كلمات كليدي : تشبیه، ارکان تشبیه، مشبه، مشبه به، ادات تشبیه، وجه شبه
نویسنده : زهرا رسولی
تشبیه، از ریشه عربی « شبه» و مصدر متعددی به معنای مانند کردن می باشد.
در اصطلاح فن بیان و بدیع، مانند کردن چیزی است به چیز دیگر در صفتی در شعر یا متن ادبی.
در زبان عربی ابتدا شیوههای بلاغت به هم آمیخته بود و بعد به سه شاخه جداگانه (معانی، بیان و بدیع) تقسیم شد. در این تقسیمبندی تشبیه در شاخه بیان قرار میگیرد. در زبان فارسی بیشتر فنون بیان (از جمله تشبیه) و قسمتی از مباحث مربوط به معانی را در بخش بدیع (سخن آرایی) آوردهاند و به همین علت در زبان فارسی تشبیه از اصطلاحات مشترک فن بیان و بدیع است.
ارکان تشبیه:
تشبیه دارای چهار رکن یا بنیان است که به مجموع آنها «ارکان تشبیه» گفته میشود:
1.مشبه؛
2. مشبه به؛
3. ادات تشبیه؛
4. وجه شبه.
برخی غایت و هدف از تشبیه را نیز جزو ارکان تشبیه آوردهاند.
هدف و خواست سخنور از تشبیه گوناگون است؛ مانند: بیان امکان مشبه، بیان حال او یا میزان شدت و ضعف صفت در آن، ستایش یا نکوهش مشبه، برتری دادن مشبه بر مشبهبه و نشان دادن اهمیت و مشبهبه و دلیل دل بستگی و یا نیاز به آن.
انواع (گونههای) تشبیه:
گوناگونی تشبیه غالباً بر اساس گوناگونی ارکان تشبیه است:
گوناگونی بر اساس دو طرف تشبیه: ممکن است دو طرف تشبیه (مشبه و مشبهبه) هر دو حسی باشند یا عقلی، یا یک طرف حسی باشد و طرف دیگر عقلی و یا به عکس؛ نیز ممکن است دو طرف تشبیه، مرکب یا مفرد باشد.
گوناگونی بر اساس وجه شبه: حسی یا عقلی (غیر حسی) بودن وجه شبه، مفرد یا مرکب بودن آن، ذکر یا عدم ذکر وجه شبه در تشبیه.
گوناگونی براساس ادات تشبیه: به لحاظ آمدن یا نیامدن ادات تشبیه در کلام.
تشبیه وهمی: تشبیهی که مشبهبه آن وجود خارجی نداشته باشد:
یکی نیزه تیر برداشت گیو
چو دندان غول و چو چنگال دیو
(سنا)
غول و دیو و دندان و چنگال آنها وجود خارجی ندارد.
تشبیه خیالی: در صورتی که اجزا مشبه به هر کدام به تنهایی وجود خارجی داشته باشند اما صورت نهایی، برآمده از توهم و تخیل گوینده است:
شبی تیره مانند دریای قیر
نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
(فردوسی)
دریا به تنهایی و قیر به تنهایی در خارج وجود دارند اما، صورت نهایی یعنی دریای قیر وجود خارجی ندارد.
تشبیه مفرد به مفرد: دو طرف تشبیه هر دو مفرد باشد:
چون پیرهنت گرفتهام تنگ بر بر
برنارم همچو دامن از پای تو سر
(مسعود سعد سلمان)
تشبیه مرکب به مرکب: آن است که دو طرف تشبیه دو چیز یا بیشتر باشد:
سر از البرز، برزد قرص خورشید
چو خون آلوده دزدی ز مکمن
(منوچهری)
تشبیه مطلق یا صریح: آن است که چیزی را بدون هیچ قید و شرطی به چیزی دیگر تشبیه کنند:
شبی خوش همچو روزت شادمانی
بهاری همچو ایام جوانی
(سنا)
تشبیه مشروط یا مقیّد: آن است که چیزی را به چیزی مانند کنند با شرط و قید:
به ماه ماندی اگر نیستیش زلف سیاه
نه زهره ماندی اگر نیستیش مشکین خال
(استغنایی نیشابوری)
تشبیه تفصیل: آن است که پس از تشبیه، مشبه را بر مشبه به برتری دهند یا آنکه به جای ادات تشبیه کلماتی به کار ببرند که نشان دهنده برتری مشبه باشد:
خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست
طوبی غلام قد صنوبر خرام اوست
(سعدی)
تشبیه جمع: یک چیز را به چند چیز تشبیه کنند:
لب توست یا چشمه کوثر است
عقیق است یا خود نی شکر است
(سنایی)
تشبیه تسویه: عکس تشبیه جمع؛ یعنی چند چیز را به یک چیز تشبیه کنند؛ و بهترین تشبیه تسویه را آن دانستهاند که گوینده چیزی از خود و چیزی از محبوب را به یک چیز تشبیه کنند:
مانا عقیق نارد کس از یمن
همرنگ این سرشک من و دو لبان تو
(منصور منطقی رازی)
تشبیه اضمار: گوینده تشبیه را به گونهای بیان کند که ظاهر سخن به تشبیه شباهتی نداشته باشد:
به روز واقعه تابوت ما ز سرو کنند
که مردهایم ز داغ بلند بالایی
(حافظ)
تشبیه ملفوف: چند مشبه و مشبه به بیاورند؛ بدین ترتیب که اول همه مشبهها و بعد از آن همه مشبهها را ذکر کنند:
از عارض و روی و زلف داری
طاووس و بهشت و مار با هم
(خاقانی)
تشبیه مفروق: مقابل تشبیه ملفوف است یعنی چند مشبه و چند مشبهبه باشد و هر مشبهبه پس از مشبه خود بیاید:
مهر او آب و کین او آتش
خشم او درد و عفو او درمان
(مسعود سعد سلمان)
تشبیه مجمل: آن است که وجه شبه در تشبیه نیاید:
بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون بر کشیده تیغ، پیش آفتابستی
(رودکی یا امیر معزی)
تشبیه مفصل: وجه شبه در تشبیه بیاید:
که را رسد که کند عیب دامن پاکت
که همچو قطره که بر برگ گلی چکد پاکی
(حافظ)
بسیاری معتقدند: دو چیز که به یکدیگر تشبیه میشوند، هر چه از نظر وجه تشابه از یکدیگر دورتر باشند، تشبیه زیباتر است و برخی بر این باورند که صفات مشترک بین این دو هر چه بیشتر باشد، تشبیه زیباتر است و به عقیده برخی دیگر شرط خوبی تشبیه، وجود خارجی یا قابل عکس کردن آن یا دوری و نزدیکی دو سوی تشبیه به هم از نظر وجه تشابه نیست بلکه ملاک زیبایی و خوبی تشبیه «پسند و ناپسندی ذوق سلیم» است.
منابع:
1. گرگانی، محمدحسین؛ ابدع البدایع، تبریز،احرار، 1377.
2. مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی؛ اصطلاح نامه کلام اسلامی، قم، موسسه بوستان کتاب، جلد اول، 1382.
3. خطیب قزوینی؛ الایضاح فی علوم البلاغة، تحقیق و تعلیق جمعی از اساتید دانشکده ادبیات دانشگاه الازهر، بغداد- عراق، مکتبة المثنی.
4. واعظ کاشفی سبزواری، میرزا حسین؛ بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، میرجلال الدین کزازی (ویرایش) ، تهران، نشر مرکز، 1369.
5. وطواط، رشید الدین؛ حدایق السحر فی دقایق الشعر، اقبال آشتیانی (تصحیح) ، بی جا، کتابخانه طهوری و سنایی، 1363.
6. دائرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب.
7 . نجف قلی میرزا، دره نجفی؛ حسین آهی (مصحح) ، بی جا، نشر فروغی، 1362.
8. کزازی، میرجلال الدین؛ زیباشناسی سخن پارسی(1)، چاپ ششم، تهران، نشر مرکز، 1361.
9. فرهنگ لاروس (عربی به فارسی)، خلیل جر، سید حمید طبیبیان (ترجمه).
10. همایی، جدال الدین؛ فنون بلاغت و صناعات ادبی، انتشارات توس، ج2، چاپ دوم، 1361.
11 . لغتنامه دهخدا.
12. تفتازانی، سعدالدین؛ المطول، تحقیق عبدالحمید هنداوی، بیروت- لبنان، دارالکتب العلمیة.
13. صادقی (ذوالقدر)، میمنت؛ واژهنامه هنر شاعری، چاپ سوم، ویراست سوم.