بسیاری برانگیخت. البته شمار مخالفان بیشتر بود و سرسختی بسیار به خرج می‌دادند؛ اما نیما با صبوری به کار خود ادامه داد و در نهایت توانست این نوع شعر را به رسمیت بشناساند و برای آن هویت ادبی کسب کند. در شعر نو تحول در زبان و قالب تنها نبوده است (هر چند که این در جای خود مهم است) بلکه مهم‌تر از آن بینش ومحتوا تغییر کرده است.

در حوزه شکل و قالب، نیما محتوا را مقدم بر قالب دانست زیرا معتقد بود ذهن شاعر باید بر شکل تسلط داشته باشد نه اینکه شکل شعر، شاعر را مجبور به گفتن حرف‌هایی بکند که قصد آن را نداشته است. بنابراین قید تساوی طول مصراع‌ها را برداشت. چون احتیاجی نمی‌دید شاعر با کلمات مصراع پر کن، مصراعی را مساوی مصراع دیگر کند. هر جا حرف تمام می‌شود، مصراع تمام است. نیما وزن و قافیه را برای شعر لازم و طبیعی می‌داند اما بر آن است که شکل ذهنی شعر باید صورت ظاهری آن را ایجاد کند. در نظر او شعر بی قافیه مثل آدم بی استخوان است. قافیه مقید به جمله و جمله در خدمت محتواست. هر جمله تازه، قافیه تازه و هر قافیه تازه، جای خود را می‌خواهد و نباید آن را در فواصل معین جا داد.(یاحقی؛ 1375، 100)

از لحاظ زبان نیز شعر نو تحول عظیمی یافته است. زبان صرفاً ابزاری برای انتقال معنا نیست و طیفی از معانی را می‌آفریند. ساختار نحوی طبیعی و صمیمانه است، و در قواعد دستور زبان تصرف‌های زیادی شده است. گاه نوعی ابهام در آن دیده می‌شود و این ابهام به دلیل کاربرد زبان شاعرانه و نمادهای جدید است. (روزبه؛ 1381: 26) هر کلمه‌ای می‌تواند در شعر جای گیرد به شرط اینکه با کلمات دیگر بیگانه نباشد. هر کلمه‌ای، حتی کلمات لهجه‌های مختلف همه می‌توانند در شعر به کار روند. نیما واژه‌های مازندرانی زیادی را در شعرش بکار برده است. نیما و شاگردان موفق او از جمله «اخوان و شاملو» ترکیبات جدید بسیاری ساختند. (شفیعی کدکنی؛ 1380: 116)

در حوزه تخیل نیز شعر نو ابداع‌گر است و بر تجارب فردی تکیه دارد، جزئی نگر است، تخیل در آن گسترده است و تداعی‌های ذهنی بسیاری به همراه دارد. در حوزه عواطف و اندیشه به معانی تازه پرداخته است به اجتماع نظر دارد، عواطف گسترده و آزاد است عشق و معشوق زمینی است و خواننده در آفریدن معانی تازه با شاعر مشارکت دارد. (روزبه؛ 1381: 34) با این همه در شعر نیما اشکالات زبانی و دستوری بسیاری هست، در اغلب شعرهای بلند نیما مانند پادشاه فتح، مرغ آمین و ...به نمونه‌های متعدد و متنوعی از نارسایی، ناهمواری، عامیانگی، تعقید و ضعف تألیف برمی‌خوریم؛ ترکیبات و لغات قدیمی و ناآشنا در زبان ادبی معاصر را، مانند: وثاق، کج سرشتان، شنیدستم، از بهر چرا و ...، در کنار لغات و ترکیبات و عباراتی چون دل بدارم خسته، تو را چه می‌شود و... مشاهده می‌کنیم که نه واقعاً در زبان نوشتار کهن آنها را می‌توان دید و نه در زبان نوشتار امروز به آسانی پیدا می‌شود.(پور نامداریان؛ 1377: 160 و 158)

این مسأله هر چند به شعر نیما در مواردی لطمه زده و مانع فهم و درک آن شده، اما تا حد زیادی طبیعی است. البته، مشکل زبان در شاعران پس از نیما، کسانی که با درک اندیشه‌های او هر یک راهی را پیش گرفتند که شاید همان راه نیما نباشد اما هم سو و هم جهت با اوست، تا حدود زیادی حل شده است و زبان نرم‌تر و صیقل‌ یافته‌تر و با ترکیبات جدید مایه‌ورتر شده است؛ بی آنکه از نسبت شعری و ادبیات کلاسیک کاملاً گسسته باشد. در شعر نو ضمن پذیرفتن این که قالب و زبان و... در شعر بسیار مهم است، اما محتوا و اندیشه شعر نو نیز بسیار متحول شده و جای تامل دارد. « شعر نو جریان دلخواسته‌ای نیست که تمایلات چند نفر انگیزه وجودی آن باشد بلکه ضرورتی است برای زنده کردن هنر شاعری و جریان راکد ادبی و گسترش آن...؛ ما امروز به مسائل امروزین نیاز داریم که سعدی و مولوی با آنها تماس نداشته‌اند.» (دستغیب؛ 1345: 112) مسائل امروز ما مسائل نوی است که قبل از این وجود نداشته است. و شاعران نو ما پیشرو در عرصه تفکر بوده‌اند.

به لحاظ اندیشه، شعر معاصر ما یکی از پیشروترین عرصه‌های نواندیشی و نوذهنی معاصر ماست. همچنان که از لحاظ هماهنگی با نوخواهی‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز از موقعیت ممتازی برخوردار بوده است. اغلب شاعران برجسته دوران ما، خود از پیشروان نقد و نظر بوده‌اند. (مختاری؛ 1378: 14)

حرکت نخستین تفکر و هنر که نیما از آن متأثر شد، عبور از جهان‌شناسی کهن بود که بر اساس آن جهان پدیده‌ای ایستا و ثابت محسوب می‌گردید، بامبانی و مؤلفه‌هایی لایتغیر؛ دید تازه نیما نسبت به شعر ره‌آوردی شگرف درپی‌داشت و آن رسیدن به فردیت شاعرانه بود؛ یعنی تکیه و تمرکز بر تجارب فردی و رهایی از تنگنای تجارت کلیشه شده شاعران قدیم. (حسن لی؛ 1383: 34-33)

ریشه تغییر نگرش معاصر را باید در تغییر نگرش نسبت به انسان جستجو کرد. انسانی که قرن‌ها اسیر سرنوشت و مقهور تقدیر بود چنان به قدرت و توانایی خویش ایمان می‌آورد که می‌گوید: انسان خداست/ حرف من این است/ گر کفر محض یا حقیقت محض است این سخن / انسان خداست. حلاج و سایر متصوفه هم همین می‌گفتند و حرف و نگرش جدیدی نیست! (احمد شاملو؛ لحظه‌ها و همیشه)

نمونه‌ای از شعر نیما:

...تو را من چشم در راهم شباهنگام/

که می‌گیرند در شاخ «تلاجن» شاخه‌ها رنگ سیاهی/

وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم/

تو را من چشم در راهم/

شباهنگام در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند/

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام/

گرم یادآوری یا نه/

من از یادت نمی‌کاهم/

تو را من چشم در راهم.

(نیما)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

بررسي ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعه‌پذیر كننده روي جامعه‌پذیری ديني نوجوانان و جوانان

بررسي ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعه‌پذیر كننده روي جامعه‌پذیری ديني نوجوانان و جوانان

هر يك از نهادهاي جامعه‎پذيري ديني تا چه حد آموزه‎هاي ديني به نوجوانان و جوانان ارائه مي‎كند. ارزيابي جوانان و نوجوانان از اين نهادها و وسايل چگونه است. چرا برخي نهادهاي جامعه‎پذير كننده، در جامعه‎پذيري ديني جوانان موفق و برخي ناموفق‎اند.
خانواده شایسته و تربیت فرزند درسیره رضوی

خانواده شایسته و تربیت فرزند درسیره رضوی

تشکیل خانواده و تربیت فرزند در سیره رضوی، مسئله‌ای حیاتی و برنامه‌ای هدفمند است که اگرچه برمبنای مقررات و قوانین قرآنی، روایی و شرعی جامه عمل می‌پوشد، امّا نخستین مایه‌های آن به‌صورت غریزه، محبّت، عاطفه و اشتیاق متقابل زوج...
نقش علم و عمل در رشد دینی انسان

نقش علم و عمل در رشد دینی انسان

چرا در اخلاق و تربیت دینی علم و عمل کنار هم هستند و به دانستن برای عمل تأکید شده است؟‏ از نگاه دین، علم و عمل چه نقشی می‌توانند در رشد و پیشرفت معنوی انسان داشته باشند؟
راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

راه‌ها و شیوه‌های تربیت عبادی کودکان

اگر پدر و مادر در برابر تعلیم و تربیت دینی و عبادی کودکان خود مسئولیت دارند؛ حال چگونه می‌توانند علاقه به عبادت را در کودکان خود تقویت کنند؟...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...

پر بازدیدترین ها

تأثیرات فضای مجازی بر تعلیم‌وتربیت اسلامی

تأثیرات فضای مجازی بر تعلیم‌وتربیت اسلامی

این مقاله قصد دارد تا با بررسی آموزه‌های دینی تعلیم‌وتربیت، تأثیرات و راهکارهای تربیتی استفاده از فضای مجازی را مورد پژوهش قرار دهد...
راه‌کارها و شیوه‌های خداشناسی کودکان از نگاه قرآن و حدیث

راه‌کارها و شیوه‌های خداشناسی کودکان از نگاه قرآن و حدیث

با اینکه اسلام به تربیت دینی و اسلامی کودکان بسیار اهمیت داده است، ولی از پرسش‌هایی که کودک درباره خدا می‌کند باید فرار کرد، و هیچ راه‌حلی ارائه نداده است...
نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

نقش قصه‌های قرآنی در تعلیم و تربیت نسل جدید

در این مقاله سعی بر آن است تا ابتدا معنای لغوی و اصطلاحی قصه، اهمیت، انواع، ویژگی‌ها و ارزش‌های تربیتی قصه موردبررسی قرار گیرد، سپس جایگاه، اهمیت و ویژگی‌های قصه در قرآن موردبررسی قرار می‌گیرد و ...
راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

راه‌های تربیتی دور کردن ذهن و قلب، از افکار و تخیلات شیطانی

چگونه می‌توان افکار و تخیلات شیطانی را از ذهن و قلب خود دور کرد؟ انسانی كه برای تهذیب روح و تربیت دینی خود قدم برمی‌دارد، شیطان رأی قوه متخیله او را به‌جای وحی و عقل می‌نشاند و موهوم و مُتَخَیل را معقول جلوه می‌دهد...
عوامل تربیتی مرتبط با فرار دختران

عوامل تربیتی مرتبط با فرار دختران

این تحقیق با مسئله دانستن فرار دختران، درصدد شناخت واقعیت های بیشتری از این موضوع برآمده و ...
Powered by TayaCMS