24 آبان 1393, 14:5
كلمات كليدي : تركيب، تركيب حقيقي، تركيب اعتباري، تركيب عقلي، تركيب خارجي
نویسنده : مسعود اسماعيلي
ترکیب که در فلسفه به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» یا «اتحاد امور کثیر» است چند گونه تقسیم دارد:
1) تقسیم به حقیقی و غیر حقیقی؛[1]
2) تقسیم به عقلی و خارجی؛[2]
3) تقسیم به انضمامی و اتحادی.[3]
در فلسفه اسلامی، بنابر اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت، واقعیت و اصل تحقق اشیاء را وجود میدانند و ماهیت را نحوه وجود و حدِّ آن محسوب میکنند. بدین ترتیب، حقیقتِ کل موجودات از وجود تشکیل شده است و همگی در وجود اشتراک دارند. اما تمایز و تفاوت واقعی و خارجی آنها نیز در اصلْ باید مربوط به وجود دانسته شود وگرنه چیزی غیر از وجود، اصیل خواهد شد که این، مخالف با دلایل اصالت وجود است. از این رو، موجودات در اصلِ وجود اشتراک دارند و اختلاف و تمایز آنها از یکدیگر نیز به شدت و ضعفِ در خودِ وجود بازمیگردد ولذا موجودات مختلف، عبارتند از وجودهای شدید و ضعیف که درجه شدت و ضعف آنها با یکدیگر متفاوت است. اما چون اختلاف موجودات به شدت و ضعف وجودی دانسته میشود، هر موجود از نظر وجودی، رتبهای پایینتر از موجود شدیدتر از خود و رتبهای بالاتر از موجود ضعیفتر را دارا خواهد بود بجز شدیدترین و ضعیفترین موجود که به ترتیب، موجود شدیدتر و ضعیفتر برای آنها قابل فرض نیست. بدین ترتیب، کل نظام هستی را بر اساس اصالت وجود، یک وجودِ واحدِ ذو مراتب (دارای مراتب مختلف) میدانند که همانطور که روشن است منظور ایشان از مراتب، درجات مختلفْ از حیث شدت و ضعف است.
در نظام فوق، موجودات از حیث شدت و ضعف دارای مراتب و درجات مختلفی هستند ولذا هر موجودی بجز خداوند که بالاترین مرتبه را داراست، شدت و سعهٔ وجودیِ موجودِ بالاتر را ندارد و فاقد وجودِ رتبه بالاتر است. از این رو باید گفت چون در نظام هستی، مراتب مختلفی از حیث شدت و ضعف هست، هر موجودی بجز خداوند متعال، از وجودِ در رتبه خود و عدمِ رتبه بالاتر تشکیل شده است ولذا باید همه موجودات ممکن را مرکب از وجود و عدم دانست.[4]
ترکیب از وجود و عدم در میان انواع ترکیبات، از حیثِ درجهٔ وجودی، پایینترین و بدترین ترکیب است؛[5] زیرا رتبه وجودی هر ترکیب، وابسته به جهتِ اتحادِ میان اجزای آن است که هرچه جهتِ اتحاد میان اجزاء، وجوداً قویتر باشد ترکیب قویتر است و هرچه جهت اتحاد اجزاء، ضعیفتر باشد، ترکیب ضعیفتر است. اما میان وجود و عدم (اجزای ترکیب مورد بحث ما)، هیچ جهت اتحادی نیست؛ بلکه بیشترین جدایی و بینونت، میان وجود و عدم هست و تناقض (که شدیدترین تقابل است) در میان وجود و عدم تصویر میشود. بدین ترتیب باید گفت که از نظر رتبه وجودی، ترکیب از وجود و عدم بدترین ترکیب است.
اما ترکیب از وجود و عدم، هرچند به نظر میرسد که ترکیبی حقیقی است اما چنین نیست؛ زیرا ترکیب حقیقی میان دو چیز و دو شیء صورت میگیرد در حالی که عدم، عینِ نبودن و نیستی و بطلان و پوچی است ولذا چیزی و شیئی محسوب نمیشود که با وجود ترکیب شود. باید توجه داشت که در مراتب شدید و ضعیفِ نظام هستی، یک وجه اشتراک در موجودات هست که آن، اصلِ تحقق و وجود آنهاست و یک وجهِ امتیاز نیز در موجودات هست که آن، شدت و ضعفِ وجود (با درجات مختلف) است که این نیز به وجود مربوط میشود نه عدم؛ زیرا شدت و ضعفِ یک چیز، عینِ آن چیز است نه غیر آن ولذا شدت و ضعف وجود نیز عینِ وجود است نه غیر از وجود که گفته شود این شدت و ضعف، مربوط به عدم است. پس عدم نه جهتِ اشتراک موجودات را در واقع میسازد نه جهتِ تمایز و افتراق آنها را؛ ولذا باید ترکیب از وجود و عدم را ترکیبی اعتباری و غیرحقیقی بدانیم.[6]
اما عدمْ چگونه و به چه علتی در تصویر نظام هستی، داخل میشود؟ پاسخ این است که عقل انسان برای تصویرِ درجات مختلفی از شدت و ضعف وجود و برای درکِ دقیقِ تفاوت مراتب وجود با یکدیگر، بطور طبیعی نیازمند شناسایی محدوده وجودی هر موجود است که این در عقل، با در نظر گرفتنِ اموری که یک موجود فاقد آنهاست، میسر میشود ولذا ساختمانِ عقل برای درک مراتب وجود، ناگزیر از در نظر گرفتنِ یک عدم در کنار هر موجود محدود (ممکنات) است که گویا رتبه وجودیِ آن موجود، متشکل از آن وجود و عدمِ همراه با آن است و بدینسان، ترکیب از وجود و عدم پدید میآید. پس ترکیب از وجود و عدم، در عقل و برای درک دقیق مراتب هستی شکل میگیرد ولذا ترکیبی عقلی است.
بدینسان باید گفت ترکیب از وجود و عدم که مختص موجودات ممکن است، ترکیبِ اعتباریِ عقلی است.[7]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان