كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، مكه، تغيير قبله
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
تغییر قبله و مسائل پیرامون آن همواره از جمله مواردی بوده که علما و دانشمندان در طول تاریخ بدان پرداخته، دلائلی را برای این امر برشمردهاند. در باب چرایی تغییر قبله، قرآن کریم در آیات 138 تا 150 بقره بدان مفصل پرداخته، پاسخهای قاطع و مستدلی در این باب ارائه نموده است. علاوه بر آیات قرآن، دلائلی نیز از سوی برخی مورخان و سیرهنگاران ارائه گردیده که در این مقاله به تعدادی از این موارد اشاره شده است.
گفتاری در باب تغییر قبله
از آغازین روزهای بعثت رسول خدا(ص) در مکه و از پس وجوب نماز، رسول خدا(ص) از سوی خداوند، فرمان یافت تا بیتالمقدس را قبله خویش قرار داده به سوی آن نماز بگذارد. ایشان در مدت حضور سیزده سالهشان در مکه و نیز اوایل ورودشان به مدینه که برخی مدت آن را شانزده،[1] هفده،[2] هجده[3] یا نوزده ماه[4] برشمردهاند، همواره به سوی این مکان مقدس نماز میگذاردند. در برخی منابع روایی نقل(اشاره) شده است که رسول خدا(ص) تا زمانی که در مکه حضور داشتند، به سوی بیتالمقدس نماز میخواندند؛ اما با این حال با توجه به موقعیت جغرافیایی مکه حتیالامکان طوری نماز میخواندند که همزمان هم به سمت کعبه و هم به سوی بیتالمقدس قرار گیرند؛ اما پس از هجرت به مدینه، به لحاظ موقعیت جغرافیایی مدینه، این امکان وجود نداشت از اینرو پشت به کعبه و رو به سوی بیتالمقدس نماز میگزاردند.[5] این روایات با منقولات تاریخی نیز تأیید و تأکید میشود، نقل است که "ابوجهل" به قصد کشتن پیامبر(ص) سنگی برداشت و منتظر نشست تا خاتم انبیا(ص) طبق معمول، بین «رکن یمانی» و «حجرالاسود» نماز بگزارد تا ....[6] همچنین روایت شده مردی تاجر به نام "عفیف" در اوایل بعثت در «مکه» نماز گزاردن رسول خدا(ص) را به سمت کعبه دیده است.[7]
قبله قرار گرفتن بیتالمقدس، پس از هجرت، دستاویزی برای یهودیان مدینه قرار گرفته پیوسته اسباب شماتت و ایذاء رسول خدا(ص) را فراهم میآوردند. آنان قبله قرار دادن بیتالمقدس را نشان وابستگی مسلمانان به یهود دانسته آن را نشان تبعیت مسلمانان از یهودیان میدانستند.[8] رسول خدا(ص) از این ایرادات و عیبجوییهای یهود غمگین شده در دل شب از منزل خارج شدند، ایشان به آسمان نگاه میکردند و منتظر امر خداوند تبارک و تعالی در این مورد بودند.[9] فردای آن روز که حضرت برای اقامه نماز ظهر در مسجد «بنیسالم» حاضر شده بودند، پس از به جا آوردن دو رکعت از نماز ظهر جبرئیل نازل شد و بازوی حضرت را گرفته به سوی کعبه برگرداند، مسلمانان نیز به تبعیت از حضرت(ص) رو سوی کعبه ایستادند و ادامهی نماز ظهر را به سمت کعبه به جای آوردند.[10]
سپس آیه نازل شد:
«قد نری تقلّب وجهک فی السّماء فلنولّینّک قبلة ترضاها فولّ وجهک شطر المسجد الحرام و حیث ما کنتم فولّوا وجوهکم شطره و انّ الّذین اوتوا الکتاب لیعلمون انّه الحق من ربّهم و ما اللّه بغافل عمّا یعملون.
ما توجه تو را به آسمان(بانتظار وحی و تغییر قبله) بنگریم و البته روی تو را به قبلهای که بدان خشنود شوی بگردانیم، پس رو کن به طرف مسجدالحرام و شما(مسلمین) نیز هر کجا باشید(در نماز) روی بدان جانب کنید و بدرستی که اهل کتاب به خوبی میدانند که این تغییر قبله به حق و راستی از جانب خداست(نه به دلخواه کس) و خداوند از کردار(ناپسند) آنها غافل نیست».
این واقعه در رجب[11] یا شعبان[12] سال دوم هجری و اندکی قبل از جنگ بدر به وقوع پیوست.[13] البته بعضی از اقوال حاکی از آن است که این امر پس از بازگشت رسول خدا(ص) از جنگ بدر، صورت پذیرفته است؛[14] این قول با روایاتی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) که فرمودهاند: «رسول خدا(ص) نوزده ماه به سوی بیتالمقدس نماز خوانده و سپس به سوی کعبه منحرف شدند»،[15] پشتیبانی و مورد تأکید قرار میگیرد.
دلائل قبله قرار گرفتن بیت المقدس
علما مورخان در توجیه قبله قرار دادن بیتالمقدس دلایلی را اقامه کردهاند که در اینجا به دو مورد از این موارد اشاره میکنیم:
1- شناساندن پیروان واقعی رسول خدا(ص) به مسلمانان:
قبل از اسلام، کعبه مورد احترام و علاقه همه اهل مکه بود. نماز گزاردن مسلمانان به سوی بیتالمقدس آنان را از مشرکان متمایز میساخت و تعصبات قومی و نژادی و امیال نفسانی را در مسلمانان از بین میبرد و روحیه فرمانبرداری از دستورهای الهی را در آنان پرورش میداد تا متمردان از مسلمانان باز شناخته شوند.[16]
2- بیتالمقدس، قبله ادیان توحیدی:
همسویی پیامبر(ص) با اهل کتاب، نمایانگر استمرار و تکامل رسالت وی در راستای رسالت انبیای پیشین، به ویژه ابراهیم(ع) و تصدیق رسالت موسی(ع) و عیسی(ع) به شمار میآمد.[17] از اینرو ایشان در ابتدا به منظور همنوایی با اهل کتاب رو سوی بیتالمقدس نماز به جا میآوردند.
علل تغییر قبله از بیت المقدس به مکه
پرسش دیگری که در اذهان تداعی میگردد این است که چرا، بیتالمقدس مدتی بعنوان قبله مطرح گردید؛ اما پس از چندی به سوی مکه تغییر یافت؟ قرآن کریم طی آیات 138 تا 150 سوره بقره پاسخهای کلی و قاطعی به دلایل تغییر قبله و مخالفان و موافقان آن ارائه میکند.
بنابر آیه 143 سوره بقره تغییر قبله جهت آزمون مسلمانان و جدا ساختن صف موافقان و مخالفان پیامبر(ص) ارزیابی شده آمده؛ «... و ما جعلنا القبلة الّتی کنت علیها الّا لنعلم من یتّبع الرّسول ممّن ینقلب علی عقبیه...»
ای پیغمبر ما قبلهای که بر آن بودی نگردانیدیم؛ مگر برای اینکه بیازماییم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی کنند از آنانکه به مخالفت او برخیزند.[18]
علاوه بر دلیلی که در آیه 143 بقره بدان اشاره شده است. دلائل دیگری نیز از سوی برخی منابع تاریخی و نیز مطالعه اوضاع شبه جزیره به دست میآید که میتوان به این موارد اشاره کرد:
اولاً: کعبه از ابتدای بنایش به دست ابراهیم(ع) تا زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) همواره مورد تعظیم و تکریم جامعهی عرب بوده است. قبله قرار گرفتن چنین نقطهای موجبات رضایت عموم اعراب را فراهم میساخت و آنها را برای پذیرش آیین اسلام ترغیب میکرد خصوصا اینکه قریش که در اذهان اعراب جاهلی به عنوان سادات عرب و خادمان حرم مطرح بوده[19] و به نوعی پیشوایی دینیشان را بر عهده داشتند، مکرر به مسلمانان اعتراض داشتند که «شما چرا میگویید بر آیین ابراهیم هستید در حالی که قبلهاش را ترک گفته به قبله یهودیان چسبیدهاید».[20] این موضوع میتوانست مانع بزرگی برای پیوستن اعراب جاهلی و متعصب به نهضت عظیم اسلامی باشد و هیچ هدفی برای پیامبر خدا(ص) بالاتر و والاتر از آن نبود که مشرکان سرسخت و لجوج وامانده از قافله تمدن ایمان آورند و از طریق آنان آیین اسلام در سرتاسر نقاط جهان منتشر گردد.
ثانیاً: تعیین مرزهای اعتقادی مسلمانان: لزوم فاصله گیری از یهود آن روز که امیدی به ایمان آوردن آنان نبود امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسید و تبدیل قبله یکی از مظاهر فاصلهگیری و دوری از یهود بود.[21] لجاجت و خردهگیریهای آزاد دهندهی یهود و انکار شدید رسالت آن حضرت(ص)،[22] رسول خدا(ص) را بر آن داشت تا مسلمانان را به عنوان امتی مستقل از یهودیان معرفی کرده از قبله آنان که دستآویز بسیاری از تبلیغات سوء شان بود، رو بر گرداند.[23]
خلاصه مطلب اینکه خداوند هنگامی که نماز گزاردن به سوی کعبه، همسویی با مشرکان محسوب میشود، خاتم انبیا(ص) را به گزاردنِ نماز به سوی بیتالمقدس(جایگاه ادیان توحیدی) مکلف کرد و زمانی که صفوف مسلمانان از مشرکان باز شناخته شد، در مدینه به غرور یهودیان نیز خاتمه داد و صف مسلمین را از آنان جدا نمود.[24]
خاتمه
مطلب دیگری را که شایسته دیدم در پایان مقاله تحت عنوان خاتمه بدان پرداخته شود، واکنش دشمنان اسلام بخصوص یهودیان مدینه نسبت به جریان تغییر قبله است. آنان با آنکه میدانستند که در کتب آسمانی پیشین، درباره آمدن پیامبر آخرالزمان(ص)،[25] اوصاف و برنامههای عملیاش به ویژه نماز گزاردن او به سوی دو قبله، بشاراتی وجود داشته است؛ با این حال عناد و خود برتر بینیشان، آنان را به کتمان و انکار حقایق کشانید و تنها عده اندکی از این نشانه آشکار، برای ایمانآوردن به رسالتش بهره بردند.[26] نقل است، یهودیان مدینه پس از تغییر قبله، به قصد فتنهانگیزی نزد حضرت(ص) آمدند و گفتند: «ای محمد(ص) چه چیزی تو را از قبلهای که بر آن بودی باز گرداند و حال آن که تو گمان میکنی بر آیین ابراهیم هستی؟ به قبلهات باز گرد تا ما تو را تصدیق کرده تو را متابعت کنیم»[27] پس آیه نازل شد: «سیقول السّفهاء من النّاس ما ولّاهم عن قبلتهم الّتی کانوا علیها قل لّلّه المشرق و المغرب یهدی من یشاء الی صراط مّستقیم. مردم سفیه بیخرد خواهند گفت چه موجب آن شد که مسلمین از قبلهای که بر آن بودند(بیتالمقدس) روی به کعبه آوردند؟ بگو ای پیغمبر مشرق و مغرب از آن خداست و هر که را خواهد او به راه راست هدایت کند».
منافقان و کفار مدینه نیز با تحلیلهای نادرست و مغرضانه و مطالب بیاساس و دور از واقع تلاش میکردند، اتحاد و ایمان مسلمانان را متزلزل و آنان را به پراکندگی و تشتت آرا بکشانند.[28] آنان پس از تغییر قبله میگفتند: «محمد، به زادگاه و آیین پدران خویش مشتاق است و سرانجام روزی به آیین آنان باز میگردد.»[29]